ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
سلام:
1. یه خانم باردار با سوزش ادرار اومده بود. گفتم: هیچ داروئی نخوردین؟
گفت: دوبار رفتم دکتر و برام دارو نوشتن اما من نخوردم. گفتم: چرا؟ گفت: خوب حامله ام خو!
2. پیرزنه میگفت: شونه ام اونقدر درد میکنه که انگار «جونم» همین جاست!
3. به خانمه گفتم: این داروهارو که خوردی دردت بهتر شد؟ گفت: دردم سبکتر شد اما بهتر نه!
4. خانمه دختر 17 ساله شو با ترشح ... آورده بود و میگفت: آقای دکتر براش یه دارو بنویس زودتر خوب بشه آخه دختره، حالا باز اگه زن بود طوری نبود!
5. به مرده گفتم: میخواین پیش کدوم دکتر برین تا دفترچه تونو مهر کنم؟ گفت: میرم پیش پزشک!
6. به مرده که با استفراغ و اسهال اومده بود گفتم: چیز ناجوری نخوردین؟ گفت: من هربار حلورده (اسم محلی حلوا شکری) میخورم اینطور میشم، حالا خوبم کنین من دیگه غلط بکنم حلورده بخورم!
7. خانمه یه پماد واژینال کلوتریمازول 1% آورده بود و میگفت: این درصدش کم بود خوب نشدم یه داروی قویتر میخوام مثل «این» و یه پماد بتادین واژینال 10% بهم نشون داد!
8. خانمه میگفت: مادربزرگم خیلی پیره نتونست بیاد لطفا داروهاشو براش بنویسین. درحال نوشتن دوسه بار بهش گفتم: بفرمائین بنشینین اما ننشست. وقتی داروهای مادربزرگشو نوشتم گفت: خوب حالا دیگه نوبت خودم شد و روی صندلی نشست!
9. دختره میگفت: من سرفه هام خشکه و با هر سرفه هم یه خلط میاد بیرون!
10. یه دختر 10 ساله رو با دل درد آوردند. وقتی نسخه شو نوشتم مادرش گفت: آقای دکتر اجازه هست با این تابلو (چارت اسنلن) ببینم چشمش ضعیف نباشه؟ گفتم: بفرمائین! خانمه دخترشو در چند متری چارت نگه داشت و بعد شروع کرد یکی یکی علامتهای روی چارتو ازش پرسیدن و دختره درحالی به مادرش جواب میداد که داشت از دل درد به خودش میپیچید!!
11. به خانمه گفتم: تپش قلب هم دارین؟ گفت: آره یه مدتیه استرس دارم تپش قلب هم میگیرم. وقتی از در مطب رفتند بیرون شوهرش گفت: راستشو بگو چرا استرس داری؟!
12. خانمه با سوزش ادرار اومده بود. گفتم: تکرر ادرار هم دارین؟ گفت: تند تند ادرار دارم اما از ترس سوزش نمیرم دستشوئی!
13. خانمه میگفت: چند روزه که هرچقدر نفس عمیق میکشم «جون» توی پاهام نمیره!
14. یه نوزاد 15 روزه رو با سرفه و آبریزش بینی آورده بودند. پدرش میگفت: آقای دکتر! به این بچه کوچیک که نمیشه دارو داد، به نظر من داروهاشو بدیم به مادرش وقتی مادره بهش شیر میده دارو هم وارد بدنش میشه!
خوب بیچاره پیرزنه درست گفته..از قدیم گفتن جونآدم همونجاییه که درد میکنه...یه همچین چیزی
خوب این هم حرفیه
سلام دکتر
از نظر منم واقعا جالب بود
سلام
ممنون
سلام دکتر.مثل همیشه عالی.۲ خیلی باحال بود.۴ هم که شوخی دبیرستانی بود
سلام
ممنون از نظرتون
سلام


از نظر من کلا مطالب شما جالب هستند!!!
عجب!!!
لژیونلای عزیز هم تونست بخونه ولی باور کنید خیلی بدخطه!!!
سلام
ممنون
ما اینیم دیگه
سلام دکتر!!!!!!!

نه بابا من اگه پی اچ دی داشتم که این ووضعم نبود....
میرفتم خارج....
سوم دبیرستانم،۱۶ سالمه
منم از اونایی هستم که شغل ایده آلش پزشکیه..ارزو دارم مثل شما عمومی باشم
سلام
ای بابا ما که میخواستیم به اون بالا بالاها برسیم وضعمون این شد
خدا به داد شما برسه که میخواین عمومی بشین
سلام جناب آقای دکتر دیدم خبر ندادین بدون اجازتون لینکیدمتون شرمنده

لطفا اجازه رو صادر کنین.
سلام
خواهش میگردد
اجازه ما هم دست شماست
فک نمی کردم پزشک به این با حالی تو شهرکرد پیدا بشه!!
از وب خانومتون اینجا رسیدم
مگه شهرکرد چشه؟؟؟
خوش اومدین
منم خودم پزشکی میخونم
چندتا ازمطالبتون را برا خانواده خوندم خندیدند
ممنون از شما و خانواده گرامیتون
به زودی خودتون هم دچار چنین مریضهائی میشین!
روزنامه رو که همیشه نمیخونم!
چشم.شما فقط دستور بدهید
همگی جالب بودن
ممنون
جواب سوالتون رو دادم دوست من.
میرسیم خدمتتون
mamnoon aghaye dr
خواهش
مورد شماره ۱۰ من رو یاد یک خاطره انداخت
)یه روز تو بچگی رفته بودم چشم پزشک .روی صندلی جلوی دکتر نشسته بودم.
دکتره هم انگار فهمید .چپ چپ نگام می کرد
من از کلاس پنجم چشمام حسابی ضعیف شد و عینکی شدم.ولی از عینک و چشم پزشک متنفر بودم(آخرش هم لیزر کردم
بعد داشتم از روی همین تخته چارت اسنلن تند تند علایم رو حفظ می کردم تا وقتی دکتره پرسید بلد باشم و نگه شماره عینکم دوباره رفته بالا
خوب حق داشته بنده خدا
آخه این هم شد کار!!
راستی دکتر کامنت قبلی خصوصی بود...
ممنونم.
باشه پاکش میکنم
دیگه چون بابای عمادید باشه می ذارم

ممنون
شماره ۵ باحال بود...تخصص جدیده وزارت بهداشت گذاشته؟
شماره ۹ برای من هم رخ داه بود تا حالا...
شماره ۱۳ از اون درداییه که هنوز درمونش اختراع نشده!
ممنون که اومدین و نظر گذاشتین
ضمنا اسم وبلاگتونو هم اشتباه نوشته بودین!
خواهش!!!


فکر کردم اونجا رو نمی خونید!!! اگه می خونید دیگه اینجا نمی ذارم!!!
اختیار!!
اگه جوابو اینجا هم بگذاری که چه بهتر دعات میکنم جوون!
منظورم این بود مامانم می خوابید!!!

تو زمان ما که از این سوسول بازیا نبود زنگ بزنی برات قصه بگن!!!
آهان
راستی ممنون که جوابمو اینجا هم میگذارین
ممنون
این آقاهه آخریه چقدر باهوشه!
چقددددرررر!!!
سلام اقای دکتر!!!!!!!
به یه!!!!
خدا قوت....ما که بدجور مریدت شدیم.....
من خیلی این خاطرات رو دوست دارم....
هیچوقت از خوندنشون خسته نمیشم......
راستی پماد واژینال کلوتریمازول واسه چه دردی تجویز می کنین
سلام
شما لطف دارین ناجور!!
شرمنده این موضوع به درد افراد زیر ۱۸ سال نمیخوره!
سلام شماره های 8.10.14 خیلییی جالب بودن کلی خندیدم
سلام ممنون
سلام علیکم




همش یه خلط؟!
اونطوری که همسرش گفت خوب شد خانمه سکته نکرد.
اینم حرفیه!!!
امروز صبح رسیدم مرکز دیدم رو میزم روزنامه سپید هست گفتم سپید باشه آقای دکتر هم هست.خوب ما که پیشتر خاطراتتون رو در وبلاگ خوندیم و برای همین تاریخ خاطراتش برام گذشته ست عجیبببب!
۱- خو؟!اونوقت؟!
۲-ربطش؟
۳-...
۴-
۵-
۶-
۷-
۸-ووووای طفلییییییییی!!!
۹-
۱۰-وقت قحط بود؟!
۱۱-
۱۲-!
۱۳-این مریضاتون چرا همش جایگاه جونتشون اینور اونور میشه!
۱۴-
سلام
خوب اینکه کاری نداره میتونین خوندن یکیشونو بگذارین کنار!
ممنون که هنوز منو فراموش نکردین
راستی اگه مایل به تبادل لینکین بهم خبر بدین
چشم اگه مایل بودم خبر میدم!
سلام آقای دکتر سرافرازم کردین به وبم سر زدین شرمنده یه کم دیر اومدم
چون زیاد به کامپیوتر دسترسی ندارم خاطراتتون خیلی جالب بود
اون متن خودم میدونم تکراری بود ولی چون خوشم اومده بود گذاشتم تو وب من یه تازه کارم اگه تو نوشتن کمکم کنین خوشحال میشم
سلام
خواهش
نه بابا ما خودمون یکیو میخوایم بهمون کمک کنه
۱۰ و ۱۳ خیلی خنده دار بود
ممنون
گفتم یه کوتاه بزارم فکر نکنید همه طولانیه بازم بیاید اون ورا!!!
خیلی بیشتر از یکم می خواداا!!!
وااااااااااای خدا من چقد این خاطراتو دوست دارم کلی می خندم البته من خودمم از این سوتی کم نمیدما ولی خوب انسانها ایرادای خودشونو که نمی بینن
ممنون که بازم به من سرزدین
سلامم اقای دکتر حال شما؟؟؟؟؟
واای دلم برای اون بچه هه سوخت که دل درد داشت!!!
حالا نمی شد یه زمان دیگه چشما رو تست کرد؟!
این مورد اخرم عجب تزی داده هااا
سلام
ممنون
چی بگم؟
واقعا!
سلام
این شماره 14 از همه باحال تر بود
و این شماره 11 رو که خوندم انگار منم استرس گرفتم.
فکرکننننننننن
سلام
ممنون
شما دیگه چرا؟!
سلام


4. خدا همه رو به راه راست هدایت کنه!
6. ما هم میگیم حلورده
10. یعنی اسکروچ رو رو سفید کردن اینا!!
11.
14.
سلام
خوش اومدین
ممنون از نظرتون
اقای دکتر من بدون اجازه شمار و لینک کردم لطفا اجازشو بعدا صادر کنید
نیکی و پرسش؟
سلام.باحال بود .
سلام ممنون
هیچکس مثل پزشک آدم را معالجه نمی کند .همه را بفرستید پیش پزشک
نوزاد پانزده روزه خوب شد؟
واقعاْ حلوارده می تواند اسهال استفراع بیاورد؟
چشم!
چی بگم؟ خودش که اینطور میگفت
سلام دکتر




۴.
۵.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۳.
سلام
ممنون
سلام.چقد دیر آپ کردین.ولی خیلی جالب بودند.مرسی.
اما در مورد انتخاب و تصمیم و از این مباحث زجرآور!!!
برای تصمیم گیری(تغییر رشته) باید یکی-دو ترم بخونم ظاهرا.واسه همین هم گفتم فعلا الکی خوش باشیم!
سلام ممنون
به هرحال امیدوارم موفق باشید
سلام
8-احتمالا تا اونموقع مادربزرگ روی صندلی نشسته بودند!
10-سنگ مفت گنجشک مفت؟
14- دکتر، اینها از نخبگان مملکت هستن. دست کم نگیرینشون.
سلام
ممنون از نظرتون
اون مورد آخر واقعا دانشمند بوده ها!!!!!!
تز دادن رو نگاه!!!!!!!!!
واقعا!!
جالب بود مرسی
ممنونم
سلام دکتر
واقعاً مرسی چه خاطرات بامزه ای نوشته بودید...
سلام
ممنون
دیدی چی شد؟ می دونستم امروز آپ می کنینا یکم می جنبدم اول می شدم!!!









مگه هر کی بخواد می تونه از اون استفاده کنه؟!!!


۴.
۵.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
جالب بودن !!!
عیبی نداره انشاءالله دفعه بعد
در مورد شماره ۱۰ وقتی چارت به دیوار نصب باشه فقط یه کم «رو» لازمه تا ازش استفاده کنی
ممنون
خاطرشماره 10
ممنون