جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

تلخ و شیرین

سلام

دوشنبه هفته پیش ساعت حدود هشت و نیم شب بود که برای اولین بار در سال 1400 برق خونه ما قطع شد. چند دقیقه بعد متوجه شدم که اینترنت گوشی هم قطع شده. باتوجه به این که هیچ وسیله روشنائی اضطراری هم توی خونه نداشتیم الاف (علاف؟) نشسته بودیم که آنی گفت: حالشو داری بریم بیرون قدم بزنیم؟ گفتم: بریم. بهتر از الکی نشستن توی خونه است.

با یک تلفن و ظرف چند دقیقه همسر باجناق دوم و دخترهاشون هم همزمان با ما از خونه بیرون اومدن. توی اون تاریکی تقریبا مطلق هنوز به سر کوچه نرسیده بودیم که صدای موسیقی بلند شد و فهمیدیم عماد اسپیکر پخش موسیقی شو هم با خودش آورده. از اونجا به بعد به نوبت با بلوتوث گوشی هامون به اسپیکر وصل می شدیم و آهنگهای گوشی هامونو از طریق اسپیکر گوش میدادیم. هر کسی  هر نوع موسیقی که دوست داشت پخش میکرد. عماد آهنگهای رپ میگذاشت و آنی آهنگهای پاپ مد روز و من آهنگهای قدیمی تر. دخترهای باجناق دوم هم که پایه آهنگهای خارجی هستند. گوش دادن به آهنگ ها کم کم با حرکات کوچک بدنی همزمان شد و ظرف چند دقیقه (و بخصوص در جاهائی که تاریکی مطلق حکمفرما بود) حرکات موزون شروع شد. ماشینهای عبوری هم در بیشتر مواقع با زدن بوق و ... با ما همراهی میکردند. خلاصه که یک بار دیگه مشکلو به فرصت تبدیل کردیم. حدود دو ساعت توی خیابونهای تاریک راه رفتیم تا این که برق وصل شد و کم کم راه افتادیم به طرف خونه. جالب این که در کل محله تاریک ما فقط یک مجتمع برق داشت که مایه تعجبمون شد اما وقتی که فهمیدیم این مجتمع محل سکونت چه افرادیه دیگه تعجب نکردیم! در اواخر راه پیمائی بود که خانم "ر" (مسئول امور درمان شبکه) پیامک داد و گفت: شیفت فردای درمونگاه ... خالی مونده میتونین برین؟ گفتم: نه.

صبح روز سه شنبه توی یکی از مراکز روستائی بودم که خانم "ر" زنگ زد و به هر صورتی که بود منو راضی (بخونین مجبور) کرد که از همون جا برم سر شیفتی که خالی مونده بود. مسئله ای که با ناراحتی آنی روبرو شد اما نهایتا لطف کرد و ناهار و شام و صبحانه مو به وسیله یکی از راننده های شبکه برام فرستاد. جالب این که درمونگاه همون درمونگاهی بود که قبلا توی این پست درباره اش نوشتم و همون خانم دکتر هم به خاطر بیماری ناچار شده بود ترک شیفت کنه! البته این بار به خاطر حضور عشایر شیفت شلوغی داشتیم تا حدود هشت و نیم شب که دیدم شارژ گوشیم درحال اتمامه. اومدم گوشی رو بزنم توی شارژ که برقها قطع شد. ترجیح دادم تا هوا هنوز کمی روشنه شاممو بخورم. و بعد با همراهی بقیه پرسنل رفتیم توی حیاط درمونگاه و به منظره زیبای ستاره ها که معمولا به خاطر روشنائی معابر چندان قابل رویت نیستند خیره شدیم. خانم "ر" هم پیام داد که لطفتونو فردا صبح جبران میکنم.

من فقط میترسیدم که گوشیم خاموش بشه و باز تا مدتی شروع کنه به خاموش و روشن شدن اما خوشبختانه حدود ساعت یازده و درحالی که شارژ گوشیم در آستانه رسیدن به اعداد یک رقمی بود برق اومد. در طول تاریکی چند مریض اومدن اما بعد از روشن شدن چراغها یه موج حمله داشتیم که خوشبختانه زود تمام شد.

صبح فردا منتظر آف بودم اما منو به یکی از درمونگاهها فرستادند که البته انصافا از خلوت ترین درمونگاههاست. وقتی رفتم اونجا دیدم همه پرسنلشون حالشون گرفته است. پرسیدم: چی شده؟ گفتند: دکترمون دیشب رفته بوده دوچرخه سواری که برق میره. وقتی همه جا تاریک میشه یکدفعه تایر دوچرخه اش میره توی یک چاله که باعث میشه زمین بخوره و سرش بخوره به جدول وسط بلوار و الان بیهوش توی ICU بستریه. خدائی حال من هم گرفته شد. هنوز هم خبر خوشایندی از آقای دکتر به دستم نرسیده.

امروز صبح هم ماشین اداره اومد دنبالم و رفتیم شبکه که گفتند تا آخر مرداد پنجشنبه ها تعطیله به جز مراکز شبانه روزی و مراکز تست کرونا. برگردین برین خونه تون!

نظرات 32 + ارسال نظر
نیلو یکشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1400 ساعت 03:49 ب.ظ http://nil-nil.blogfa.com

خب بازم خداروشکر که بی برقی رو به فرصت پیاده روی و بهره مندی از موزیک و ... تبدیل کردین. چه خوب که دیگه دو روز آخر هفته تعطیل هستین...

ممنونم
درست همین چند روز که سر نزدم آپ کردین؟!

سودا سه‌شنبه 29 تیر‌ماه سال 1400 ساعت 02:15 ق.ظ

سلام جناب دکتر
آفرین به آنی خانم که فوری با قطع برق یه فکر بکر کردند و آفرین به شما که مثل خیلی از آقایون تو ذوقشون نزدید و همراهی کردید و یه خاطره خوب ساختید.خدارو شکر که عماد جونم اهل حال و شادیه!

سلام
آنی کارش درسته

معلوم الحال یکشنبه 27 تیر‌ماه سال 1400 ساعت 07:32 ب.ظ http://daneshjoyezaban.blog.ir

تصور رقصیدن شما برام جالبه
منم از تعطیلی پنجشنبه ها بی نهایت خرسندم و میتونم حالتونو درک کنم.

وا چرا؟ میخوای مسابقه بگذاریم؟!
ایضا گرچه نامه اومده مراکز واکسیناسیون کرونا دیگه جمعه ها هم باید باز باشند!

اسمان شنبه 26 تیر‌ماه سال 1400 ساعت 07:13 ب.ظ

سلام دکترجان، شرمنده بک سوال از نوع کنجکاوی دارم، یادمه یک اپارتمان با اقوام داشتید تهران میساختید، اما الان حرف از کار تو شبکه میزنید، یکم گیج شدم که شما ساکن تهران شدید با هنوز شهر دیگه ای خدمت میکنید.

سلام
من هیچ وقت ساکن تهران نبودم.
آپارتمانو توی ولایت ساختیم و الان هم توش ساکن شدیم همون جا هم کار میکنم

مریم چهارشنبه 23 تیر‌ماه سال 1400 ساعت 11:58 ب.ظ

نکته مغفول مونده اینه که چرا اولین باره برقتون قطع میشه ما که استان همسایه تونیم و مثلا برخوردار توی خرداد هم چند مرتبه قطع شد.چرا شب قطع شداگر چه ولایت شما زیاد گرم نمیشه خلاصه که باید مسواین رسیدگی کنن
تامین اجتماعی ۵ شنبه رو تعطیل نکرده ...اقای دکتر بهتر شدن ؟

من شرمنده ام که برقمون قطع نشد
خب شما هم برخوردارین هم جمعیتتون زیاده مصرفتون بالاتره
ما هم موقتیه برای برق.
عرض میکنم

طیبه چهارشنبه 23 تیر‌ماه سال 1400 ساعت 08:06 ب.ظ http://parandehdararamesh.blogfa.com/

سلام آقای دکتر
خدا قوت
نیکان میگه چندبار رفتید پیش آقای دکتر ربولی میگم هیچوقت میگه چرا میگم آخه اون موقع که ما رفتیم ولایت اونا، من وبلاگشون رو نمی خوندم
میگه نه منظورم شهرشون هست ،چندبار رفتید میگم دوسه بار که خیلی خوش گذشته
میگه باهاتون قهرم که قبل از دنیا اومدن من همه جا رفتید و همه شون هم خیلی خوش گذشته بهتون
بهش میگم حالا چیکار کنم ،ایشالا بازم میریم تو رو هم می بریم
میگه منظورم اینه که آقای دکتر ربولی خیلی پایه است، بچه هاش هم پایه هستند، مامان تو که با همه زود دوست میشی با بچه هاش
دوست بشو ،کرونا تموم شد بریم پیش اونا،گفتم والا اول دعا می کنم قسطاشون تموم بشه ،آقای دکتر شیفتاش کم بشه وقت کنه خونه باشه که وقتی رفتیم نیکان کوچولوی ما رو که فکر می کنه خیلی بزرگ شده رو یه بار ببینه حالا آهنگ رو تو ماشین خودمون تو جاده می ذاریم( آخه میگه عماد بازم آهنگ بذاره ما هم باشیم باهاشون پیاده روی کنیم)


انشالا همکارتون حتما خوب بشن،دکترها حیفند

سلام
ممنون
بدهی های ما که به این زودی ها تموم نمیشن همین هفته پیش دوتا چک دادیم هر کدوم هشت میلیون و نهصد هزار تومن برای بقیه پول کناف کار!
اما شما هروقت که دوست داشتین تشریف بیارین وقتی اومدنی شدین بفرمایین تا آدرس بدم خدمتتون. شماره تونو هم دارم

M سه‌شنبه 22 تیر‌ماه سال 1400 ساعت 02:56 ب.ظ

مامانم اینا خونشون تو کوچه امام جمعه هست و برقاشون نمیره. چند روز پیش حاج آقا تشریف برده بودن سفرگردشی برای اولین بار در حد یکساعت برقشون رفت.


پس درواقع به خاطر انرژی وجود خود ایشون بوده

شیرین سه‌شنبه 22 تیر‌ماه سال 1400 ساعت 09:23 ق.ظ

سلام دکتر
غذا حذف شده ولی اززمان احمدی نژاد پولشو میدن(پول غذا ومسکن) البته توبیمارستانها اونایی که شیفتن ناهاروشام میخورن
مرکز شما تابعه دانشگاه یا وزارتخونه نیست؟؟
حقوق وکارانه تونم که به موقع نمیدن چرا؟؟؟

دکتر شب برقتون رفته که تونستین مشکلوبه فرصت تبدیل کنین
اگه سرظهربرق بره دیگه نه میشه مطالعه کرد ونه پیاده روی و..
امیدوارم همیشه تو روشنایی ونورباشین

واسه همکارتون خیلی ناراحت شدم امیدوارم هرچه زودتر حالشون خوب بشه

سلام
بله میدن اما مبلغش مثل یارانه مردم از اون زمان ثابت مونده و عملا درحد تامین غذا و لباس نیست
از لطف شما سپاسگزارم
من هم امیدوارم

زری .. دوشنبه 21 تیر‌ماه سال 1400 ساعت 10:03 ب.ظ http://maneveshteh.blog.ir

حالم گرفته شد از اتفاقی که برای پزشک همکارتون پیش اومده. اگر خبر سلامتی اش بهتون رسید زودتر از پست بعدی بهمون خبر بدهید.

حق دارین
چشم

عمه خانم دوشنبه 21 تیر‌ماه سال 1400 ساعت 04:50 ب.ظ

بیا اینم از عواقب ورزشباز میگن ورزش کنیدانشاالله که همکارتون زود زود خوب بشن
دست عماد درد نکنه پیاده روی را دلچسب کرد
بشما شام و ناهار و صبحانه نمیدن سرکار؟؟ البته اگر مثل اداره آبجی کوچیکه ادارتون فقیره و همیشه خدا کسری بودجه داره، انتظاری نیست

واقعا
ممنون
بله دستش درد نکنه
الان حدود ده ساله که غذا را حذف کردن!

او دوشنبه 21 تیر‌ماه سال 1400 ساعت 02:18 ب.ظ

سلام آقای دکتر
وقتتون بخیر، خیلی خیلی شرمنده م بابت مزاحمت اینجا، لطف میکنید این سوال رو جواب بدید، میخوام نظر یه پزشک دیگه رو هم بدونم
برای خانم 35 ساله که گهگاه فشارخونش بالا میره در حد 13/9, دایمی نیست، قرص لووتیروکسین ( 1/4 قرص روزانه) مشکلی ایجاد میکنه؟

سلام
خواهش
باتوجه به سن و مقدار فشار خون و مقدار دارو من مشکلی نمی بینم.
الله اعلم

یک عدد مامان دوشنبه 21 تیر‌ماه سال 1400 ساعت 01:35 ب.ظ http://Www.Kidcanser. Blogsky

چه عماد پایه ای
ما هم یک ساختمون داریم توی کوچه مون که برقش نمیره البته اینا موتور برق دارن ولی خب سر و صدای موتور برق خیییلی زیاده
بنده ی خدا اون آقای دکتر
چقدر فاصله ی سلامتی و بیماری بهم نزدیکه

واقعا
اما توی محله ما موتوربرقی در کار نبود

ندا دوشنبه 21 تیر‌ماه سال 1400 ساعت 10:21 ق.ظ http://diyazpame10.blogfa.com

از اونایی که همیشه اخبار همه چیو از قبل دارن متنفرمممممم. منم صب پنج شنبه ۹ رفتم سرکار دیدم هیچ ماشینی پارک نیست و درا بسته س و یه مگس مثلا از بغل گوشم پرواز کرده صداش اومده...


من و شما گیرنده مون مشکل داره چه ربطی داره به بقیه؟
راستی بعد از عمری آپ کردین اون هم بدون کامنت؟

ویرا بانو دوشنبه 21 تیر‌ماه سال 1400 ساعت 01:35 ق.ظ http://bano-vira.blog.ir/

سلام
امیدوارم حال همکارتون بهتر بشه
عماد آماده و پایه ای ول

سلام
ممنون
واقعا!

دختر یکشنبه 20 تیر‌ماه سال 1400 ساعت 09:16 ب.ظ

ماهم می‌خوایم قطعی برق به شادی بگذره واسمون
ولی واقعا با روزی 7 ساعت قطعی نمیشه
چون ما تو روستا هستیم و به خودشون این حقو میدن که نسبت به شهر قطعی بیشتر باشه

مایه تاسفه
البته الان چند روزه که اصلا قطعی برق نداشتیم
اونجا رو نمیدونم

حانیه یکشنبه 20 تیر‌ماه سال 1400 ساعت 08:30 ب.ظ

جان نه من یه خواننده خاموش بودم

خوشحالم که روشن شدین!

.. یکشنبه 20 تیر‌ماه سال 1400 ساعت 09:29 ق.ظ

پس خدا رو شکر تعطیلی 5 شنبه ها قسمت شما هم شد

بله
فعلا تا پایان مرداد
البته اگر مراکز شبانه روزی یا مراکز تست کرونا خالی باشه باید پنجشنبه هم برم!

حانیه شنبه 19 تیر‌ماه سال 1400 ساعت 11:11 ب.ظ

سلام وقت بخیر
آخی یادش بخیر وبلاگ شما رو چندین سال پیش دنبال می کردم امشب اتفاقی پیداتون کردم کلی خاطره زنده شد
سلامت و پایدار باشید

سلام
ممنون از لطفتون
فقط شما کدوم حانیه هستین؟ خواهر باران؟

هوپ... شنبه 19 تیر‌ماه سال 1400 ساعت 06:12 ب.ظ

سلام
غیر از مورد اول که تهدید رو به فرصت تبدیل کردین و میشه گفت خوش گذشت، برق رفتن سرکار واقعا اعصاب خردکنه مخصوصا برای ما. فقط میتونم بگم متنفرم ازشون :-(
کاش اون دکتر بهوش بیاد :-(

سلام
بله شما بیشتر از ما به برق نیاز دارین.
امیدوارم

منجوق شنبه 19 تیر‌ماه سال 1400 ساعت 05:12 ب.ظ http://manjoogh.blogfa.com/

امیدوارم به زودی خبر خوب در مورد سلامتی همکارتون رو بدید

ممنون
من هم امیدوارم

zahragoli شنبه 19 تیر‌ماه سال 1400 ساعت 04:01 ب.ظ http://zahragoolii.blogfa.com

چه خوش شانس هستین که برقاتون شبا میره برای ما ظهر میره
چندسال پیش خونه ی شهردار کنار خونه ی بابام اینا بود ، آب و برق همه جا میرفت الا کوچه ی بابام اینا

من شرمنده ام!
اون موقع به ما میگین خوش شانس؟!
البته الان چند روزه که برق نرفته

مهربانو شنبه 19 تیر‌ماه سال 1400 ساعت 01:47 ب.ظ http://baranbahari52.blogsky.com/

سلام
خبر حادثه ای که برای همکارتون پیش اومده حالم رو گرفت .
این مطلب رو هم من در مورد کلمه علاف و الاف دیدم
کی از اشتباهات رایج در نوشتار عامیانه استفاده از کلمه ی الاف به عنوان صفت بیکار برای کسی است. حال آنکه صورت درست آن علاف است.

بر اساس لغتنامه‌ی معین معنی کلمه‌ی علاف "بیکار و باطل" است در حالی که کلمه‌ی الاف هیچ معنایی ندارد.

دسته بندی :
برچسب‌ها: ایرادات نگارشی

سلام
حال همه مونو گرفته
عملش کردن اما هنوز بیهوشه
جالبه آخه من خوندم نوشته بود علاف کسیه که با علف کار میکنه و بیکار همون الاف میشه

ابانا جمعه 18 تیر‌ماه سال 1400 ساعت 08:01 ب.ظ http://med84.blogfa.com

سلام چقد خوبه ک چراغ این وبلاگ همچنان روشنه!
جوری از قطعی برق وپیاده روی نوشتین که منم دلم خواست الان برق بره!! البته من کشیکم!

سلام
ممنونم
از مادرتون چه خبر؟

شهرزاد جمعه 18 تیر‌ماه سال 1400 ساعت 06:40 ب.ظ

سلام ، واقعا وسط اینهمه مشکلات نمیدونم این قطعی برقو کجای دلمون باید بذاریم ...راستی آقای دکتر خیلی خوش شناسید 5شنبه ها تون تعطیل کردن، استان ما ستادیا تعطیلن ولی مراکز بهداشتی درمانی برنامه شون تغییر نکرده .

سلام
دقیقا
فقط مراکز شبانه روزی و تست کرونا باز موندن

زرگانی جمعه 18 تیر‌ماه سال 1400 ساعت 06:23 ب.ظ

منم وقتی شبا برق میره حس خوبی دارم. تلویزیون خاموش، سکوت، قدم زدن توی حیاط، تماشای آسمون پرستاره که توی روشنایی دایمی شهرهای بزرگ اصلا گیر آدم نمیاد‌ و شنیدن صدای بگوبخند همسایه‌ها که از گرما پناه آوردن به هوای خنک بیرون... علاف هم نمیشیم‌! متوجه‌این!؟ علاف نمیشیم...

دقیقا
متوجه منظورتون شدم اما من خوندم که همون طوری درست تره

آلبرتو جمعه 18 تیر‌ماه سال 1400 ساعت 05:57 ب.ظ https://zirebaran.blogsky.com

برای ما 3 روز متوالی برق بین ساعات 4 تا 7 بعد از ظهر رفت!
من هم که تمام اموراتم با لپتاپ میگذره! و واقعا بیکار بودم. دلیل قطعی اینترنت هم شارژ محدود (دو ساعت) آنتن های BTS هستش که وقتی شارژ تمام بشه سرویس دهی هم قطع میشه.
به جای اینکه اخم کنم و غر بزنم از وضعیت موجود، خودم رو زدم به بیخیالی و اول لغات زبان رو مرور کردم، بعدش یکم پیاده‌روی کردم و حرکات تقویت عضلات شکم رو زدم و بعد هم به اپیزود بعدی پادکست "باشگاه 5 صبحی‌ها" گوش دادم.
راستی، 20 روز هستش که لب به سیگار نزدم و درعوض، هر روز مرتبا دارم ورزش می کنم بالاخره باید این ریه بازسازی بشه!

اوه اوه توی اون گرما
بله بالاخره باید یه طوری وقتو گذروند
قرار بود هر هفته هم آپ کنید یادتون که نرفته؟

صبا جمعه 18 تیر‌ماه سال 1400 ساعت 04:50 ب.ظ http://gharetanhaei.blog.ir/

خیلی خوب شده همسایه های پایه دارید

این برق رفتن چه دردسرهایی که درست نکرده امیدوارم اون دکتر حالشون خیلی زود خوب بشه.

اون وقت میگن باجناق فامیل نمیشه
واقعا
امیدوارم

سارا جمعه 18 تیر‌ماه سال 1400 ساعت 03:59 ب.ظ http://15azar59.blogsky.com

سلام
چه خوب که بزرگترا هم پایه شادی و خنده جوونا و نوجوونا باشن تا تحمل شرایط راحتتر بشه برای هر دو طرف دلم واقعا برای بچه هامون میسوزه گرفتاری شدن امیدوارم مشکلات برای هممون کمتر بشه

اون خونه یعنی توی اداره برق روی دگمه قطع وصلشون علامت زدن ابدا قطع نکنید وگرنه تو گونی سر کوچه (اشاره به قتل خرمدین)
....
خدای من اون پزشک بینوا چه سرنوشتی داشته اینجاس که ادم دلش میخواد بگه بووووق به .....ولش کنید وارد بحث های سیاسی نشم بهتره

سلام
امیدوارم
حتما
متاسفانه بعد از جراحی هم تغییری نکرده

مریم جمعه 18 تیر‌ماه سال 1400 ساعت 10:19 ق.ظ http://mabod.blogsky.com

سلام آقای دکتر
خدا قوت و پرتوان باشید ‌
الهی که خدای مهربون به حق شهید کوچک کربلا حضرت علی اصغر ع شفای کامل و عاجل آقای دکتر و تمام بیماران جهان رو بده ، و برتن همه ی بیماران جهان لباس سبز و زیبای عافیت رو بکنه الهی امین
فعلا اخبار اعلام کرد تا مدتی وتا اطلاع ثانوی قطعی برق نداریم ، امیدوارم با استفاده درست و بهینه ازبرق ، ما مردم هم جلوی قطعی برق رو بگیریم و در این زمینه همکاری کنیم ، و به فکر بیمارانی باشیم که برای تنفس به برق نیاز دارند و همینطوربه فکر نیازمندان باشیم

سلام
ممنون از لطف شما
آمین

رافائل جمعه 18 تیر‌ماه سال 1400 ساعت 09:33 ق.ظ http://raphaeletanha.blogsky.com

چه خوب که همه پایه هستند.
برای آقای دکتر دعا میکنم که هرچه زودتر حالشون خوب بشه، واقعا ناراحت شدم.

بله خوشبختانه
ممنون من هم امیدوارم

نسرین جمعه 18 تیر‌ماه سال 1400 ساعت 09:11 ق.ظ https://yakroozeno.blogsky.com/

منطقی ترین و بهترین کار را کردین. بخصوص از قسمت حرکات موزون خوشم آمد. روحیهِ آدم همیشه با همین حرکات شاد میشه. حتی با دیدنش. البته واضح و مبرهن است که شما اصللللاً قصد اینکار شنیع را نداشتین و هدف ورزش بوده که خب با نرمش همراه شده. بهرحال از علاف نشستن توی تارکی خیلی بهتر بوده.
همراه یا همراهان خوب هم که نعمته.
از خانم ر لجم گرفت. سورپرایز فردا صبحشم که دوباره سر کار رفتن بوده!
من خوشحالم پنجشنبه ها رو تعطیل کردن. کاش همنجوری بمونه. یک روز تعطیلی واقاً کمه. آدم تا میاد بجنبه و خونه تمیز کنه، لباسشویی و خرید هفتگی کنه تموم شده. بخصوص برای خانم هایی که همسرشون کمک نمیکنن.
امیدوارم اون همکارتون خوب بشه

ممنونم
اون که البته، من و اون عمل شنیع؟
شاید اگه اون اتفاق نیفتاده بود آف میداد نمیدونم
فعلا گفتن تا آخر مرداد

ترانه جمعه 18 تیر‌ماه سال 1400 ساعت 06:52 ق.ظ http://taraaaneh.blogsky.com

چه عالی. یعنی بجای بد اخلاقی و غر زدن و جنگیدن ، شرایطی رو که تحت کنترلتون نبوده اول پذیرفتین و بعد تغییرش دادین به یک فرصت برای شاد بودن و کنار هم بودن.
بقول اینجایی ها از لیمو ،لیموناددرست کردین.

دقیقا
طبیعتا کسی از قطعی برق خوشحال نمیشه اما حرص خوردن ما هیچ فایده ای نداشت.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد