جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

داروی جدید

سلام

میخواستم این پست را به عنوان یک بخش از خاطرات بنویسم اما دیدم مجبور میشم خیلی فشرده اش کنم و بعد باید توی کامنتها توضیح بدم که جریان دقیقا چی بوده. پس گفتم اون توضیحات را هم به متن اضافه میکنم و تبدیلش میکنم به یک پست. اگه به نظرتون جالب نشده ببخشید.

شیفت عصر و شب یکی از مراکز شبانه روزی بودم و صبح تا ظهر هم توی درمونگاهی نزدیک همون جا. پرسنل درمونگاه تعریف میکردند که هروقت پزشک خودشون شیفت باشه راننده را مجبور میکنه ببردش خونه و ناهارشو میخوره و بعد دوباره همون مسیرو برمیگرده و میره شیفت. قانونا من هم میتونستم همین کار را بکنم. اما آدم باید کمی هم انصاف داشته باشه. اون راننده شخصی که باید پول بنزینشو هم از جیب بگذاره چه گناهی کرده؟ بخصوص که احتمالا حتی اگه برم خونه هم آنی سر کاره و عسل مدرسه و نهایتا فقط چند دقیقه میتونم ببینمشون. پس من معمولا ترجیح میدم مستقیم برم سر شیفت و تا شروع شیفتم یه استراحتی هم بکنم.

مریضها را دیدم و راهی مرکز شبانه روزی شدم. وقتی رسیدم هنوز یک ساعتی به شروع شیفتم باقی مونده بود. پس با خیال راحت اول ناهارمو خوردم و بعد یه چرت کوچیک زدم. تا این که توی مرکز سروصدایی به راه افتاد و متوجه شدم پرسنل شیفت صبح دارن انگشت میزنن و از درمونگاه خارج میشن. تصمیم گرفتم تا اومدن اولین مریض توی اتاق استراحت بمونم. اما این استراحت مضاعف فقط حدود پنج دقیقه طول کشید!

رفتم توی مطب و دیدن مریضها را شروع کردم. مریضها اول یکی یکی می اومدن و بعد اولین موج شروع شد که بیشتر از نیم ساعت طول کشید. بعد کمی خلوت شد و بعد موج دوم که این بار حدود یک ساعت طول کشید.

وقتی موج دوم هم تموم شد و داشتم کمی توی مطب استراحت میکردم خانم مسئول داروخونه وارد مطب شد و یه کاغذ داد بهم و گفت: اینو برای مادرم مینویسین؟  و بعد هم از مطب خارج شد. نگاه کردم و دیدم کدملی مادرش را نوشته و زیرش نوشته جم فیبروزیل 200. هرچقدر فکر کردم دیدم جم فیبروزیل 200 نداشتیم. یه 300 داشت  که معمولا همینو مینوشتیم و یه 450. گفتم شاید جدید اومده و من خبر ندارم. رفتم توی سامانه و جم فیبروزیل را تایپ کردم اما توی سامانه هم 200 میلی نداشت و فقط همون دو مدلی بود که خودم هم میدونستم. راستش دیگه برای خودم هم جای سوال شده بود. پس رفتم توی داروخونه و گفتم: من هرچقدر توی سامانه نگاه کردم جم فیبروزیل 200 نبود. گفت: تعدادشو نوشتم دویست تا دکتر!

پی نوشت1. به دلیل شدت بی مزگی این پست به زودی پست بعدی نوشته خواهد شد!

پی نوشت2. اخیرا یک یوزرنیم و پسورد جدید برامون تعریف شده که اگه خواستیم برای خانواده و دوستان و اقوام نسخه بنویسیم از اون استفاده کنیم تا بیمه نخواد برای ویزیتش به شبکه پول بده. گفتند اگه اشتباها توی سامانه درمونگاه بنویسیم چون برای اون فامیل قبض ویزیت توی درمونگاه صادر نشده حق ویزیتی که شبکه نمیتونه از بیمه بگیره از کارانه خودمون کسر میشه! دیگه باید مراقب باشیم کدوم نسخه را کجا مینویسیم!

یه سوال فنی: مدتی پیش گوشی آنی را عوض کردیم و اپلیکیشنهای گوشی قبلیشو منتقل کردیم روی گوشی جدید. هیچ برنامه خاصی هم روی گوشیش نداره. اما هر چند روز یک بار (به صورت نامنظم) و هربار راس ساعت سه بعدازظهر گوشیش با صوت میگه: بسم الله الرحمن الرحیم! یعنی جن میبینه توی خونه؟!

نظرات 27 + ارسال نظر
لیمو شنبه 24 آذر‌ماه سال 1403 ساعت 10:59 ق.ظ

سلام با تاخیر فراوان
-چه سخت!
حالا گوشی آنی خانوم عجیب بود باز جواب خودشون عجیب تر خوبه دیگه به قول دوستان جن ها دور میشن.

سلام
ببخشید چی سخت بود؟
ما هم راضی شدیم به رضای آنی

درسا آزاد پنج‌شنبه 22 آذر‌ماه سال 1403 ساعت 12:25 ق.ظ https://insideout.blogfa.com/

از خوندن پی نوشت دوم مغزم سوت کشید از دست کارهای اون جماعت!
و توی سوال فنی بسیار خنده برفت

حق دارین
خنده تون مستدام.

من. سه‌شنبه 6 آذر‌ماه سال 1403 ساعت 09:29 ق.ظ

انشالا مشکل برطرف شده
شریت رو حتی از گوگل پلی اگر دارن حذف کنن. و اینکه به کل بجز برنامه بانک ها هر برنامه ای از بازار هست باید حذف بشه اگر هم دارن باید دسترسی ب مخاطبین و دوربین و میکزوفون و..رو قطع کنند. اونقد دیدم عضو گروه های تلگرامی میکنن یا عکس حذف مبکنن یا برنامه دانلود میکنن. اونهایی ک پیام میدن‌پول بزن ب حسابم.همشون این برنامه ها رو دارن و از این‌طریق تلگرام شون هک میشه
گفتم چون احتمالا خیلی ها میان دلیل این‌مشکل رو از کامنت ها پیدا کنن.در جریان باشند ک اگر برنامه ای از بازار دانلود کردن دسترسی ها رو قطع کنن. کلا مایکت بهتره

ممنون از لطف شما
بعد از این که این قدر زحمت کشیدیم و از همه پرسیدیم حالا آنی میگه ولش کن حالا هر چند روز یه بسم الله هم بگه!

نگار دوشنبه 5 آذر‌ماه سال 1403 ساعت 07:03 ق.ظ

اتفاقا خیلی هم خوب بود. در مورد بسم الله بد هم نیست.

ممنونم

آذردخت شنبه 3 آذر‌ماه سال 1403 ساعت 12:27 ب.ظ http://azardokht.blog.ir

سلام آقای دکتر. این سوال فنی خودش مستحق یک پست جداگانه بود حقیقتا

سلام ممنون

فامس پنج‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1403 ساعت 11:49 ق.ظ

سلام
اگر مشکل صدای پخش اذان حل نشده باید بگم اگر اپ تقویم ایرانی مثل پرشن کلندر، باد صبا چین چیزی دارن بخاطر اونه باید وارد تنظیمات بشید و صدای پخش اذان رو لغو کنید

سلام
به آنی گفتم شیر ایت را حذف کن و دوباره نصب کن تا اگه درست نشد بریم سراغ یه چیز دیگه گفت ولش کن حالا هر چند روز یه بسم الله هم بگه!

مارال چهارشنبه 30 آبان‌ماه سال 1403 ساعت 05:20 ب.ظ http://Mypersonalnotes.blogsky

اون بسم الله خیلی باحال بود شک نکنین که جن هست

مادر خونه چهارشنبه 30 آبان‌ماه سال 1403 ساعت 01:33 ب.ظ

باید مورد بررسی قرار بدین که فقط تو خونه بسم الله میگه یا بیرون از خونه هم همینطوره!
باید دید به کدوم یکی از اجنه واکنش نشون میده


گفتین جن خونگی یادم افتاد به داستان هری پاتر!

نازی چهارشنبه 30 آبان‌ماه سال 1403 ساعت 09:19 ق.ظ

برای گوشی آنی دکتر ربولی دقیقا اپ هایی که نصب کردین را بررسی کنید این ماله یکی از اپ هاست اون را پاک کنید اگر اپ را پیدا نکردین ریست هم فایده نداره چون باز باید دوباره اپ ها را نصب کنید دیگه منشاء اش یه اپ هستش شاید اپلیکشن خصوصیات گیاهان دارویی؟ طب سنتی اینها نصب نکردن؟ چون من یه خواص گیاهان دارویی داشتم رو گوشیم وقتی باز میکردین بسم الله میگفت البته باید بازش میکردیم

ممنون برای همکاری تون.
بهش گفتم کامنتها را بخونه. دیگه خودش میدونه!

مارس سه‌شنبه 29 آبان‌ماه سال 1403 ساعت 09:46 ب.ظ

سوال فنی:

لیلا سه‌شنبه 29 آبان‌ماه سال 1403 ساعت 03:46 ب.ظ

پی نوشت۲ یه کم غیر عقلانی نیست؟ خب من به عنوان پزشک میخوام از یه مریض پول نگیرم حق مربض رو میبخشم نه حق بیمه رو که. به بیمه چه ربطی داره من ویزیت گرفتم یا نه؟ بیمه باید سهمش رو بده دیگه

توی این مملکت قانون غیر عقلانی کم نیست!

آسمان سه‌شنبه 29 آبان‌ماه سال 1403 ساعت 03:20 ق.ظ http://avare.blog.ir

دکتر که سوتی میگرفتی همه عمر،
دید که چگونه سوتی دکتر بگرفت؟

سوال فنی هم خیلی بامزه بود


ممنون

ویرگول دوشنبه 28 آبان‌ماه سال 1403 ساعت 07:23 ب.ظ http://Haroz.blogsky.com

آقای دکتر احتمالا از برنامه SHAREit باشه
پاکش کنید و دوباره نصبش کنید

دوستان دیگه ای هم همینو گفتند. ممنون
بهش میگم امتحان کنه.

آسمان دوشنبه 28 آبان‌ماه سال 1403 ساعت 06:20 ب.ظ

سلام
احیانا گوشی شون شیائومی نیست؟


برنامه ی share it اگه دارن، حذف کنن ببینن مشکل حل میشه؟ بعد دوباره نصب کنن

سلام
نه سامسونگه
دوستان دیگه ای هم همینو گفتند. ممنون
بهش میگم امتحان کنه.

دزیره دوشنبه 28 آبان‌ماه سال 1403 ساعت 05:23 ب.ظ https://desire7777.blogsky.com/

بسم الله
جن نمیبینخ دکنر برادرها مشغول کارن


الف. پلف دوشنبه 28 آبان‌ماه سال 1403 ساعت 05:20 ب.ظ

سلام ، اینکه پزشک ها میتونند تو تایم کم بخوابند هم یه قابلیته ! وگرنه اگه من بودم از استرسش که باید ۳۰ دقیقه دیگه بیدار شم اصلا نمیتونستم بخوابم . یه بار پایان شیفت کاری یه پزشک رو دیدم ، بنده خدا جوری میدویید و میرفت انگار در آلکاتراز باز شده و میتونه فرار کنه ، بهش حق میدم خیییلییی شغل سختیه.

سلام. دیگه عادت کردیم و درواقع مجبوریم.
ممنون.

نازی دوشنبه 28 آبان‌ماه سال 1403 ساعت 04:16 ب.ظ

سلام کار برنامه sharite عوضیه. گوشی منم اینجور شده موقع اذون و دوساعت بعدش و اینا قران میخونه و اذون میگه

سلام دوستان دیگه ای هم همینو گفتند. ممنون
بهش میگم امتحان کنه.

شادی دوشنبه 28 آبان‌ماه سال 1403 ساعت 01:31 ب.ظ http://setarehshadi.blogsky.com/

سلام
همه پست به سوال فنی آخر می‌ارزید خیلی بامزه و در عین حال رازآلود بود

سلام
سپاسگزارم.

مادر خونه دوشنبه 28 آبان‌ماه سال 1403 ساعت 01:18 ب.ظ




دیگه دارم برنمیتابم

چیو برنمیتابین؟

ترمه دوشنبه 28 آبان‌ماه سال 1403 ساعت 12:30 ب.ظ

سلام
اگر برنامه بادصبا یا تقویم های فارسی روی گوشی هست، ممکنه در قسمت تتظیمات پخش اذان، گزینه ای فعال شده باشه که مثلا اینقدر مانده به فلان اذان یا اینقدر دقیقه مانده به گذشتن وقت فلان نماز، هشدار صوتی بده، و هشدار رو هم بسم... تعریف کردند، غیر فعال کنید درست میشه.

سلام
باد صبا را یک بار خودم نصب کردم و به همین دلیل بعد از یک روز حذفش کردم!
ممنون

پت دوشنبه 28 آبان‌ماه سال 1403 ساعت 12:10 ب.ظ

سوال فنی
همه اپها رو چک کردید که اپ ناشناس توش نباشه؟ دیدم نوشتید که تعمیرات موبایل هم بردید، راه نهایی این میتونه باشه که اپها و داده هاشون رو روی اکانت گوگلشون بکاپ بگیرند و گوشی رو ریست تو فکتوری کنند. اما قبل از اون حتما برنامه ها رو چک کنید

ممنون
نمیخوام کار به اونجا برسه. اما شاید چاره ای نیست.

Sara دوشنبه 28 آبان‌ماه سال 1403 ساعت 11:27 ق.ظ https://15azar59.blogsky.com

سلام
اخر پست خیلی بامزه بود ندیده بودم تا الان

سلام
ممنون. ما هم تا حالا ندیده بودیم

زهره دوشنبه 28 آبان‌ماه سال 1403 ساعت 11:24 ق.ظ

:

مامان یک فرشته دوشنبه 28 آبان‌ماه سال 1403 ساعت 10:25 ق.ظ http://parvazeyekfereshte.blogsky.com

سلام
اقای دکتر به هر میزان دارو نوشته شده باشه مشکلی نیست؟
یعنی الان 200 عدد قرص نسخه اش مشکلی نداره؟
پ.ن 2:کار بیمه به نظرم معقوله چون واقعا ویزیتی رخ نداده
و در اخر وای چه ترسناک

سلام
طبق قانون ما حق داریم حداکثر برای مصرف سه ماه مریض دارو بنویسیم.
وقتی بیشتر مینویسیم ناچار میشیم سر سامانه را گول بمالیم مثلا تعداد مورد نیاز در هر روز را بالا میبریم!
بله قبول دارم که قانونا درسته. فقط یه دردسر دیگه برای ما درست کردن. من الان دولتی را توی کروم باز میکنم شخصی را توی موزیلا که با هم اشتباه نشن.
واقعا. اما دیگه میدونیم بی آزاره عادت کردیم

تیلوتیلو دوشنبه 28 آبان‌ماه سال 1403 ساعت 09:45 ق.ظ https://meslehichkass.blogsky.com/

اون سوال فنی آخر خودش قابلیت این را داشت که یه پست خنده دار بشه ... عالی بود... جن میبینه

ممنون اما قبول بفرمایید دیگه نمیشد دوتا پست از این پست دربیارم!

تیلوتیلو دوشنبه 28 آبان‌ماه سال 1403 ساعت 09:40 ق.ظ https://meslehichkass.blogsky.com/

سلام و صبح بخیر
اول شدم؟

سلام صبح شما هم بخیر.
نه شرمنده!

Marjan Emami دوشنبه 28 آبان‌ماه سال 1403 ساعت 09:39 ق.ظ

سلام، خیلی هم‌خاطره خوبی بود.
میگم حتما راننده مرکز خیلی خوشحال میشه که مجبور نیست شما رو برای ناهار ببره خونه
چه اتفاق جالبی برای گوشی همسرتون افتاده. اگه من باشم همه alarm ها و notifications رو‌چک‌می کنم. شاید جایی چیزی ذخیره کردن

سلام ممنون
بله حداقل میدونم توی دلش بهم فحش نمیده!
ما که به جایی نرسیدیم. یکی دوتا مغازه تعمیرات موبایل هم بردم و هنوز نفهمیدن.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد