جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

چه سان گذشت ...

سلام 

چطور میشه باور کرد به همین راحتی یک سال گذشت؟

انگار همین دیروز بود که بعد از ماه ها تلاش و کوشش کل خانواده شمع وجود مادرم کم کم، کم نور و کم نور تر شد تا این که خاموش شد و بعد از مدتی تازه فهمیدیم که چه بلائی به سرمون اومده.

ما خوش شانس بودیم. چون موفق شدیم مراسم سالگرد درگذشت مادرمو پنجشنبه هفته گذشته و دقیقا در همون روز درگذشتش برگزار کنیم چون مسئولین آرامستان برای خیلی از مراسمها برای روزهای دیگه ای نوبت داده بودند. تعدادی از اقوام و دوستان هم لطف کردند و با ما همراهی کردند (طبیعتا با رعایت قوانین بهداشتی) و خیلی ها هم از ترس کرونا نیومدند که البته کاملا بهشون حق میدم و براشون آرزوی سلامتی دارم.

و بعد رفتیم خونه بابا و یکی از خلوت ترین مراسم عزاداری برگزار شد. با حضور پدرم، خانواده ما و اخوی گرامی که از نزدیکی تهران خودشو رسونده بود و اون یکی اخوی که بعد از ابتلا به کرونا به همراه همسر و فرزندش بعد از دوهفته برای اولین بار قرنطینه خونگی را ترک کرده بودند و خواهرم که یک روز پیش از اون به ناچار یه عمل جراحی اورژانسی انجام داده بود و البته خود مامان که گرچه ندیدیمش اما مطمئنم که در همه مدت پیش ما بود.

پ.ن۱. در تمام یک سال گذشته متعجب بودم که بابا چطور داره توی اون خونه زندگی میکنه؟ توی خونه ای که هر گوشه اش براش تداعی کننده هزاران خاطره است. و بالاخره چند هفته پیش شنیدیم که بابا خونه را فروخته و به زودی به یک خونه کوچک تر نقل مکان میکنه.

پ.ن۲. توی پست قبلی تعدادی از اقوام که در هفته های اخیر به کرونا مبتلا شده بودند را اسم بردم که خوشبختانه همه شون رو به بهبودند. غافل از اینکه این ویروس این طور ناگهانی به یکی دیگه از اقوام هجوم میبره و ظرف چند روز اونو برای همیشه از ما میگیره.

همسر عزیزم، درگذشت عموی عزیزتو بهت تسلیت میگم.

نظرات 63 + ارسال نظر
سین چهارشنبه 7 آبان‌ماه سال 1399 ساعت 07:39 ب.ظ

سلام
خدا رحمتشون کنه

سلام
ممنون

یک دکتر ادبیات چهارشنبه 7 آبان‌ماه سال 1399 ساعت 07:31 ب.ظ

سلام
خیلی غمگین بود. و واقعاً اشک توی چشمهام حلقه زده.
ناگهان چه زود دیر می شود. برای همه چیز
روان درگذشتگان در آرامش باشد. عرض تسلیت به خودتان و همسرتان
البته ما همگی رفتنی هستیم، فقط باور نداریم.

سلام
ببخشید اگه ناراحتتون کردم
ممنون
دقیقا

صفا چهارشنبه 7 آبان‌ماه سال 1399 ساعت 11:04 ق.ظ http://mano-tanhae-va-omid.blogsky.com

سالگرد مادر گرامی رو تسلیت میگم واقعا برای پدرتون باید سخت باشه الان هم که به خاطر کرونا حتما نمیتونید خیلی بهش سر بزنید
امیدوارم هر چه زودتر شرایط به حالت عادی برگرده .

ممنونم
بله دقیقا همین طوره
من هم امیدوارم نه تنها از نظر کرونا بلکه از نظر اقتصادی و سایر موارد!

مریم چهارشنبه 7 آبان‌ماه سال 1399 ساعت 09:43 ق.ظ http://mabod.blogsky.com

خدای مهربون رو بی نهایت بار شکر برای بهبودی حال عزیزانتون
و الهی که خدای مهربون سایه ی پدر گرامی رو تا سالیان سال بالای سر شما و عزیزانتون سلامت و شاداب و عاقبت بخیر نگه بدار
والهی که که تمام بیماران کرونایی جهان لباس سبز عافیت را برتن بکنند الهی امین
خداقوت میگم در این روزهای سخت کرونایی به خودتون و همکاران گرامی
مواظب سلامتی خودتون هم باشید خیلی زیاد

از لطف شما بی نهایت سپاسگزارم

سارا چهارشنبه 7 آبان‌ماه سال 1399 ساعت 09:19 ق.ظ Http://15azar59.blogsky.com

روح مادرتون شاد خدا رحمت کنه عموی همسرتون رو
مادر منم بعد از فوت بابا بیش از یک سال توی اون خونه نتونست دوام بیاره و به یه خونه و محله دیگه رفت ....
ایکاش بودن هنوز

سپاسگزارم
درکشون میکنم
ای کاش....

پیشاگ چهارشنبه 7 آبان‌ماه سال 1399 ساعت 08:39 ق.ظ

روح مادر عزیزتون در آرامش باشه و خدا شما و خونواده صبر بده

سپاسگزارم

صبا چهارشنبه 7 آبان‌ماه سال 1399 ساعت 02:09 ق.ظ http://gharetanhaei.blog.ir/

خدا رحمت کنه مادر بزرگوارتون رو. روحشون قرین رحمت و آرامش

و خدا بیامرزد همه درگذشتگان کرونا رو که چه غریبانه دنیا رو ترک کردند.

سپاسگزارم
آمین

عاطفه چهارشنبه 7 آبان‌ماه سال 1399 ساعت 01:43 ق.ظ

خدا مادرتون و عموی آنی خانم را بیامرزه

این کرونا افسار بریده

ممنون
واقعا

موناسرابی چهارشنبه 7 آبان‌ماه سال 1399 ساعت 12:39 ق.ظ

درودبرشما،صمیمانه باشما احساس همدردی میکنم وآرزوی رسیدن روزگار بهتری رو برای همه مون دارم.

سلام
امیدوارم

نون سین سه‌شنبه 6 آبان‌ماه سال 1399 ساعت 11:12 ب.ظ http://free-like-a-bird.blogsky.com

تسلیت میگم آقای دکتر ... امیدوارم قلبتون آروم باشه و همسرتون خدا بهشون صبر بده ...
انشالا سلامت باشید

ممنون
از لطف شما سپاسگزارم
شما هم همینطور

دخترمعمولی سه‌شنبه 6 آبان‌ماه سال 1399 ساعت 09:02 ب.ظ http://mamoolii.blogsky.com

خدا رحمتشون کنه، هم مادرتونو و هم عمومی همسرتونو.

ممنونم

مریم سه‌شنبه 6 آبان‌ماه سال 1399 ساعت 09:01 ب.ظ http://mabod.blogsky.com

سلام جناب دکتر
روح مادربزرگوارتون شاد و در آرامش و اطمینان داشته باشید مادر از پیش خدای مهربون همیشه دعاهاشون پشت سر شما و عزیزانتون هست و از دور مراقب همیگیتون هستند
فوت عموی آنی خانوم رو هم تسلیت میگم و برای ایشون و تمام بازماندگان آرزوی صبر و آرامشی به اندازه‌ی بزرگی خدای مهربون خواستارم الهی امین

سلام
ممنون از لطف شما
برای این پست دوتا کامنت گذاشتین؟

نرگس سه‌شنبه 6 آبان‌ماه سال 1399 ساعت 08:56 ب.ظ http://daisy.blog.ir

در غم درگذشت عزیزترینهام بمیرم رواست. دلتنگشونم بیشتر از همیشه و حتی نمیتونم برای تسکین حالم به نزدیکانم پناه ببرم از ترس کرونا...

درک میکنم
تسلیت میگم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد