ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
سلام
الان پشت میزم توی مطب نشستم و آخرین شیفت سال 1400 را میگذرونم. قصد داشتم سال را با یک پست خاطرات تموم کنم که فقط نه مورد جمع شد و انشاءالله در روزهای آینده تکمیلش می کنم.
حدود بیست سال پیش هربار که چیزی گرون می شد بابا به شوخی میگفت: با این کم شدن قدرت خرید و ضعیف تر شدن اوضاع اقتصادی مردم داریم برمیگردیم به یکِ یکِ یک! و تا چند ساعت دیگه واقعا داره این اتفاق می افته! بیست سال پیش حتی به خواب هم نمی دیدیم که قرن را با این قیمتها تموم کنیم.
خب بریم سر اصل مطلب: سال 1400 را چگونه گذراندید؟
سال 1400 مثل هر سال دیگه ای برای من پر بود از خاطرات تلخ و شیرین و متاسفانه خاطرات شیرینش کمتر بود. گرچه سال را با حضور در خونه جدید شروع کردیم و توی این پست هم درباره اش گفتم. اما به همین دلیل سالی داشتم پر از شیفت و وام و بدهی و ... و امیدوارم حالا که بالاخره بخش قابل توجهی از بدهی ها پرداخت شده در سال بعد زندگی نرمال تری داشته باشیم. از اون طرف ابتلا به کرونا را داشتیم. هم خودم و هم همه خانواده و سایر ساکنین آپارتمان (البته به جز عماد!)
باتوجه به چندین برگ چک که برای خرید وسایل خونه و مدرسه بچه ها و ضمانت وامهای همکارانی که ضامن وامهای من شده بودند و البته ضمانت وامهای خودم داده بودم دسته چکم تموم شد و چند ماه بدون دسته چک بودم. بانک هم دسته چک جدید بهم نمیداد چون خیلی از چکها هنوز به بانک برنگشته بودند و همین چند روز پیش بود که با کلی خواهش و ریش گرو گذاشتن تونستم یک دسته چک ده برگی بگیرم. وقتی با همکاری که معمولا ضامن وامهای همدیگه میشیم صحبت میکردم گفت: شهریورماه چندتا از وامهای من تموم میشه که دوتاشون با ضمانت شماست! احتمالا این ده برگ چک هم تا همون موقع تموم شده باتوجه به ثبت نام بچه ها توی مدرسه و چک دادن برای شهریه شون.
یک مشکل بزرگ دیگه توی سال جاری پکیج خونه بود. موقع ساخت خونه بهمون اجازه ندادند پکیج را داخل خونه کار بگذاریم و گذاشتیمش توی تراس. از اواسط پائیز متوجه شدیم پکیج گاهی خاموش میشه و باید ریست بشه. به نمایندگیش گفتیم و چندبار اومدند و رفتند و نهایتا به این نتیجه رسیدندکه این مدل پکیج تحمل این میزان از سرمای هوا را نداره! توی زمستون اوضاعمون واقعا افتضاح بود. اگه یکیمون میرفت حمام یکی دیگه مون باید آماده بود تا هر چند دقیقه پکیج را دوباره روشن کنه. هر شب پکیج چندبار خاموش میشد و از سرما بیدار می شدیم. و نهایتا توی تنها محلی که توی خونه جا برای لوله بخاری تعبیه شده بود یک بخاری گذاشتیم و عسل که اتاقش چندان آفتاب گیر نیست و سردتر از سایر نقاط خونه است شبها توی سالن خونه و کنار بخاری میخوابید! چند هفته پیش بالاخره ناچار شدیم جلو تراس خونه پنجره بگذاریم و ببندیمش و میزان خاموش شدن پکیج یکدفعه کم شد و حالا هم که دیگه هوا داره گرم میشه و دیشب عسل بعد از مدتها توی اتاق خودش خوابید. جالب این که ظاهرا قراره دوباره پکیج ها را ببرن توی ساختمان!
و در این قسمت میخوام ارجاعتون بدم به نوشته های قدیمی تر وبلاگ:
متاسفانه خودم هرچقدر گشتم پستی را که توش از یکی از همکاران نوشته بودم پیدا نکردم. خانم دکتری که به خاطر بروز مشکل کلیه ناچار شد از طی دوره تخصص انصراف بده. اما با تلاش زیاد در یک رشته دیگه تخصص قبول شد و درسشو تموم کرد اما متاسفانه دو سه ماه پیش خبر درگذشتشو شنیدیم.
خب دیگه غم و غصه بسه دم عیدی. و حالا چند خبر خوب.
یکی این که بالاخره چند هفته پیش شیرینی نامزدی خانم <<ی>> را خوردیم!
یکی دیگه این که بالاخره با کابینت سازمون به طور کامل تسویه حساب کردیم! و بقیه بدهی ها هم کم کم دارن تسویه میشن.
اینو نمیدونم توی خاطرات خوب بیارم یا بد؟!
با وجود بدهی هائی که باقی مونده و ناچار شدم چند وام دیگه بگیرم و از فروردین باید شش قسط وام در هر ماه بدم (!) آنی به خاطر قولی که به عماد داده بود چند شب پیش برای تولدش بهش یک فروند پلی استیشن کادو داد! گرچه تقریبا همه بازیها را دارم بهش میبازم اما به تدریج اختلافمون داره کمتر میشه!
گوشی قبلی مو دادم برای تعمیر که گفتند باید صبر کنی تا براش بورد پیدا کنیم. چند هفته توی مغازه بود تا این که جریان را برای یک تعمیرکار موبایل دیگه تعریف کردم و او گفت: نیازی به تعویض نیست من براتون تعمیرش میکنم. و بعد هم اون قدر پیغام داد که بالاخره رفتم و گوشی را از همکارش گرفتم و بردم دادم بهش. اما هربار که میرفتم سراغش میگفت دو هفته دیگه آماده میشه. بعد شد هفته دیگه بعد شد چند روز دیگه بعد شد پس فردا بعد شد فردا و بالاخره دیشب بهم قول داد که تا امروز ظهر آماده میشه! بعد از اینجا باید برم سراغش. حالا مسئله اینه که عسل که از همین چند روز پیش بالاخره به صورت حضوری رفت مدرسه میگفت: دوستهام همه گوشی آورده بودن مدرسه. گفتم: حالا این گوشی که درست شد میدمش به تو. گفت: گوشی همه شون پشتشون چهارتا دوربین داشت اگه من این گوشی را که پشتش فقط دوتا دوربین داره ببرم مدرسه جلو دوستهام خجالت میکشم!
خب الان دیگه چیزی به ذهنم نمیرسه و شاید اگه یادم اومد به صورت بعدنوشت بنویسم.
راستی یکی از دوستان چندهفته پیش توی وبلاگ من برای آنی کامنت خصوصی گذاشته بود! براشون ایمیل زدم که ظاهرا ایمیلشون اشتباه بود اما پیامشون به سمع و نظر آنی رسید!
امیدوارم سال 1401 برای همه مردم جهان سال خیلی خوبی باشه. گرچه خودم هم میدونم عملا غیرممکنه!
بعدنوشت: یه چیز جدید یادم اومد اما میترسم الان اینجا بنویسم و بعضی از دوستان نخوننش پس میگذارمش برای پی نوشتهای پست آینده!
هیچوقت تو تصورم نبود که دکترها هم ممکنه با فضای وبلاگ جورباشند و بنویسند .همیشه فکر می کردم ماهایی که اینجا مینویسیم یک قشر گوشه نشینیم که حتی دوست نداریم کسی مارو ببینه .
الان به لطف این وب اگه کارم به مطب دکتر رفتن کشید هر کی رو ببینم فکر می کنم شاید اینم وبلاگ مینویسه
اتفاقا درباره وبلاگ نویس ها درست فکر کردید!
سال نوی شما با تاخیر مبارک ،برقرار باشید ودرکنارخانواده در کمال صحت
ممنونم
سال نو شما هم مبارک باشه
سال نو مبارک.امیدوارم امسال براتون سال سلامتی ورفاه بیشتروتموم شدن قسط ها باشه
صفحه شما ونسرین خانم چند باری برای من سفید نشون داده میشد.
امسال نزدیک شش میلیون تومان هزینه تعمیر پکیج گردیم.قبل از این آپارتمان، منزلی اجاره کرده بودیم که آبگرمکن وبخاری داشت.خیلی راحت تر بودم.این آپارتمان جای لوله بخاری هم نداره.
ممنون
سال نو شما هم مبارک
بله پکیج خوبیخوبیهایی داره اما کلی هم دردسر داره
سلام دکتر
چه عجب ما اومدیم با صفحه سفید مواجه نشدیم.
اون خانم ی دوباره برگشت مرکزتون مگه؟ برم منم شش تا پنجشنبه اش بپزم :-))))
سلام
من شرمنده ام
ایشون کارمند دولت نبودند و پرسنل بخش خصوصی بودند و حالا هم توی یک مرکز دیگه هستند
پس عروسی دعوتیم
عیدتون مبارک آقای دکتر
سال خوب و پر از سلامتی و سعادت برای شما و خونواده گوگولی تون آرزو میکنم
ممنونم عید شما هم مبارک
از لطف شما سپاسگزارم
سلام دکتر جان
امیدوارم که سال جدید برای همه شما عزیران سال خوبی باشه...پر از موفقیت و اتفاقات خوب...و صد البته دسته چک پر و پیمان...
سلام
از لطف شما سپاسگزارم
و همچنین
در مورد اون خانوم دکتر خیلی غمگین شدم
من همیشه از بچگی از خدا خواستم 50 سالگی و در سلامت بمیرم
حالا گاهی فکر میکنم احتمالا وقتی زندگیم ب ی تعادل برسه 50سالم بشه و منم بمیرم!!!
شما لطف دارید
سلامتش یه چیزی اما چرا 50 سالگی؟
خدا نکنه
جالبه ! ما میخواستیم ساختمون بسازیم اجازه نمیدادن پکیج و بخاری با هم باشه و گفتن پایان کار نمیدن

جدیدا ک دردسر و قیمت سرویس پکیج رو میبینم حس میکنم صد رحمت ب همون بخاری و ابگرمکن
ب ما پیشنهاد دادن کنار پکیج ابگرمکن هم بزاریم برای عمر دستگاه خیلی خوبه چون شش ماه میشه خاموشش کرد
اما خواستیم بگذاریم گفتن اگه خدای نکرده اتفاقی بیفته بیمه هیچی نمیده !
ب هر حال پکیج گرمای مطبوع داره و دردسر بسیاررررر
یادمه تو خونه قبلی میرفتم تو بخاری اما باز گرم نمیشدم
این پکیجای جدید هم میگن ناز و اداشون خیلی زیاده!
اینجا گفتند فقط یک جا برای بخاری حق دارین بگذارین
سلام آقای دکتر سال نو مبارک سال خوبی به همراه خانوادتون داشته باشید
سلام
ممنونم
و همچنین
سلام. بالاخره خانم ی هم به مرادش رسید؟ مبارکه
ان شاء الله همه ی جوانها خوشبخت شوند.
سلام
بله خوشبختانه
امیدوارم
باور می کنید این پستتون را هم ندیده بودم؟
منهم سال خبر بد مرگ خواهرم بود و...
برای شما و خانواده تون بهترین آرزوها رو دارم و امیدوارم سال بهتری براتون باشه.
خیلی خوشحالم بار مالیتون سبک شده.
صددرصد
بله خوب یادمه
سپاسگزارم
سلام،
سال نو مبارک
برای آن خانم دکتر و خانواده شان خیلی ناراحت شدم. کاش اینقدر زحمت نکشیده بود.
سلام
ممنون
خب اگه این طور حساب کنیم که عاقبت همه مون مرگه
سلام
سال نوتون مبارک باشه
سلام
سپاسگزارم
بر شما هم مبارک
عید نوروز بر شما و همه مخاطبینتون مبارک باد
ممنونم
بر شما هم مبارک باشه
سلام... عیدتون مبارک... قرن جدید براتون پر از اتفاقهای خوب خوب خوب باشه
سلام
ممنونم سال نو شما هم مبارک
سلام آقای دکتر
ان شاءالله که درست می شه و سال دیگه کمتر حرص بخورید
مجددا عید رو تبریک می گم
در مورد پکیج هم، پدر من قاچاقی جا برای لوله ی بخاری گذاشته بود و ما در حال حاضر سه ساله داریم با یک بخاری سر می کنیم و پکیجمون خرابه، این بخاری خیلی وقت ها به داد آدم می رسه، حالا احیانا اگر می تونید الان هم جا برای لوله ی بخاری بذارید، جوری که مثلا دودش از تراس خارج بشه، بذارید به نظرم. بعضی از خونه ها همچین کاری بعد از ساخت، شدنیه. حالا نه مثل ما برای سه سال ولی برای مواقع اضطراری خوبه. در مورد مسائل مالی هم نمی دونم چی بگم دیگه
سلام
ممنونم
الان تنها محل برای لوله بخاری هم نزدیک تراسه!
نمیدونم چه مشکلی با لوله بخاری دارن
عیدتون مبارک آقای دکتر :).
امیدوارم سال جدید براتون پر از خوبی و شادی باشه.
ممنونم
امیدوارم شما هم سال خوبی داشته باشید
سلام. امیدوارم سال خوبی داشته باشید. برگشتیم به یک یک یک یعنی چی؟
سلام
ممنونم
منظور بابا برگشت به آغاز خلقت بود اما من ۱۴۰۱/۱/۱ را میگم!
دکتر مهربون سال نوی شما مبارک باشه❤ واقعن که با خاطرات و نکته سنجی های شما چقدر همیشه میخندیم و چقدرخودتون و خانمتون و بچه هاتون خصوصا عسل را دوسش داریم وای من که عاشق عسل هستم هنوزم یاده اون جمله ای که گفته بود:
(خدایا چرا ما زنها اینقدر بدبختیم!) میافتم و کلی میخندم و دلم براش ضعف میره جوجه کوچولو
ممنونم سال نو شما هم مبارک
سلام جناب دکتر
خداقوت و پرتوان باشید
سال نو مبارک
امیدوارم امسال نسبت به سالهای قبل سال بهتری برای شما و خانواده ی محترم وتمام مردم جهان باشه الهی امین
و روح اون خانم دکتر هم شاد در آرامش و در بهشت در جوار خدای مهربون و اولیاءو انبیاء الهی باشه ، الهی امین
سلام
ممنون
از لطف شما سپاسگزارم
سلام اقای دکتر
عیدتون مبارک باشه
چه جالب نمیدونستم پکیج ها میزان تحمل سرما براشون متفاوته و ممکنه خاموش بشن
سلام
ممنون
این هم از شانس ماست!