جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

خاطرات (از نظر خودم) جالب (153)

سلام

1. خانمه رو درحالی که خودشو زده بود به غش بازی آوردند درمونگاه بعد هم مستقیم رفتند اتاق تزریقات و چندلحظه بعد اومدند بیرون. گفتم: چی شده؟ خانم همراهش گفت: میخواستم براش اکسیژن بگذارم دیدم این ماسکهارو دم بینی همه میگذارین!

2. خانمه بچه شو آورد و گفت: داشته با بچه های فامیل بازی میکرده که پسرعمه اش که اسمش احسانه با لگد زده توی دلش.

بچه همون طور که دلشو گرفته بود گفت: نهههه! احسان نزد که! نوید زد.

3. بچه از همون لحظه که نشست روی صندلی گفت: دکتر! من به حرف شما گوش میدما! به مادرش گفتم: یعنی چه؟ گفت: میخواد آمپول براش ننویسین!

4. مرده بچه شو آورد و گفت: تب داره. گفتم: سرفه هم داره؟ گفت: نمیدونم من از سر کار که اومدم مادرش گفت بیا اینو ببر دکتر!

5. مرده گفت: من خلطهام همیشه با خلط بیرون میان!

6. پیرزنه ساعت یک صبح با سرماخوردگی اومد. نسخه شو که نوشتم گفت: خب دیگه حالا برو بگیر بخواب!

7. داشتم برای خانمه سرم می‌نوشتم که گفت: راستی من به سرم قندی حساسیت دارم!

8. مرده گفت: چند روزه که معده درد دارم. فکر کنم موقع غذا خوردن یه چیزی با دیواره معده ام برخورد کرده!

9. خانمه گفت: برام یه آزمایش کامل بنویس به جز تیروئید!

10. (13+) یه خانم 48 ساله اومد و گفت: چند روزه اضطراب دارم. گفتم: اتفاق خاصی براتون نیفتاده؟ یه نگاه به پسرش کرد و گفت:نه. نسخه شو که نوشتم داد به پسرش تا بره و داروهاشو بگیره بعد سرشو آورد جلو و آروم گفت: پریودم عقب افتاده آخه چطور جلو پسرم میگفتم؟!

11. مرده گفت: برام آزمایش چربی بنویس. گفتم: با این حالتون من چندتا آزمایش دیگه هم مینویسم. گفت: اگه میخوای بقیه آزمایشها رو هم بنویس اونجا که میگیرن میگم فقط چربیشو بگیرن!

12. خانمه گفت: پسر من فقط شربت میخوره. قرص و کپسول براش ننویسید. دفترچه پسره رو نگاه کردم. متولد 1374 بود!

پ.ن1: این پست سر شیفت و با موبایل فقط به خاطر بیشتر نشدن تأخیر در پست گذاری و شاد کردن دل شما (امیدوارم توی این کار موفق شده باشم) نوشته شده و هیچ ارزش دیگری ندارد!

پ.ن2: یه برگه که دوطرفش پر از خاطرات بود موقع برگشتن از یکی از درمونگاهها جاموند و دفعه بعد که رفتم اونجا نبودش! چند پست خاطرات از دستم رفت! 

پ.ن3: (توسط شمالی ها خوانده نشود!) برای اولین بار در طول تاریخ زیتون پرورده میخرم و میبرم خونه. آنی هم یه مقدارشو میاره سر سفره ناهار. یه قاشق ازش برمیدارم و میگذارم توی دهنم تا ببینم چه طعمی داره که عسل باحیرت بهم نگاه میکنه و میگه: اینها پی پی های من بود آره؟!

نظرات 83 + ارسال نظر
مانا چهارشنبه 8 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 09:29 ق.ظ

مطالبتون را گذشاتم وبلاگم. البته با ذکر آدرس. به من که خیلی خوش گذشت با خواندن خاطرات تان.
ممنون
پاینده
سلامت
متخصص باشید

شما لطف دارین
کاش آدرستونو هم می‌گذاشتین

الهام سه‌شنبه 23 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 09:19 ب.ظ http://elham105.blogfa.com

شما مورد اول را چطور تشخیص دادین؟! اینکه گفتین خودش را زده بود به غش کردن.

وقتی چندبار ببینینشون خودتون هم متوجه میشین

mina چهارشنبه 3 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 02:36 ب.ظ http://posiiiitive-enerrrgy.mihanblog.com

ا کی گفت ناراحتی...
شوخی کردم دکتر نوش جونتون درس خوندین اون موقع که ما نت گردی میکردیم شما نت نداشتین درس خوندین:-) ‌حقتونه خب

نه بابا ناراحت نشدم
چرا باید ناراحت میشدم؟

[ بدون نام ] چهارشنبه 3 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 03:04 ق.ظ

؟

بی نام سه‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 11:09 ب.ظ http://eterafe1dokhtar.blogsky.com/

کنایه!

آهان
از اون لحاظ

mina یکشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 11:57 ب.ظ http://posiiiitive-enerrrgy.mihanblog.com

ا آپ که نکردین!!!! اممممممااااااا مبلغ حقوقتونو که دیدم حسودیم شد!!!!
شیطونه میگه برم بشینم دوباره برای کنکور بخونما

شرمنده که باعث ناراحتی تون شدم
آپ هم چشم

[ بدون نام ] یکشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 10:46 ب.ظ

سلاااااام
خواهشاً لطفاً استدعا دارم پست جدیدی عنایت بفرمایید
با تشکر
پونه


خب آخه پس من چیکار کنم که بلاگفا قصد انتقال سرور داره

سلام
چشم
شکر خدا رو بکنین!

ستاره یکشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 10:33 ب.ظ

آقای دکتر میشه لطف کنید کامنت قبلی رو تأیید نکنید و جوابمو زیر این کامنت بنویسید ؟
پیشاپیش بابت اینکه زحمت میکشید و به سؤالاتم جواب میدین تشکر میکنم

سلام
اگه منظورتون خوردن قرص درست موقع خونریزیه باید بگم واقعا ضررش بیشتر از نفعشه شما همون چند روزیو که معمولا بین بسته های قرص فاصله میگذارن فاصله بگذارین خیلی بهتره
در مورد سوال بعدی تون باید بگم میتونه یکی از علائم سرطان باشه ولی توی خانم زیر پنجاه سال سرطان رحم معمولا دیده نمیشه چندین علت دیگه هم برای این مسئله وجود داره که با مراجعه به متخصص زنان و احتمالا انجام سونوگرافی به تشخیص میرسین
احتمالش هم هست که از خوردن اون مواد غذائی باشه بخصوص اگه غذاهایی رو مصرف میکنین که دارای مواد شبه هورمونی هستند
خواهش میکنم با خیال راحت برین دکتر حاضرم باهاتون شرط ببندم که سرطان ندارین!

معلوم الحال یکشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 06:26 ب.ظ http://daneshjoyezaban.mihanblog.com

سلام دکتر
چه خوبه که شما بر خلاف دوستان بلاگفایی هستین ... قکر می کردم شما هم بلاگفا منزل دارید (از پیریه )
خاطراتتون مثله همیشه جالب منتها توی حوزه شماره 12 بگم که «دکتر! من به حرف شما گوش میدما!!!» تازه 74 هم هستم !!! اصلا از ضررشم گذشتیم، آمپولم نوشتین نوشتین

سلام
من برخلاف دوستان بلاگفائی نیستم اتفاقا دوستان خوبی اونجا دارم!
پس خوش بحال مسئول تزریقاتمون!

hanieh یکشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 10:57 ق.ظ http://hanieh-friends.blogfa.com

سلام دکتر خیلی جالب بود کلی خندیدم
حالا اون بچه رو احسان زده بود یا نوید؟!
حرف عسلم خیلی جالب بود

سلام ممنون
آزمایش نوشتم تا مشخص بشه
ممنون

بی نام شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 01:58 ب.ظ http://eterafe1dokhtar.blogsky.com/

شما فکر تعریف بود!

این به چه زبونی بود حالا؟!

doctorsep شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 01:38 ب.ظ

من به هیچ عنوان از زیتون پرورده نمیگذرم هر کس بره شمال محکومه برای منم بیاره! در آن لحظه چه حسی داشتین؟؟؟؟

چشم آدرس بدین براتون بیارم
چه احساس قشنگی ....!

عاشـᓆ פֿــבا..!! شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 01:25 ب.ظ http://god1379.blogsky.com

سلام
وبتون عالیه ممنون میشم سری به وب من هم بزنید

سلام
ممنون مزاحم میشم

باران لاهیجی شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 11:28 ق.ظ

تمام پستتون یه طرف پی نوشت اخرتون هم یه طرف
مردم از خنده دکتر
مگه عسلک پی پی هاش زیتونیه؟؟؟؟؟

خنده تون مستدام
یعنی حالا بیام رنگ پی پی شو توصیف کنم؟!

تارا شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 04:33 ق.ظ http://dokhtarekhoone.persianblog.ir

خداییش دیگه تا چند سال من اگه بتونم زیتون پرورده بخورم با این حرف عسلک شما!!!

تا چند سال؟؟

maryam.k شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 12:09 ق.ظ http://marabekhaateratnegahdar.blogsky.com

بذارید من برگردم همدان با انی جون و بجها تشریف بیارید ترشیای همدان رو ببینید مخزن ترشی و مرباس همدان ما...
نه واقعا حق دارید خسته نباشید...
تبریک میگم والیبالم که بردیم ایشالا برگشتم میبریم...

پس منتظرم برین!

فاطمه جمعه 29 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 11:43 ب.ظ http://ehem0ehem.blog.ir

این موضوع پریود چه مسخره بود. فکرمیکنن گناهه.
راستی خاطراتِ قشنگی بودن؛ ممنون.

فکر کنم بیشتر نگران حامله شدنش بود
خواهش

مینا جمعه 29 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 11:36 ب.ظ

سلام خوبین؟
نماز و روزهاتون قبول .عسل .حالا چطو زیتون پرورده بخورم
درپناه خداسلامت و شاد باشیند .
همون دختران زمین هستم .دیه وب جدید نساختم .اما حتما سر میزنم .

سلام
ممنون شما هم همین طور همون طور که ما خوردیم!
ممنون
منتظر مطالب جدیدتون هستیم توی وبلاگ فعلی یا جدید

Bluish جمعه 29 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 10:12 ب.ظ http://bluish.blogsky.com

سلام دکتر ربولی عزیز
ببخشید آقای دکتر که توی وب شما کامنت گذاشتم راجع به اون شخص. (اما اولشم اسمشونو نوشته بودم!)
جالبه برای هیچ کدوم از حرفاشون دلیل نداشتن و حرفاشون مثل باد هوا بود و در جواب همه ی کامنتا میگفتن این موضوع دروغه! برو مطالب وبمو بخون!(من مطالب شونو خوندم ولی واقعا هییییچی نداشت!!!) (اوایل روی دورِ "عزیزم"- "گلم" گفتن بودن! بعد چهره ی واقعی شونو با تائید نکردن کامنتا به دلیل نداشتن پاسخ و گذاشتن پستهای توهینی نشون دادن!)
ولی کاش کامنتای تبلیغاتیِ یه همچین انسانهای بی منطقی رو که کارشون توهین به مردمه رو تایید نکنید از این به بعد...
تصمیم داشتم مفصلا انتقادمو نسبت به این شخص توی یه پست بنویسم اما دیروز به این آیه برخوردم و پشیمون شدم:
بقره/6::
"در حقیقت کسانی که کفر ورزیدند، چه بیم‌شان دهی، چه بیم‌شان ندهی، برای‌شان یکسان است. آن‌ها نخواهند گروید"
معذرت می‌خوام که اینا رو اینجا توی کامنتای وبلاگ شما نوشتم ولی همه چی از همین جا شروع شد و مطمئنا به جز من هم کسانی بودن که از اینجا به وب ایشون برن.
+من آدمِ ادعای مذهبی بودن‌‍‌‍ نیستم. از نظر مذهبی‌ها شاید بی مذهب هم باشم. ولی نَسَبم میرسه به آلِ علی -علیه السلام- و برام غیر قابل تحمله که به ناحق با خاندانم به خصوص موعود بشریت توهین بشه. اونم بدون هیچ دلیل و منطقی...
و خوشحالم که خداوند اونقدری عادل هست که : "با آل علی هرکه در افتاد، ور افتاد"

ممنون از نظرتون

maryam.k جمعه 29 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 06:30 ب.ظ http://marabekhaateratnegahdar.blogsky.com

سلام دکتر خیلی تنبل شدیدا...
پست جدید لطفا

سلام
فکر کردین دیگه هروقت بگین چرا پست نمیگذارین فوری آپ میکنم؟!
باور کنین امشب اصلا حسش نیست
چند دقیقه پیش از کمک به اسباب کشی خواهر آنی اومدم الان هم که والیبال میبینم

زهره جمعه 29 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 04:58 ب.ظ http://http://donyayemanoto.blogsky.com/

سلام آقای دکتر خوبین ؟
نمازو روزهاتون قبول باشه

سلام ممنون
و همچنین

neda پنج‌شنبه 28 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 10:53 ب.ظ http://roozegaresepidosiyah.blogsky.com

واااااای خیلی خندیدم !!!!

خنده تون مستدام

یک عدد مامان پنج‌شنبه 28 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 10:03 ق.ظ http://kidcanser.blogsky.com

عزیزم عسل

ممنونم

بی نام چهارشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 11:04 ب.ظ http://eterafe1dokhtar.blogsky.com/

شاید بهتر بود به جای پزشک شدن دبیر ادبیات میشدید!!!!!!

چرا آیا؟
حالا این تعریف بود آیا؟

یکی چهارشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 07:58 ب.ظ

سلام .من یه سوال داشتم که ممنون میشم جواب بدید.
من چهارروزدیگه عمل سینوس پایلونیدال دارم وممکنه که دربین این چهاروز عادت ماهیانه بشم.اگرقرص ضدبارداری برای جلوگیری ازقاعدگی مصرف کنم برای عمل ضرری داره عایا؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دوم اینکه چندروزبعدازعمل میشه روی صندلی نشست باتوجه به اینکه دوماه زمان میبره که بافت ترمیم بشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پیشاپیش ممنون

سلام
شرمنده که این قدر دیر دارم جوابتونو میدم
اما اگه تازه میخواین قرصو چهار روز پیش از عمل شروع کنین که عملا بی فایده است
دوم این که این مورد به چیزهای زیادی بستگی داره مثل اندازه سینوس یا محل دقیقش یا توانائی جراح یا قدرت بدنی شما یا ...

شالیزه چهارشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 12:08 ق.ظ http://bali-baraye-paridan.blogfa.com

عسل؟!!!!!!
چرا این کارو کردی........
دیگه نمیتونم به زیتون پرورده نگاه کنم........

مگهان سه‌شنبه 26 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 08:16 ب.ظ http://meghan.blogsky.com

چرا شمالی ها نخونن ؟
من که ضعف کردم از خنده

حالا تونستن بگن نوید بود یا احسان ؟! یا درمان نیمه کاره موند سر همین ماجرای ندونستنشون

گفتم شاید بدتون بیاد
یه آزمایش براش نوشتم تا معلوم بشه کی زده!

maryam.k سه‌شنبه 26 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 07:15 ب.ظ http://ashkiyesargardan.blogfa.com

سلام.دشمنتون شرمنده بابا من دوستدارم وبلاگتون رو ببین کی امده خانم دکتر طرحی من
من همیشه به حرف دکترا گوش میدم:-)
ترشی گردو بخورید حتما خیلی خوشمزس

سلام
آره من هم تعجب کردم
کار خوبی میکنین
اگه پیدا کردم چشم

ساناز سه‌شنبه 26 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 04:46 ب.ظ

سلام. عرض کنم آقای دکتر من هم یک دختر دارم که دو سال ونیم داره. مرحله پوشک کردن رو گذرونده و حالا واسه مورد ۱ و ۲ میره دستشویی. دختر من هم مثل عسل جون شما گاه و بیگاه جریانات پی پی خودش رو تعریف میکنه و .... که خودتون بهتر میدونید. خلاصه که دلتون پاک باشه

سلام
پس درک میکنین
من هم ناراحت نشدم کلی هم خندیدم
خدا دخترتونو براتون حفظ کنه

تناز بانو سه‌شنبه 26 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 03:15 ب.ظ

سلام
ایولا به عسل
12.
پ.ن2...واسه منکه زیاد پیش اومده..

سلام
یعنی شما هم برگه های خاطراتتونو جامیگذارین؟

داروساز سه‌شنبه 26 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 10:18 ق.ظ

سلام شاید یکم فضولی باشه ولی خیلی عزر میخوام راست حقوق پزشکان روستا شده ده میلیون تا پانزده میلیون؟یا دروغه

سلام
دروغ چرا؟
قرارداد من الان به عنوان پزشک خانواده هشت میلیون و هفتصد هزار تومن در ماهه
اما اونقدر از سر و تهش میزنن که هرماه حدود پنج میلیون میگیرم
اون مبلغی که شما فرمودین مال مناطق دورافتاده و بد آب و هواست

Mina سه‌شنبه 26 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 07:56 ق.ظ http://www.aslanmohemnist.roomfa.com

سلام
میدونم
پا رو دم مار گذاشتم!
جالبه اون افریقایی هم در کوره دهات خودش همینطور رو عقایدش تعصب داره!
ببین چطور میشه با شستشوی مغزها ملتی رو با دست خودش نابود کرد!
ممنون که سر زدین

سلام
کامنت بعد از کامنت خودتونو هم ببینین!

ارغوان سه‌شنبه 26 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 12:51 ق.ظ http://bakhtyar.blogsky.com

اولین باره وبتون رو میبینم . از خاطراتتون بی اندازه دلشاد شدیم من و خواهرم که امشب مهمانمه . خدا خیرتون بده پس از مدتها یک دل سیر خندیدیم ...
چ خوب تو این
یر و دار مکالمات و سوتی ها خاطرتون میمونه ...
برقرار باشید

خوش اومدین
پس از این به بعد دو دوست خوب دیگه هم دارم
خنده تون مستدام

هیسسس سه‌شنبه 26 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 12:40 ق.ظ http://yadat.mihanblog.com

جناب خان،‏ خندوانه،‏ رامبد جوان.‏ دیدین؟؟؟

یکی دوبار دیدم
از جوان خوشم میاد مثل کسانی رفتار میکنه که انگار هیچ غمی توی زندگیشون ندارن
اما اون خنده های الکی تماشاچی های برنامه بدجور روی اعصابم بود

Bluish دوشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 11:58 ب.ظ http://bluish.blogsky.com

@mina:
مطالبتونو خوندم و برای این طرز تفکرتون متاسفم...
میدونم که کامنتی که اینجا گذاشتین تبلیغاتی بوده و جواب من رو نخواهید خوند اما بازهم میگم که براتون متاسفم...


یه لحظه فکر کردم با من بودین!

mina دوشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 05:56 ب.ظ http://www.aslanmohemnist.roomfa.com

سلام و درود بر شما

مدتهاست که تحقیق میکنم در باره اسلام و قران و مسیحیت و ... و به نتیجه رسیدم که قران هم تحریف شده
در صورت تمایل سری بزنید به وبلاگم بدک نیست

سلام
مزاحم میشم
اما میدونین همین جمله تون میتونه خونتونو برای بعضی ها مباح کنه؟!

شادی دوشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 10:42 ق.ظ http://citrusflower.blogsky.com/

اولین بار براتون کامنت میزارم. خیلی جالب بود کلی خندیدم. راستش تو خونه ما هم با زیتون پرورده رفتار خوبی نمی کنن البته نه در حد عسل خانوم شما

خوش اومدین
ممنون
مثلا کتکشون میزنن؟!

[ بدون نام ] دوشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 01:42 ق.ظ

البته اینم بگم تک کنکور 300 اورده بودم هنوز تو دوراهیم تو انتخابم نظرتون چیه ب داروساازی وپزشکی

دیگه فکرشو نکنین دکتر
امیدوارم داروساز خوبی بشین

[ بدون نام ] دوشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 01:39 ق.ظ

سلام دکتر من داروسازی میخونم پزشکیم قبول میشدم ب نظرتون درامد داروساز عمومی خوبه یا پزشک عمومی

سلام
چی بگم؟ درآمد هرکدومشون به چیزهای زیادی وابسته است

یاشل.ماجراهای خواستگاری یکشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 09:21 ب.ظ http://majerahayekhastegari.blog.ir

مرسی دکتر که به فکر مایین
پیرزنه خیلی باحال بود و حرف عسل خانم

خواهش
ممنون

بانو یکشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 08:07 ب.ظ

زیتون
خودش نخورد از زیتونا?


یه کم خورد اما از طعمش خوشش نیومد

هانیه یکشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 06:53 ب.ظ http://khoda-behtarindost.blogfa.com

سلام خاطرات خیلی خوبی بود مخصوصا مورد 11
من کلا با طعم این زیتون ها هم مشکل دارم و دوسشون ندارن

سلام
ممنونم
اما خاصیت دارنا!

شیوا یکشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 12:47 ب.ظ

خیلی خوب بودن...حرف عسل هم که دیگه آخرش بووود

همیشه می خونمتون...هرچند بعد از اون ایمیل فکر کنم دو بار بیشتر پیام نذاشتم براتون اینجا...(جمله رو دارین؟)

ممنون از لطفتون
پس باز هم ایمیل بگذارین!

دوست شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 11:47 ب.ظ

سلام من همونی هستم که سالی یکبار پیام میگذارم. ولی پ . ن 1 حسابی من را شرمنده کرد. ممنون که وقت میگذارید من شحصا خیلی روحیه ام بعد از خوندن مطالب عوض میشه. ولی دیگه شاید زیتون پرورده نخورم

سلام
هنوز که یه سال نشده!
خواهش میشود
فکر کنم سرانه مصرف زیتونو با این پست آوردم پائین!

پــونـه شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 10:37 ب.ظ

سلام دکترجان
ممنون که به فکرمونی
عسل خعععععععععععلی توپ بود
مردم از خنذه
شما چی جواب دادید؟؟؟

سلام
خواهش
گفتم نه این زیتونه بیا بخور!

Bluish شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 09:17 ب.ظ http://bluish.blogsky.com

سلام یادم رفت! :
سلام!

سلام از ماست
سلام

Bluish شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 09:16 ب.ظ http://bluish.blogsky.com

مورد 5 عااالی بود
د:

ممنون

دلی شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 06:36 ب.ظ

سلام دکتر ، اوقات بخیر

یعنی همه پست یه طرف پی نوشت عسل خانم هم یه طرف

من از زیتون خوشم نمیومد دیگه از این به بعد هم ببینمش یاد پی پی های عسل خانم میفتم


سلام
من هم اوایل خوشم نمیومد حالا هم برای خاصیتش میخورم و تقریبا به طعمش عادت کردم

خانم شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 03:29 ب.ظ http://dehkadeh1392.blogfa.com

خیلی باحال بودن ...
آقای دکتر من بچه بودم توی فیلم پرستاران شنیدم که میگفت بیمار تب داخلی داره ... سرماخورده بودم و رفتم دکتر در حالی که دکتر میگفت تب نداری من به شدت از درون احساس گرما میکردم بهشون گفتم تب داخلی دارم اونم کلی بهم خندید و شایدم اگه وبلاگ داشته رفته نوشته توی وبلاگش ...حالا واقعا تب داخلی خیلی غیر علمیه ؟؟؟

آقا دروغ چرا؟
توی کتابهای پزشکی اصلا چنین اصطلاحی نیست
البته یه هیپرترمیا داریم که یه مقدار با تب متفاوته

عطیه شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 11:38 ق.ظ

پ ن:خیلی ام این پست برا ما با ارزش بود. من واقعا عاشق مسئولیت پذریری آدمام. شمام یکیشون(گل)(گل نداشت مجبور شدم خودم بنویسم

ممنونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد