ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
سلام
۱. پیرزنه گفت: من همونی هستم که وقتی روز اول از مرخصی برگشتی سر کار بهت گفتم خدا مادرتو رحمت کنه. گفتم: خیلی ممنون. حالا بفرمائید. گفت: تلویزیون مادرتو نمیخوای بدی بیرون؟ من توی خونه تلویزیون ندارم!
۲. پیرمرده گفت: چندتا آمپول برام نوشتی؟ گفتم: یکی. گفت: چند روز یک بار باید .... نه راستی گفتی یکی پس هیچی خداحافظ!
۳. (۱۸+) خانم مسئول تزریقات گفت: من امروز شارژر موبایلمو نیاوردم. میشه شارژر شما رو قرض بگیرم؟ شارژرو برد و چند دقیقه بعد برگردوند و گفت: چیز شما خیلی بزرگه به مال من نمیخوره!
۴. به پیرمرده گفتم: الان چه داروئی مصرف میکنین؟ گفت: تو که از این دکتر الکی ها نیستی، نصف موهات سفید شده، خودت باید تشخیص بدی!
۵. به دختره گفتم: براتون کپسول بنویسم می تونین سر ساعت بخورین؟ گفت: اگه مادرم یادش بمونه بهم یادآوری کنه بله!
۶. توی یه خونه بهداشت بودم که نزدیک یه مدرسه بود. داشتم مریض می دیدم که یه صدای بوق بلند شد. گفتم: این چه صداییه؟ بهورزشون گفت: چند روز پیش یکی از دانش آموزهای این مدرسه توی تصادف کشته شد. خونه شون هم نزدیک مدرسه است. قرار شد تا مدتی زنگ مدرسه رو نزنن به جاش بوق بزنن تا مادر اون بچه با صدای زنگ مدرسه به یاد بچه اش نیفته!
۷. خانمه گفت: بچه ام سرما خورده الان هم باید واکسن شش سالگی شو بزنه، مشکلی نداره؟ بچه رو دیدم و گفتم نه مشکلی نداره میتونین واکسنشو بزنین. وقتی از مطب بیرون رفتند بچه برگشت توی مطب و گفت: ببخشید واکسنش خیلی درد داره؟!
۸. در حین دیدن یه بچه به مادرش گفتم: چشمش ترشح داره؟ گفت: بله. خود بچه گفت: نه! مادرش گفت: مگه درد نمیکنه؟ خب همون میشه دیگه!
۹. به پیرمرده گفتم: فشارتون سیزدهه در حد خوردن قرص نیست. گفت: پس در حد چیه؟!
۱۰. پیرزنه گفت: قرصهای فشارمو هم بنویس. گفتم: اسمشون چیه؟ گفت: آخه من سواد دارم که بگم اسم قرصهام چیه؟! (البته تا حدودی حق داشت بنده خدا اما چون خیلی از خاطراتو توی این مدت ننوشته بودم خاطره کم داشتم!)
۱۱. به خانمه گفتم: سرفه هم میکنین؟ گفت: کم مثلا در حد روزی یک بار!
۱۲. وارد ساختمان شبکه بهداشت که شدم نگهبان جلو در گفت: از دور که میایین چقدر موهاتون سفید شده. گفتم: اون وقت از نزدیک سفید نشده؟ گفت: نه!
پ.ن۱: با آرزوی سلامتی برای مادر دوست بسیار محترم مجازی سرکار خانم رافائل.
پ.ن۲: عماد و عسل با هم بحثشون شد و حسابی از خجالت هم دراومدن. چند دقیقه بعد عسل گفت: بابا! اون قدیما چقدر زندگی خوب بود. گفتم: چطور؟ گفت: آخه من اصلا فحش بلد نبودم!
سلام
بعد مدتهای طولانی اومدم
و از آخرین پست شروع کردم اومدم پایین
مورد یک این پست اون چیزی که دوست نداشتم اتفاق افتاده باشه رو بیان کرد
ناراحت شدم
ولی بعد از مطالعه همه پستهای نخونده و فهمیدن اونچه سرطان لعنتی بر سر مادر گرامیتون آورده بود...
براشون آرزوی شادی و آرامش روح میکنم.
و امیدوارم خدا به بازماندگان صبر و عاقبت بخیری بده.
از بلاگ شما فقط کلیدواژه حسن کور یادم میمونه
هر چند ماه یبار تو گوگل میزنم
شبولی حسن کور
نبولی حسن کور
کبولی حسن کور
و...
خوبه که تک هستین و پیدا میشین
دلتون شاد
سرتون سلامت
و روحتون آزاد
سلام
خوش اومدین
از لطفتون ممنون
باور کنید لطف دوستان مجازی از خیلی از دوستان خارج از مجازی بیشتر بود
سلام
عسل شما فیلسوفی است با بیان شیرین، خدا نگهدارش باشه
سلام
سپاسگزارم
سلام من از دوتا وبلاگ آقا حس خوب میگیرم یکی وبلاگ شما آقای ربولی و یکی هم وبلاگ alen.blogfa.com
هر دو مشخصه انسان های آرام و خوبی هستید
سلام
از لطف شما ممنونم
راستش اون یکی وبلاگ که گفتین ندیدم تا حالا
واجب شد یه سری بزنم
عاره به هوش اومدم بعد چند دقیقه افقی بودن
خب خداروشکر
سلام
با توجه به مورد یک شما استان چهارمحال و بختیاری یا غرب استان اصفهان مثل سمیرم کار نمیکنید؟
سلام
یه بار نوشتم کجام برای هفت پشتم کافیه
خواهشا دیگه سوال نفرمائید
ممنونم دکتر جان
خواهش میگردد
سلام آقای دکتر! خسته نباشید! انشالله که بچه ها تون سالم و شاد باشند! هرکسی عاشق منطق و واقعیت هستش! بهش آمار و ارقام استخدامی علوم انسانی و بقیه رشته ها رو بدید! زیاد هم اصرار نکنید! چون اقتضای سنش هست که دوست داره خودش برا آینده اش تصمیم بگیره.... یه مشکل فنی برام پیدا شده! دارم برا کنکور درس می خونم یه روز خوب درس می خونم اما روز بعد خواب آلود و خسته ام! قرص و دارو سراغ ندارید که مشکلم رو رفع کنه؟
سلام ممنون
بله حق با شماست
اگه مشکلی مثل کم خونی یا کم کاری تیروئید ندارین علتش میتونه عصبی هم باشه
سلام عسل عماد بچت هستن?











سومی خنددار ه
سلام
با اجازه تون
ممنون
پیر زنه چجوری روش شده


جانم عسل
چه عرض کنم؟
ممنون
چقدر حس بامزهگی میکنید شما ...
خوش باشید
متاسفم براتون و اینکه ی مدت اینجا رو میخوندم
البته خب گاهی سن میره بالا عقل و اینا کاهش پیدا میکنه ...
ادب و تربیت شما رو قبلا دیدم و بعد توی عسل و عماد
و چ جمله درستی ک تحصیلات ابدا ربطی ب شعور نداره
کل این وبلاگ بر اساس احساس بامزگی کردن منه
ممنونم که یه مدت اینجا رو خوندین
موفق باشید
چرا من جدیدا حس میکنم جواب من رو با دعوا میدید!
با دعوا؟
نه خودم تنها جواب میدم باور کنید
در مورد یک فکر کنم اگه تی وی رو بهش می دادی بعدش می پرسید باباتو نمی خوای زن بدی
بعید نیست
عاخییی
اونی که پرسید واکسن درد داره یاد واکسن کزازم افتادم۱۵ سالگی. رفتیم مرکز بهداشت عین مرغ تند تند سوزن فرو می کردن انگار نه انگار آدمه. رفتم بیرون اتاق نفهمیدم چی شد سرم گیج رفت یه غش ملیح کردم
حالا به هوش اومدین؟
پیرمرده دومی منو یاد یکی از دوستام انداخت
اونم همیشه اول حرف میزنه بعد فکر میکنه و بلند بلندم فکر میکنه!
این که نتیجه هم گرفت و بعد هیچی خدافظ
پس درک میکنین
سلام دکتر
1.شما چی جوابشو دادین؟
۱۰.ممنون از صداقتتون
پ.ن۱:آمین
پ.ن۲:اگه عسل از قدیما یاد کنه ما دیگه..
سلام
هرطور که بود ردش کردم رفت
خواهش
ممنون
هیییییی
دکتر پ ن 2رو این دفه میکس زدیااا؟
این که چیزی نیست
یه زمانی توی این مملکت تبریک و تسلیت میگفتن
سلام
تو این زمونه همین قدر هم که مراعات حال یه مادر فرزند از دست داده رو می کنن، جای دلگرمی و خوشحالیه!
خدا حفظ کنه عسل جانو و همه ی بچه های عزیز رو
سلام
واقعا
ممنون
وااااای امان از شماره شش!!! یعنی ابتکارشون در این حد بوده
واقعا
طبق معمول عالییییییی بود خاطراتتون دکتر. حالا واقعا انقدر موهاتون سفید شده که بیمار شمارو با تجربه می بینه و البته واسه نگهبان هم مشهوده این موهای سفید؟! عسل هم طبق معمول عسله. الهی فداش بشم که وجدان درد گرفته بخاطر فحش یاد گرفتن
ممنونم
بله متاسفانه
سپاسگزارم
خیلی جالب بودن بخصوص مورد یک
من طرح که بودم پیرمردا واسم ادامس و شکلات میاوردم موقع رفتن میزاشتن رو میز
از اون ادامسا که مثل بسه ی قرص میمونه
ممنون
بله تجربه شو دارم
باشماره یک خندیدم با شماره ۳ قهقهه زدم
خنده تون مستدام
من باید شما رو با این صفحه آشنا کنم D:
https://instagram.com/persiansoverheard?igshid=1o64rbo2vbq6b
من اینستاگرام ندارم
اما به هرحال ممنون
سلام اقای دکتر .. خوش وقتم از اشنایی تون همکار عزیز.... منهم کارمند این وزارت فخیمه هستم .. موفق باشید
سلام
ممنون
خوش اومدین
1 = عزیزم.....، توی جوابش چی گفتین؟





4=
6=
---------------------------------
سلام دکتر خوبین؟
لطفا اصلا عماد رو نزارین رشته انسانی بره، بهش توضیح بدین که بعد دانشگاه واقعا برای رشته اش خبری نیست....
واسه رشته های ریاضی فیزیک هم خبری نیست....
لطفا حتما تشویقش کنین بره تجربی....! لااقل بعد دانشگاه دو سالی طرح دارن
۱. تلویزیون بابا رو نجات دادم!
سلام
تجربه ثابت کرده گفتن من بی فایده است
مورد یک رو چی کار کردین؟؟؟
هرطور که بود ردش کردم رفت
سلام، باز هم عالی
مورد ۳ ، واقعا چه کنیم با این باگهای زبان فارسی
عسل خانم هم که شیرین زبون...
سلام
ممنون
واقعا
کلا خاطراتتون حالمو خوب میکنه
ممنون
جان برای عسل بانو چقدر این دعوا ها ی خواهر برادری بامزس
ممنون
بله یادش بخیر دعواهای خودمون با برادر و خواهرمون
کامنت برای پست قبل :سلام درمورد انتخاب رشته،بعضی وقت ها اطرافیان اونقدر تاثیر گذارن که خودتم نمی فهمی.من هنوز علاقه واقعی ام رو نشناختم تا الان به هرچی دل بستم زودگذر بود.انشالله که عماد و همه بچه ها انتخاب رشته درستی بکنن و راضی باشن.باید با چشم باز انتخاب کرد هم با منطق هم با علاقه
اهنگ هم که دیگه سلیقه ایه.باید باهاش کنار بیاید البته اگه متن اهنگ رپ خوب باشه
منم گوشی ام هواوی هست .راضیم
12:باز خوبه موهاتون از نزدیک سفید نیست
پ ن 2:ای جانم!فکر میکنم بعضی چیزهارو نباید بدونیم تا خوشبخت تر باشیم
سلام
موافقم
خود من هم گاهی رپ گوش میدم اما نه هر رپی
1- پیرزن پررویی بوده ها. اصلا چطور به فکرش رسیده؟!!!

6- ابتکار بگیم ، نگیم؟!!!
پ. ن 2 -
واقعا
بگین
1. مرده خوری در این حد ندیده بودم :|
اون از دلبریاش برای پسرا، اینم از فحش، مرحله بعدی چی میتونه باشه؟
3. آقای دکتر؟ :)
پ.ن.2: عسل مگه فحشم یاد گرفته؟
واقعا
بله؟ بهتر از اونیه که توی تلگرام براتون فرستادم
معمولا از یابو علفی استفاده میکنه
سلام
شماره یک عالی بود! :)) مصداق سلام گرگ بی طمع نیست خالص بود!
برای نکته ۶ چه خوب که به همچین فکری رسیدن که صدای زنگ ممکنه داغ مادر رو تازه کنه ولی کاش به جاش مثلا تک تک میرفتن دم در کلاس میگفتن زنگ خورده! مگه چندتا کلاس دارن که لازم باشه حتما بوق یا زنگ باشه؟
سلام
واقعا
فکر نکنم خیلی زیاد باشن
زنگ مدرسه چقدر عجیب بوده!
آی زندگی، عسل
واقعا
هیییییی
سلام...
تو تمام مدت 2،3 ساله ایی که این وبلاگ رو می خونم همیشه تصورم از شما یه آدم حدود 30 ساله بوده، حتی با وجود اینکه حدود سن واقعی تون رو می دونستم... الان که به موی سفید اشاره کردین کل تصوراتم بهم ریخت..
انشالله همیشه شاد و سالم باشین
خدا مادر رو رحمت کنه، روحش شاد
سلام
سی سال؟
من تازه چهارده سالمه
ممنونم
سلام. خوبید؟
تو این چند روزه که با وب تون آشنا شدم کلی از خاطرات تونو خوندم. خیلی قشنگه وبتون، مخصوصا برای یه آدمی مثل من که سودای پزشکی داره...
جا داره هرچند خیلی دیر ولی مرگ مادر محترم تونو تسلیت بگم...
عسل تونم خیلی ماهه *-* خدا حفظش کنه برا تون و انشالله زندگی تون با عسل همیشه شیرین باشه
سلام
ممنون از لطف شما
سلام. شما مگه طرح می گذرونید که از اونجا نمی تونید بیاید بیرون؟
سلام
بدتر از طرح
استخدامم
برای شماره 1 تنها راه پیشدستی کردنه من همیشه با توجه به اینکه پدرم ده ساله به رجمت خدا رفته اند به بقیه یاد اوری میکنم که من یتیمم مراعاتمو کنین ، الان دیگه تو جمع دوستان میگن تو یتیمیتو یاد آور نشو ماهم اصلا کاری به کاریت نداریم
فکر جالبی بود
فقط مونده بود عسل یاد قدیما کنه
واقعا