جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

خاطرات (از نظر خودم) جالب (۱۶۰)

سلام 

۱. پیرزنه گفت: دفترچه مو مهر کن میخوام برم پیش متخصص. گفتم: چه متخصصی؟ گفت: نمیدونم. گفتم: مثلا چشم.... گفت: آره همون چشمو بنویس!

۲. به یه بچه گفتم: کجات درد میکنه؟ گفت: سرم. گفتم: کجای سرت؟ گفت: هیچ جاش!

۳. مرده پدرشو آورده بود. وسط گفتن شرح حال گفت: سرگیجه هم داره. پیرمرده گفت: خودت گیجی! 

۴. به پیرزنه گفتم: فشارتون خوبه. گفت: خوبی از خودتونه! 

۵. مرده گفت: درست مثل وقتی پاچه گوسفندو پاره میکنی سرفه میکنم!

۶. یکی از پرستارهای بیمارستان توی دوران دانشجوییم اومد درمونگاه. منو که دید گفت: پس به سلامتی بالاخره فارغ‌التحصیل شدی!

۷. به مرده گفتم: وقتی شکمتونو فشار میدم درد میگیره؟ گفت: نترس محکم تر فشار بده!

۸. مرده چند بچه سرماخورده با خودش آورده بود و گفت: شرمنده به جز اینها بچه دیگه ای نداشتیم!

۹. رفته بودم به جای یکی از خانم دکترها که رفته بود مرخصی. یکی از پرسنل اومد توی مطب و گفت: سلام خانم دکتر! وای ببخشید من بهتون گفتم آقای دکتر!

۱۰. به مرده گفتم: برای فرداتون استعلاجی مینویسم. گفت: نه ننویسین. پشتم باد میخوره دیگه نمیتونم راحت برم سر کار!

۱۱. بچه به محض ورود به مطب شروع کرد به گریه. مادرش گفت: نترس دکتر آمپول نمیزنه. معاینه را در حال گریه بچه شروع کردم و همون موقع بچه یه چیزی گفت که من چون گوشی توی گوشم بود نشنیدم. پیش خودم فکر کردم حتما گفته برام آمپول مینویسین؟ پس گفتم نه. که یکدفعه گریه بچه شدیدتر شد. بعدا فهمیدم که پرسیده: تو با من دوستی؟!

۱۲. خانمه گفت: من دیشب فلفل خوردم و سفالکسین و علائم حساسیت پیدا کردم. چند سال پیش هم همین طور شدم که باز هم فلفل خورده بودم و سفالکسین. به نظر شما به کدومشون حساسیت دارم؟!

پ.ن۱: شرمنده که آپ کردنم این همه طول کشید. باور کنید به شدت کمبود وقت دارم. حالا هم توی ترک اعتیاد نشستم و دارم با گوشی مینویسم.

پ.ن۲: اینو باید خیلی زودتر مینوشتم اما یادم رفت: اواخر تابستون یکی از دوستان مجازی برام پیام گذاشته بود که:

بچه که بودم یه بار با مادرم رفتم پیش یه فالگیر. فالگیره کلی کف دستمو نگاه کرد و گفت: یه چیزی توی طالع تو هست که خودم هم معنیشو نمیفهمم. گفتم: چیه؟ گفت: یه سالی توی زندگی تو هست که توش چهارفصلو نمیبینی. فقط دوتا بهار هست و دوتا تابستون. حالا بعد از این همه سال معنیشو فهمیدم. گفتم: معنیش چی بود؟ گفت: کارهای مهاجرتم جور شد چند روز دیگه میرم استرالیا!

پ.ن۳: ظاهرا قراره توی امتحان تخصص تغییراتی بدن و مثل کنکور برای سوالهای درسهای مختلف ضریب بگذارن. جالب اینکه برای قبول شدن در چندتا از تخصصها سوالهای همون درس اهمیت کمتری از بعضی درسهای دیگه داره!

پ.ن۴: داریم با آنی آب هویج میگیریم. کارمون که تموم میشه در آب میوه گیریو باز میکنم و تفاله ها رو به عسل نشون میدم و میگم: اگه گفتی این چیه؟ میگه: پشمک خرگوش!

نظرات 75 + ارسال نظر
مهتاب پنج‌شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1394 ساعت 11:18 ق.ظ

سلامی دوباره
فراموش کردم که بگم از دیدگاه طب سنتی مشکلات ریه به کبد ارتباط دارد .پس اول ریه را با معجونهای طبیعی که گیاهی هستند پاکسازی می کنیم بعد .اسم و یا سایر مشکلات رفع می شود .
برای اسم از مخلوط عسل و پودر زنجبیل و فلفل سیاه طبیبان طب سنتی تجویز نمودند .
البته جناب دکتر در محضر شما جسارت نباشد .چون بیان شده طب سنتی ریشه نگر هست .از اینرو جالب توجه هست.
موید باشید

سلام
ممنون از لطفتون

مهتاب جمعه 30 بهمن‌ماه سال 1394 ساعت 08:37 ب.ظ

سلااام .چقدر جالب می نویسید
راستش دیدم توی برخی کامنتها و همینطور مطالب از سرفه های بیمار ها نوشتید می خواستم بگم اب هویج و انواع سوپهایی که با جو درست می شود و همین طور میل کردن سیب گلاب باعث دفع عفونت از ریه ها می شه .حالا برا چی اینها رو نوشتم .چون خودم سالها سرفه های وحشتناکی داشتم انواع داروها رو مصرف کردم فایده نداشت با طب سنتی اشنا شدم دیدم برام معجزه کرد .
اگه ربطی به پست نداشت ببخشید

سلام
ممنون از لطفتون
نمیدونستم ممنون

نگران آینده دوشنبه 5 بهمن‌ماه سال 1394 ساعت 08:21 ب.ظ

پی نوشت دو خیلی باحال بود
پشمک خرگوش!!!!عزیییییییزم

ممنون از لطفتون

Amir سه‌شنبه 22 دی‌ماه سال 1394 ساعت 12:39 ب.ظ

سلام دکتر
خیلی خلاصه پاسخ دادید
البته مفهومو گرفتم . مرسی

سلام
بله شرمنده
خب خداروشکر

... شنبه 19 دی‌ماه سال 1394 ساعت 11:47 ق.ظ

این وبلاگم عمرش تموم شد فکر کنم...

اینو نگین

خاتون بانو پنج‌شنبه 17 دی‌ماه سال 1394 ساعت 11:28 ب.ظ

سلام خوبین؟
خداقوت
ما خیلی وقته منتظر پست جدیدتون هستیم.
امیدوارم موفق باشید.

سلام
ممنون
چشم

زن عاشق پنج‌شنبه 17 دی‌ماه سال 1394 ساعت 05:41 ب.ظ http://armi0.blogfa.com/

زود زود پست بزار

چشم
نزنیدمون؟!

زهره پنج‌شنبه 17 دی‌ماه سال 1394 ساعت 10:45 ق.ظ http://donyayemanoto.blogsky.com

سلام آقای دکتر خوبین ؟

پست جدید لطفا

سلام
ممنون
چشم

سیمین چهارشنبه 16 دی‌ماه سال 1394 ساعت 01:50 ب.ظ http://tiktakha.blogsky.com

سلام
دکتر جان امسال دیگه منتظر قبولیتونیم ها.ظاهرا" که همت کردید

سلام
ممنون
داستانش مفصله

یک عدد مامان یکشنبه 13 دی‌ماه سال 1394 ساعت 08:47 ق.ظ http://kidcanser.blogsky.com

سلام اقای دکتر
دیگه غیبتتون خیلی طولانی شد ها
برگردین لطفا
حالا فوقش اینه نمره ی بیست تون می شه نوزده و نیم والا

سلام
شرمنده
چشم

نسیم جمعه 11 دی‌ماه سال 1394 ساعت 07:02 ب.ظ http://دارم ولی آدرس نمیدم

سلام من اولین باره دارم وب تون رو نگاه میکنم هنوز ازش سر در نیاوردم

سلام
اکثر پستهای این وبلاگ شامل حوادث روزمره من و بیمارانم توی درمانگاه های دولتی مختلفه

Amir پنج‌شنبه 10 دی‌ماه سال 1394 ساعت 04:10 ب.ظ

سلام دکتر جان ! خوبید ؟ پست قبلی خیلی هیجان انگیز بود عسل جونو خیلی دوس دارم براش اسپند دود کنین !!
من میخوام درباره موضوعی ازتون راهنمایی بگیرم .
راستش بنده 20 سالمه و درحال حاضر دانشجوی رشته ای هستم که بهش علاقه ندارم .(حسابداری) .علت انتخابش هم این بوده که بتونم مجددا در آزمون سراسری شرکت کنم . من به رشته دندانپزشکی علاقه داشتم و دارم و در مورد این رشته آگاهی کامل دارم نه اینکه بگم به خاطر درآمدشه بلکه علاقه من به نفسه این رشته س . خانواده م جزو اقشار کم درآمد هستن و زندگی سختی داریم . البته پدر و مادرم میتونن گلیم خودشونو از آب بیرون بکشن و به من نیاز ندارن ولی متعاقب اون نمیتونم ازشون انتظار خاصی داشته باشم و باید به خودم تکیه کنم . با دوستانم که در این مورد صحبت کردم اکثرشون نظرشون مخالف من بوده مثلا میگن " گیریم که قبول شدی بعد از ده سال درس خوندن تازه باید به فکر درآمد زایی باشی و تا حول وحوش 40 سالگی باید دور زن گرفتن رو هم خط بکشی و تازه اگر بخوای مطب بزنی باید کلی سرمایه اولیه داشته باشی "و ازین قبیل صحبت ها که نه برای من بلکه برای شما هم تکراریه .یکی از دوستانم بهم پیشنهاد کار توی شرکت بازار یابی رو داده و میگه که خیلی زود به درآمد های بالا میرسی .....حتما میپرسین با این حرف ها من چطور همچنان تصمیمم تغییر نکرده . من فکر میکنم همزمان با درس بتونم کار هم بکنم حتی اگه رشته م دشوار و سنگین باشه و اعتقاد دارم که فقط باید به خودم تکیه کنم .در مورد توانایی خودم در قبولی و حتی ادامه در دانشگاه شکی ندارم . شما میدونین که اگه از کسی در مورد پزشکی دندون یا دارو بپرسین سریع میگه اشباع شده و سخته ولی از نظر من کسی که در دانشگاه های دولتی درس خونده باشه و کارشو بلد باشه جای خودشو پیدا میکنه ! نمیتونم دقیقا خواستمو از شما بیان کنم . عاجزانه ازتون میخوام مث یه برادر راهنماییم کنین و نظرتونو بگین .مثلا بگین که آیا یه بچه فقیر نمیتونه به رشته ای مث دندون یا پزشکی فکر کنه و اگر اینارو انتخاب کنه باید قید زن و پول و زندگی خوب رو بزنه و کلی درس بخونه ( درسی که بهش علاقه داره و نیتش پول نیست ولی هرکسی باید در حرفه ای که تمام زندیگیشو توش گذاشته فعالیت کنه از اون زندیگیشو تامین کنه دیگه )و آخرشم هیچی !!....درست میگم ؟ خیلییییییی خیلییییییی ازتون ممنونم !! ایشالا جبران کنم این لطفتونو !!

سلام
اولا شرمنده به خاطر تاخیر در جواب
ثانیا سوالتون بیش از حد کلیه و خود شما تنها کسی هستین که میتونین بهش جواب بدین
اگه واقعا توانایی که گفتین در خودتون میبینین که بسم الله

. پنج‌شنبه 10 دی‌ماه سال 1394 ساعت 07:25 ق.ظ http://rosarimeshky.blogsky.com/

؟

ف چهارشنبه 9 دی‌ماه سال 1394 ساعت 07:51 ب.ظ

سلام
بعد سفر یه غیبت صغری رفتید بعدم که غیبت کبری! گفتیم این هفته بیایید شاید, پستی تازه گذارید شاید!
غرض از این صغری کبری چیدن فقط ابراز اشتیاق برای پست جدید بود, بشتاب دکتر که غفلت شما موجب پریشانی ماست!

سلام
شرمنده
چشم

نیکلای ایلیچ سه‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1394 ساعت 03:36 ب.ظ http://myclassiclife.blogsky.com

حرف پیرمرده خیلی باحال بود.

واقعا
وبلاگتون هم که پیدا نشد

M.Gh سه‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1394 ساعت 02:17 ب.ظ

سلام آقای دکتر
غیبتتون طولانی شد. انشاالله که سرتون گرم شادی و کارهای خیره....(جمله م خنده دار شد.)

سلام
ممنون از لطفتون

سارا سه‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1394 ساعت 01:12 ب.ظ

سلام آقای دکترمن اگزمادارم به خاطرخارش شدیدی که داشتم قرصای مثل تلفست,هیدروکسی زین,لوارتادین مصرف کردم اثرموقت داشته دکترپوستم آمپول هگزل40هم دادن درضمن قرص آزارام رو10روزه که مصرف کردم بازم خارش دارم چقدرطول میکشه اثرکنه وبااین قرص اگزمام برای همیشه خوب میشه ممنون.

سلام
شروع اثرش یه کم طول میکشه اما فکر نمیکنم کسی بتونه بگه چقدر طول میکشه

عاطفه سه‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1394 ساعت 10:58 ق.ظ http://www.ati-91.blogfa.com

سلام آقای دکتر
خوب هستین
پشمک خرگوش
عجب چیزی به ذهنش رسیده جلل المخلوق

سلام
ممنون
واقعا

هدیه دوشنبه 7 دی‌ماه سال 1394 ساعت 08:22 ب.ظ

خیلی عالی بود...روحمون شاد شد!
یه سریال تازه از شبکه پنج نشون میده یه اسم یادداشت های یک زن خانه دار...من رو نمی دونم چرا به میزان اندکی یاد شما میندازه!
در ضمن اگه دارین درس میخونین،درس خوندنتون مستدام و پربرکت!

ممنون
من؟ یک زن خانه دار؟

سارا یکشنبه 6 دی‌ماه سال 1394 ساعت 03:57 ب.ظ

سلام آقای دکتربه خاطرخارش شدیدوقرمزی والتهاب صورتم رفتم متخصص پوست به هم قرص آزارام50داده روزی یک چهارمشوبخورم میخواستم بدونم این قرص برای چه بیماری داده میشه ازدکترم پرسیدم چیزی نگفت لطفا پاسخ بدیدممنون.

سلام
آزارام داروی خیلی قدرتمندیه که باعث مهار سیستم ایمنی بدن میشه
معمولا توی بیماریهای پوستی نمیدن مگه این که چاره ای جز این نباشه
ضمنا ممکنه عوارضی هم داشته باشه از تهوع و.... گرفته تا کاهش مقاومت در برابر میکروبها

زهره جمعه 4 دی‌ماه سال 1394 ساعت 11:27 ق.ظ http://donyayemanoto.blogsky.com

سلام آقای دکتر

مثل همیشه عالی بود


عسل جونو ببوسین

سلام
ممنون
چشم

انه جمعه 4 دی‌ماه سال 1394 ساعت 07:02 ق.ظ http://manopezeshki69.blogsky.com

؟

92در92 پنج‌شنبه 3 دی‌ماه سال 1394 ساعت 01:17 ق.ظ http://92dar92.blogfa.com

شب بخیر شادی باد .
خوب هستی ؟
آپم .
ایام ب کام.

سپاسگزارم

شاهی چهارشنبه 2 دی‌ماه سال 1394 ساعت 07:19 ب.ظ

قبلا وبلاگتان میخندم چندسال پیش.الان یهو سرتون کردم یادتان بخیر.این مدت من ازدواج کردم سرتون زندگیم الان.مرسی از وب خوبت

شما لطف دارین اما یکی دو کلمه شو واقعا نفهمیدم یعنی چی شرمنده

گندم پنج‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 07:25 ب.ظ http://minima.blog.ir

سفرنامه تربت حیدریه و مزار قطب الدین حیدر را گذاشتم دوست داشتید ببینید

ممنون از لطفتون
مزاحم میشم

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 01:55 ب.ظ

دیگه خیلی دارین درس می خونینا دکتر!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!1

[ بدون نام ] سه‌شنبه 24 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 05:26 ب.ظ

ay shaitoon. man khaterate thailando alan khondam. pas hala miri thai massag ba happy ending?!! fekr konam khanomet vase hamin emado bahat mifrestadeha

قبلا هم که برای اون پستها کامنت گذاشته بودی دکتر
اومدی ایران یه ندا بده

Rojin دوشنبه 23 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 04:26 ق.ظ http://rojna.blogfa.com

اون پیرزنه خیلی خوب بود :)) و اون بچه که گریه میکرد برا آمپول کلا شغل خوبی دارین ها:)

نازئ پشمک خرگوش :))

ممنون خانم دکتر
مطمئنا مریضهای اونجا باکلاس ترند!

خاله آذر یکشنبه 22 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 07:30 ب.ظ

شماره یک و پشمک خرگوش عالی بود!

ممنون خاله

مامان جون یکشنبه 22 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 07:12 ب.ظ

سلام مطلب سه ساعت جهنمی تون رمز دار بود

سلام
میدونم

پــونـه یکشنبه 22 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 05:24 ب.ظ http://veblagane.blogsky.com

آدرس اینه دیگه

الان باز شد
نمیدونم چرا اون روز باز نمیشد

س پنج‌شنبه 19 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 04:05 ب.ظ

سلام
دکتر من میدونم شما نزدیک اصفهان هستید. و البته پزشک. من باور نمیکنم این مطلب بخیه کشیدن صحیح باشه به نظر من اغراق سده،میدانید واقعیت چی بوده؟
خواننده خاموش

سلام
کاملا با شما موافقم
باز کردن بخیه های زده شده با عقل سلیم جور در نمیاد
توی این چندروز اون قدر اخبار ضد و نقیض در این مورد خوندم که واقعا گیج شدم

انه پنج‌شنبه 19 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 09:02 ق.ظ http://manopezeshki69.blogsky.com

شرمنده
باور کنید جواب نظراتو هم به زور میدم

داش آکل چهارشنبه 18 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 03:09 ب.ظ

ینی عجب آدمای جالبی داریم دور برمون ،

شاید هم جالب تر

پونه سه‌شنبه 17 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 09:51 ب.ظ http://www.veblagane.com

سلام آقای دکتر
چه خوب کردین بعد از چندوقت خاطرات جالب نوشتین،حسابی هوس کرده بودماااا

سلام
خواهش میگردد
راستی وبلاگتون هم پیدا نمیشه!

maryam.k سه‌شنبه 17 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 05:56 ب.ظ

اره سودا باز غیبش زد...اونم از پزشک طرحی

واقعا
من هم نمیدونم چرا

مامان جون دوشنبه 16 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 05:30 ب.ظ

خب مطالب رمز دار نزارید

من؟

مامان جون یکشنبه 15 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 07:29 ب.ظ

سرام اقای دکتر من رمز میزنم میگه صحیح نمی باشد

سرام
چه عرض کنم؟

انه یکشنبه 15 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 04:09 ب.ظ http://manopezeshki69.blogsky.com

پست جدید پلیز

به این زودی؟

یک د م د د ادبیات شنبه 14 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 06:35 ب.ظ

ممنونم

زری شنبه 14 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 10:13 ق.ظ

سلام اینجا چه بامزه است منظورم قسمت وارد
کردن اطلاعاتم بود
والله من تو کف فالگیر موندم یعنی اینقدر دقیق گفته؟ تازه جالبه خودش مفهوم نیمکره شمالی و جنوبی و تغییر فصل ها را نمی دونسته! ولی گفته تو یه سال فقط دو فصل رو میبینی؟ ای ول چه کاردرست! من اصلا به فالگیرها اعتقاد نداشتم ولی با این یکی فکر کنم انگار یه چیزایی هست.

سلام
چشمهاتون جالب میبینه!
واقعا خودم هم گیج شدم

بانو شنبه 14 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 12:32 ق.ظ http://khaatoon.blog.ir

پستتون عالی بود
و همچنین پشمک خرگوش :)

ممنون

مامان جون جمعه 13 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 11:55 ب.ظ

سلام اقای دکتر ستاره بامداد رمز مطالب رمزدار گفتن (717171)پس چرا وارد میکنم مطالب دیده نمیشه؟؟؟

سلام
برای من که باز میشه

مامان جون جمعه 13 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 11:54 ب.ظ

سلام اقای دکتر ستاره بامداد رمز مطالب رمزدار گفتن (717171)پس چرا وارد میکنم مطالب دیده نمیشه؟؟؟

سلام
برای من که باز میشه!

مریم جمعه 13 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 09:53 ب.ظ

عالی دکتر جان. ممنون.
(درمورد سفالکسین و فلفل) بعضیا زیادی درگیر فلسفه اتفاقات هستن. منع نکنید.(جدی با لحن دوستانه و شوخی)
پشمک خرگوش خیلی جالب و خلاقانه ست. به بچه های این دوره دیگه نمیشه چیز یاد داد فقط باید ازشون یاد گرفت.

ممنون
چشم
واقعا

معصومه جمعه 13 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 02:39 ب.ظ http://my-daily-routines.blog.ir/

6.
آقای دکتر میگفتین که من الان 2تا بچه دارم که کم مونده اونام برم دانشگاه. خودم فارغ التحصیل نشم آیا؟؟

همینو بگو!

مینا جمعه 13 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 12:26 ق.ظ http://www.dokhtaran-zamin.blogfa.com

سلام به نظرم که بداخلاق نیستین .
پزشکی کنار سواد تحمل و صبر زیاد میخواد .بعضی تخصصا بیشتر
بیمار هم‌از پزشکش نپر سه از کی بپرسه . .

سلام
شما لطف دارید

mina پنج‌شنبه 12 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 08:10 ب.ظ http://posiiiitive-enerrrgy.mihanblog.com

دم فالگیره گرم ....یکیم بیاد فال منو ببینه اگه شانس منه !!!!
دم عسلم گرم .... خیلی بانمکه ، پشمک خرگوش....
میگما دکی من دو ماااااه پیش سرما خوردم هنوزم سرفه میکنم چرا؟!
به نظرتون برم پیش دکتر؟

اگه فالگیره رو دیدین به من هم خبر بدین!
دوماه؟
اگه خلط هم دارین قانونا باید عکس بگیرین
اگه سرفه خشک دارین بیشتر احتمال حساسیت دارین
شربت کتوتیفن رو بهتون توصیه میکنم

سارا پنج‌شنبه 12 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 06:37 ب.ظ

20 25 اردیبهشته رها
حالا چرا نمیگین دکتر خوب
من چند مدنه خاموش میخونم بیشتر از قدمت وبلاگ خوشم اومد

شما لطف دارین

سیمین پنج‌شنبه 12 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 08:55 ق.ظ http://ariakhan.persianblog.ir

سلام آقای دکتر
بعد از مدت ها خندیدم.
یه مدت نبودم ولی الان چند وقته دوباره شروع کردم به خوندن نوشته های پر از زندگیتون
سلامت باشید و خوشحال

سلام
خنده تون مستدام
خوش اومدین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد