جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

عفونتوفوبیا!

سلام

الان چندساله که یک پزشک باسابقه از یکی از شهرهای دور همراه با خانواده به شبکه ما اومده. این که چطور از ولایت ما سردرآورده خبر ندارم.  تا یکی دو سال پیش همراه با خانواده توی پانسیون یکی از مراکز روستایی زندگی میکرد اما بالاخره همسر و بچه هاش اون قدر بهش فشار آوردند که هرطور بود یکی از پانسیونهای داخل شهر را گرفت و دیگه هر روز خودش میره به روستا و برمیگرده. هروقت که چندروز تعطیل نزدیک به هم داشته باشیم هم میدونم که روزهای بین التعطیلین را هم مرخصی میگیره و میره ولایتشون و از قبل خودمو آماده میکنم تا برم به درمونگاهی که ایشون کار میکنه. خوشبختانه مردم روستا هم دوستش دارند و این باعث میشه وقتی برای چندروز نیست و من به جاش میرم درمونگاه به شدت خلوت بشه! برای همین پرسنل اون مرکز هم همیشه از رفتن من به اونجا استقبال میکنند!

هفته ای که تاسوعا و عاشورا داخلش بود هم یکی از هفته هایی بود که رفتم به همون روستا. نشسته بودم و درحال خوندن یکی از سایتهای خبری بودم (قبلا یکی دیگه شونو میخوندم که نمیدونم چکار کردند که دیگه با اینترانت داخلی توی درمونگاه باز نمیشه. اما بعد این یکی سایتو کشف کردم که با اینترانت باز میشه) که  در باز شد و یه خانم اومد توی مطب و نشست روی صندلی. مشکلشو گفت و من هم چند سوال پرسیدم و نسخه شو نوشتم و بلند شد که بره که یکدفعه ایستاد و گفت: ببخشید چند روزه که سر پسرم ضربه خورده. بردیمش پیش متخصص و بخیه اش کرد و گفت دو هفته بعد بخیه هاشو بکشیم. اما میترسم زخمش عفونت کرده باشه. چکار کنم؟ گفتم: دارو براش ننوشتن؟ گفت: چرا داره کپسول میخوره. پماد هم داده که صبح و شب میزنم روی زخمش. گفتم: خب پس دیگه بعیده که عفونت کنه. اما اگه دوست داشتین بیارین تا زخمشو هم ببینم. گفت: الان برم بیارمش؟ گفتم: الان که نه دیگه وقت اداری داره تموم میشه و ماشین داره میاد دنبالمون. میخواین فردا بیارینش.

روز بعد درحال دیدن مریض بودم که خانمه اومد توی مطب و گفت:  پسرمو آوردم. بیارمش داخل مطب؟  گفتم: بیارین. خانمه رفت بیرون و چند لحظه بعد با یه پسر حدودا هجده ساله برگشت توی مطب و گفت: میخواستم زخمشو ببینین. همون طور که دکترش گفت هر روز روش پماد زدم. اما باز هم میترسم عفونت کرده باشه. بعد پانسمان روی زخم را برداشت و من با یک توده زردرنگ پماد تتراسیکلین خشک شده روبرو شدم که گاهی سر نخ بخیه هم از لابلاش دیده میشد!  بقیه قسمتهای سر پسر هم پر بود از موهای چرک و پر از شوره. به جرات میتونم بگم سالها بود که چنین موهای کثیفی ندیده بودم!  گفتم: الان که اصلا زخمش پیدا نیست. ببرینش توی واحد تزریقات تا یه کم روی زخمشو تمیز کنن تا ببینم چطوره. گفت: نه دکتر گفت به هیچ عنوان آب به زخمش نرسه وگرنه عفونت میکنه! الان ده روزه که من فقط هر روز دارم روی زخمش پماد میمالم. هروقت هم که میره حمام گفتم روی بالاتنه اش آب نریزه که یه وقت به سرش آب نرسه و فقط پایین تنه شو میشوره! گفتم: خب این طوری هم که اصلا نمیشه زخمشو دید. من چیزی نمیتونم بگم. گفت: خب اگه حتما باید پمادها پاک بشن و آب به زخمش برسونین من اصلا میگذارم همون چهار روز دیگه که دکترش گفت باید بخیه هاشو بکشیم میارمش! گفتم: باشه فقط مراقب باشین زخمش به خاطر شستشو ندادن عفونت نکنه! یکی دو ساعتی گذشت و درمونگاه بالاخره خلوت شد. رفتم و  به خانم مسئول تزریقات گفتم: چهار روز دیگه خدا به دادت برسه. گفت: چرا؟ گفتم: چنین مریضیو آورده بودن. گفت: اتفاقا مادرش اومد پیشم.  به من گفت: اینجا از وسایلتون مطمئنین؟ یه وقت موقع کشیدن بخیه باعث نشین زخمش عفونت کنه؟ ببرمش پیش دکتر خودش بکشه بهتر نیست؟! گفتم: خب شما بهش چی گفتین؟ گفت: بهش گفتم: بالاخره اینجا که مثل شهر مجهز و تمیز نیست. همه نوع مریضی هم میاد. ببرین توی مطب همونجا براتون بکشن که مطمئن تره. بعد هردومون لبخند زدیم و بعد هر کدوممون رفتیم سراغ کار خودمون.

پ.ن1: از مدتی پیش بررسی گزینه های سفر امسال شروع شده. و خوشحالم که به اطلاعتون برسونم بعد از چند سال با اتمام تعدادی از وامها یکی دو گزینه خارج از کشور هم توی گزینه ها مطرح شدن. گرچه سفر چندان لاکچری نمیشه اما از هیچی بهتره. بخصوص که بعید نیست بعد از انتخابات یه کشور خیلی خیلی دور دیگه چنین سفری را هم نتونیم بریم!

پ.ن2: تصمیم گرفتم بعضی از پستهایی که با برچسب متفرقه نوشتم و به نوعی به مسائل پزشکی مربوط میشن از بقیه متفرقه ها جدا کنم و با یک برچسب جدید بگذارم. فعلا این اولیش. بقیه شونو هم به تدریج از متفرقه ها حذف میکنم و برچسبشونو عوض میکنم. (حالا اگه بعضیشون جالب نبودند هم به بزرگی خودتون ببخشین)

نظرات 23 + ارسال نظر
مریم چهارشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1403 ساعت 06:22 ب.ظ

سلام‌آقای‌دکتر‌ببخشید‌‌میخواستم‌بدونم‌
‌امسال بهداشت دولتی‌وپرستاری‌آزاد‌قبول‌
میشم‌از‌خیلیا‌پرسیدم‌میگن‌بهداشت‌خوب‌
نیست‌‌‌‌‌نخونی‌بهتره‌از‌طرفی‌پرستاری‌هم‌هزینه‌
اش‌زیاده‌به‌نظر‌شما‌‌کدوم‌‌برم

سلام
متأسفانه بهداشت بازار کار چندان مناسبی نداره
بخشی از کارشون توی مراکز بهداشتی و درمانیه که عمدتا با نیروهای طرحی پر میشه. باید بگردین کارخونه ای جایی را پیدا کنید که نیروی بهداشت نیاز داشته باشه.

امیرحسام یکشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1403 ساعت 04:46 ب.ظ https://bimoghadame.blogsky.com/

سلام؛
گزنه سفر خارج از کشور هم بسیار فکر خوب و جالبیه.

سلام
بله اگه تصویب نهایی از طرف رئیس انجام بشه

مریم یکشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1403 ساعت 10:13 ق.ظ

ممنونم که انقدر کامل پاسخ دادین. من نمیدونستم سیستم پزشک خانواده شهری و روستایی انقدر با هم متفاوتن.
یک مقدار این مدل روستایی مسخره نیست؟ مثلا قرار بود پزشک خانواده در جریان سابقه بیماری ها و روند زندگی مراجعانش باشه این مدل که هر دو سه سال پزشک جدید بیاد که همون روش قدیمی میشه عملا

خواهش میکنم
بله عملا همون حالت قبله فقط اسمش عوض شده

مریم شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1403 ساعت 06:06 ب.ظ

سلام. اگر پزشک خانواده بازنشسته بشه خود مرکز درمانی یک پزشک خانواده جدید برای بیماران ثبت شده پزشک قبلی میاره؟ آیا میشه در این حالت پزشک خانواده خود رو تغییر بدیم؟ و اینکه آیا پزشک خانواده از پزشکان باتجربه با چندین سال سابقه دعوت میشه یا نه ربطی به سابقه نداره؟

سلام
روندی که توی ولایت ما هست اینه که پزشکان طرحی که میان توی روستاها عملا پزشک خانواده اونجا هم محسوب میشن و وقتی طرحشون تموم میشه و میرن با پزشک بعدی جایگزین میشن.
بعضی ها هم بعد از اتمام دوران طرح با قرارداد یک ساله پزشک خانواده به کارشون ادامه میدن. و درصورت جابجایی پزشک در هر روستا پزشک جدید روستا به طور اتوماتیک پزشک خانواده مردم اون روستا محسوب میشه و درواقع میزان سابقه هیچ تاثیری در این مورد نداره.
پزشک خانواده شهری هنوز به طور کامل توی ولایت ما راه اندازی نشده و برای همین من هم اطلاعات چندانی ازش ندارم.

لیمو شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1403 ساعت 03:55 ب.ظ https://lemonn.blogsky.com

وای خداروشکر که پرستار بهش گفته برو همون مطب. اگر قرار بود بیاد و هی غر اونجا رو بزنه خیلی اعصاب خردکن بود.
پی نوشت1: چه خبر خووووبی. آخ جون سفرنامه درست حسابی در پیشه.

واقعا
ممنون گرچه هنوز قطعی نیست.

شکوه جمعه 12 مرداد‌ماه سال 1403 ساعت 10:44 ب.ظ

سلام آقای دکتر انشاالله بهترین انتخاب و بهترین سفر رو داشته باشید ما که بعد از چند سال اومدیم استانبول و الان تو ترس و نگرانی هستیم از شرایط پیش آمده و اینکه آیا پرواز فردا شب انجام میشه یا نه ؟

سلام. ممنونم.
امیدوارم سفرتون بی خطر باشه. اما نهایتا اگه موندنی شدین هم از بودن در استانبول لذت ببرین! چون کار دیگه ای از دستتون برنمیاد!
مگه این که مثلا به وان پرواز کنین و بعد زمینی تشریف بیارین ایران.

اخبار فوری جمعه 12 مرداد‌ماه سال 1403 ساعت 06:59 ب.ظ https://t.me/PishbiniTalaa

چرب کنید که قراره جنگ با اسرائیل رخ بده و سرش گرد بشه این بار دیگه جدی چرب کنید که جنگ حتمیه
خبرهای جنگ را تو کانال ما دمبال کنید
https://t.me/PishbiniTalaa

اخوی زودتر میگفتی که این کامنتها تبلیغ کانالتونه!

فرزان چهارشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1403 ساعت 07:51 ق.ظ

سلام
تنها چیزی که به شدت ازش بدم میاد همین کثیف بودنه،که حتی بیشتر بوی عفونت ازش بدم میاد
حالا جدی اب برسه عفونت میکنه؟تا حالا همچین چیزی نشنیده بودم



امیدوارم بهترین گزینه سفرا پیدا کنید
و هرجایی هست گرم نباشهچون ما هرچی فکر میکنیم به این نتیجه میرسیم خونه خنک تره(البته گزینه های روی میز ما تو خود کشوره)


به هر حال منتظر سفرنامه بس جذاب و خوندنیتون به همراه عکس هستیم

سلام
خود من هم معمولا به مریضها میگم تا یکی دو روز که زخم تازه است بهش آب نرسه. اما این خانم دیگه خیلی زیاده روی میکرد.
سپاسگزارم. چشم.

لیدا چهارشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1403 ساعت 02:11 ق.ظ

اگر استانبول قراره برید لطفا از چمدان بستن تو ایران شروعش کنید بنوشتن

استانبول خیلی زود از توی گزینه ها حذف شد.
در زیبایی این شهر هیچ شکی نیست اما گفتیم این بار جایی بریم که تا به حال نرفتیم.

نازی سه‌شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1403 ساعت 01:15 ب.ظ

چرا اون‌دکتر توی پانسیون هستش؟ خوب خونه‌اجاره کنه چه عجیبه زندگیشون

شبکه بهداشت ولایت چند پانسیون داره که به هرکسی صلاح بدونه میده.
نمیدونم چرا یکیشونو به ایشون دادن.

نیلوفر دوشنبه 8 مرداد‌ماه سال 1403 ساعت 09:17 ب.ظ

سلام‌آقای‌دکتر‌خواهرم‌۱۷‌سالشه‌‌‌‌‌هورمونTsHپایینه‌ولی‌T4وT3طبیعی‌به‌نظرتون‌مشکلش‌
چیه‌هورمون‌TsH .-۰.۰۱‌است

سلام
الان رفتم یه نگاه به مبحث بیماریهای تیروئید کردم.
اینی که فرمودید در دوحالت ممکنه رخ بده:
1. بعضی از انواع پرکاری تیروئید
2. کم کاری تیروئید به دلیل اختلالاتی در خود غده تیروئید! (نه به دلیل کمبود ید و ...)
حالا این که کدوم یکی از اینهاست بستگی داره به علائم بالینی خواهرتون و نتیجه یک سری آزمایش تکمیلی که باید براشون بنویسن.

Weirdo دوشنبه 8 مرداد‌ماه سال 1403 ساعت 07:49 ب.ظ http://www.protectingmypeace.blogsky.com

سلاااام خییلییی خوب و روان مینویسین
واقعا آدم نمیتونه ادامه مطلبو نخونه ، از قلم روان تون سپاسگزارم واقعا
بعضی وقتا آدما از ترس از اونور بوم میفتن
امیدوارم سفر بسیار خوبی در پیش داشته باشین و خیلی خیلی به همتون خوش بگذره
واقعا سفر رفتن یکی از لذت های زندگیه

سلام ممنون از لطف شما
بزرگوارید
دقیقا
من هم امیدوارم ممنون
کاملا موافقم.

نینا دوشنبه 8 مرداد‌ماه سال 1403 ساعت 05:24 ب.ظ

تنها چیزی که باعث تعجب کن شد اون آقای دکتر غریبه مرتاضی چیزی هستند که حاضرند خودشون و خانواده داخل اون پانسیونهای مراکز بهداشتی درمانی زندگی کنند که بیشترشون حداقل پنجاه سال قبل ساخته شدند و موقت زندگی کردن درشون حتی در سنین بیخیالی وشاادی دهه بیست هم غم دنیا را به دل آدم میاورد,حتی داخل شبکه.

سلام خانم دکتر
بله دوران طرح خودمو خوب یادمه
خلاصه که اون قدر خانم و بچه‌ها بهش فشار آوردند که اونجارو تخلیه کرد اما هرطور بود توی شهر هم خونه سازمانی گرفتن

استاد دوشنبه 8 مرداد‌ماه سال 1403 ساعت 01:31 ب.ظ

سلام
منتظر سفرنامه و عکس هستیم حالا این گزینه‌های روی میز سفرهای خارجی چیا هستند؟،
+دکتر ناراحت میشین که اینجا سوال پزشکی ازتون میپرسن؟

سلام
چشم درخدمتم. اینو دیگه اجازه بدین ببینیم کدوم گزینه باتوجه به بودجه مون تصویب میشه بعد عرض میکنم خدمتتون.
راستش بیشتر نگرانم که چون بدون معاینه و شرح حال کامل یه چیزی میگم حرفم اشتباه باشه و شرمنده بشم.

نسیم دوشنبه 8 مرداد‌ماه سال 1403 ساعت 09:48 ق.ظ

روی گزینه های سفر های خارجی تمرکز کنین
واقعا ارزشمندتره

کاملا با شما موافقم
اگه امکانش باشه

M یکشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1403 ساعت 11:45 ب.ظ

سلام دکتر
ببخشید مزاحم شدم
حقیقتش دو بار مادرمو بردم دکتر (گلاب به روتون!) با علائم اسهال و استفراغ، گفتن ویروسه و دو تا آمپول و یه سرم زدن. الان بعد سه روز هنوز اسهالشون قطع نشده و از یه طرف هم میگن بعد هر غذا معدشون هی اسیدی میشه و درد میگیره، ولی با امپرازول و فاموتیدین خوب میشن. از اونور اسهالشون بدتر میشه! اصلا نمیدونم دیگه چه غذاهایی بهشون بدم که جفتشو بهتر کنه
نیاز هست یبار دیگه ببرمشون دکتر؟
یا اگه امکانش هست همینجا راهنماییم کنید, بی تعارف شماره حساب هم بفرستید به ایمیلم حق ویزیت هم براتون میزنم.

سلام
در این که معده شون مشکل داره که شکی نیست. اما با علائمی که گفتید ممکنه عفونت معده هم پیدا کرده باشند.
بهتره به پزشکشون بگین براشون یه آزمایش هلیکوباکتر (helicobacter) هم براشون درخواست بدن.

فاطمه یکشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1403 ساعت 11:34 ب.ظ http://ftmhs.blogfa.com

منم تا یه مدت فکر میکردم اگر سِرُم تموم بشه و درش نیارند هوا میره توی رگ و طرف میمیره:/
خیلی این ترس ها آقای دکتر از سر عدم آگاهیمون!

بله
یادمه یکی از دوستان سر کلاس همین مسئله را پرسید و استادمون گفت: خیالت راحت تا صد سی سی هوا هم اگه از طریق سرم وارد بدن بشه کشنده نیست.

طیبه یکشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1403 ساعت 08:34 ب.ظ http://parandehdararamesh.blogfa.com/

سلام و وقت به خیر
منتظر سفرنامه های به شدت جذاب شما هستم همراه با لینک هایی که قرار می دید یا اگه همینجا عکس بگذارید که به‌ترتیب
درهرحال پیشاپیش سفر به سلامتی و خوشی.خوشحال شدم برای شما و خانواده محترم

سلام
شما همیشه به من لطف دارید. ممنون
نمیدونم چرا شما کامنتهای ما را لایق وبلاگتون نمیدونین و تاییدشون نمیکنین.

مریم یکشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1403 ساعت 07:18 ب.ظ

دکتر من گوشم کیپ کیپ شده بود رفتم دکتر گفت عفونت کرده و اموکسی سلین داد ۵ روزه دارم میخورم دردش خوب شده ولی همچنان کیپ کیپ هستش! اگه میشه برام دارو معرفی کنید بخرم از داروخونه چون شما هروقت دارویی گفتین بخرم خوب شدم واقعن ممنونم

شما لطف دارید.
نگفتن گوشتون جرم داره؟ چون جرم هم گوش را کیپ میکنه. برای جرم گوش میشه از قطره هایی مثل گلیسرسین فنیکه استفاده کرد. اما اگه جرمی درکار نیست و فقط التهاب داره قطره ای مثل بتامتازون برای رفع التهاب و یا جنتامایسین برای عفونت مفیده. البته به شرطی که عفونت باعث آسیب به پرده گوشتون نشده باشه. که در این صورت مصرف هرنوع قطره ای ممنوعه.

الف. پلف یکشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1403 ساعت 10:34 ق.ظ

سلام، خوب حداقل موی بدبخت رو کامل کوتاه میکرد. کله اش بو نمیداد؟ آقای دکتر وزارت بهداشت نباید خودش محل اسکان به پزشکهاش که میرن داخل روستاها بده؟ حداقل یه امکاناتی مثل خونه و ماشین و... بده که پزشکها دوست داشته باشند تو کل کشور کار کنند.

سلام
چی بگم؟
پزشکهای طرحی همه شون حق گرفتن خونه سازمانی را دارند.
توی اکثر درمونگاههای روستایی هم یک پانسیون پزشک هست که پزشکانی که توی روستا بیتوته کنن بهشون تعلق میگیره.
هر درمونگاهی یه ماشین برای انجام کارهای اداری داره که دست راننده درمونگاهه اما این که به پزشک ماشین شخصی بدن نه.

زهره یکشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1403 ساعت 12:03 ق.ظ

انشالله سفر خوش بگذره

سپاسگزارم

رها شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1403 ساعت 09:57 ب.ظ

پیشاپیش منتظر سفرنامتون هستم

چشم

تیلوتیلو شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1403 ساعت 11:13 ق.ظ https://meslehichkass.blogsky.com/


چهار روز بعد دکتر با چه صحنه ای مواجه میشه ... خدا به دادش برسه

به به
منتظر یه سفرنامه بینظیر از یه سفر خارجکی هستیم

واقعا
ممنون
اگه گزینه خارجی تصویب شد چشم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد