جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

خاطرات (از نظر خودم) جالب (۶۵)

سلام: 

۱. ساعت سه صبح مریض اومد و از خواب بیدارم کردند. وقتی رفتم توی مطب یه پسر حدودا ۲۰ ساله اومد و گفت: هرکار کردم خوابم نرفت٬ اومدم یه قرص خواب برام بنویسین! 

۲. به دختره گفتم: از سینه تون خلط بیرون میاد؟ گفت: نه چون همه شونو قورت میدم! 

۳. یکی از معتادان محترم اومده بود و ادعا میکرد دیشب بازداشت شده و توی بازداشتگاه کتکش زدن و ازم گواهی میخواست. گفتم: یه نامه برای پزشک قانونی براتون مینویسم تا براتون طول درمان بنویسن. گفت: طول درمان میخوام چکار؟ تو فقط بگو من چطور میتونم دیه بگیرم؟! 

۴. پیرزنه اومد توی مطب و گفت: من فقط سه بسته قرص قند گندمی (!) میخوام. براش سی تا قرص «گلی بن کلامید» نوشتم. وقتی داروشو گرفته بود به داروخونه گفته بود: این دکتر هم که انگار حواسش نیست! من سه تا بسته صدتائی میخواستم! 

۵. (۱۶+) باز یکی از معتادین محترم اومد و گفت: دیشب معده ام درد گرفته بود٬ به دوستم گفتم برام یه بسته قرص معده بگیره. دیشب یکیشونو خوردم معده ام که خوب نشد هیچی حالم هم یه طوری شد! گفتم: قرصو آوردی؟ دست کرد توی جیبش و یه بسته چهارتائی «سیلدنافیل» (داروی مخصوص تقویت قوای جن.سی آقایان) گذاشت روی میز! 

۶. (۱۶+) خانمه اومد تا براش «پاپ اسمیر» بنویسم. وقتی نوشتم گفت: بهم گفتن موقع دادن این آزمایش باید ۴۸ ساعت از آخرین س.کسمون گذشته باشه٬ حالا بیشتر از ۴۸ ساعت گذشته اشکالی نداره؟! 

۷. به پیرمرده گفتم: توی سرفه تون خلط هم هست؟ گفت: توی سرفه من هرچی بخوای گیر میاد! 

۸. خانمه گفت: از دیشب کف دهنم درد میکنه. با چراغ قوه داشتم کف دهنشو نگاه میکردم که گفت: نه! کف بالای دهنم! 

۹. برای اولین بار مَرده پیش از استفراغ حالت انفجار داشت! 

۱۰. پیرزنه گفت: برام چند بسته قرص معده هم بنویس. گفتم: قبلا هم مصرف میکردین؟ گفت: قبلا که ناراحتی معده نداشتم یا از وقتی ناراحتی معده دارم؟! 

۱۱. به مَرده گفتم: قندتون داره بالا میره چیزهای شیرین کمتر بخورین. گفت: من قنادم روزی چندبار انگشتهامو لیس بزنم هم قندم بالا میره! 

۱۲. بچه هه حاضر نبود دهنشو باز کنه. مادرش گفت: دهنتو باز کن تا دکتر بهت «بَه» بده. اما فایده ای نداشت. بالاخره هرطور بود با فشار چوب آبسلانگ دهنشو باز کردم و معاینه اش کردم. وقتی میخواست بره گفت: من که بالاخره دهنمو باز کردم بَهمو بده زودباش! 

پ.ن۱: با عماد توی خیابونیم که به یه ماشین گرون قیمت میرسیم. بهم میگه: یکی از این ماشینها میخری؟ میگم: قیمتشون خیلی بالاست فعلا اینقدر پول نداریم. میگه: تو که دکتری اینقدر پول نداری٬ پس دیگه اینها چه کاره اند که این ماشینو خریدن! 

پ.ن۲: (16+) با یه نفر برخورد کردم که با افتخار تعریف میکرد: تابستون یک هفته استانبول بودم. هتلیو انتخاب کرده بودم که در طول یک هفته اصلا پامو از هتل بیرون نگذاشتم چون هرچی از خوردنی و نوشیدنی و ک...نی میخواستم توی هتل بود! خیلی جلو خودمو گرفتم که بهش نگفتم: اگه واقعا فقط برای همین چیزها رفتی اونجا خیلی گرون برات تموم شده! 

بعدنوشت: یه پست ناراحت کننده دیگه 

به دوست خوب مجازیمون دکتر لژیونلا صمیمانه تسلیت میگم

نظرات 58 + ارسال نظر
دانشمنگ یکشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:36 ق.ظ http://danesh.mang.blogfa.com

سلام.حال شما؟
این سری خاطرات بیمارا خیلی تمیز نبودا...
بعضی مردم تو چه فکرایی هستن

سلام ممنون
شرمنده دفعه بعد اول میبرمشون حموم بعد مینویسم!
کدوم مردمو منظورتونه آیا؟

راسکلنیکف یکشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 03:13 ق.ظ http://soir.blogfa.com

سلام... 1. چه بدحال...5. من نفهمیدم قرص چی بوده...4. منظورشو نفهمیدم.از کجا فهمیدین چی میخواد؟
11. خوب بود...
پ ن 1. خوب حق داره بچه. شما که دکتری ؟؟؟ پ ن2: گاهی فقط میشه تاسف خورد به افکار سطحیه این ... راستی به قول یکی اینجور ادما فقط اینجا پا میگیرن...
ادرس وبلاگمم نوشتم جلو جلو درباره مخاطب خاصم باید خدمتتون عرض کنم هیچ قصد جسارت به پزشکهای عمومی ندارم مورد حسابی خاصه ...

سلام
۴.قرصهای گلی بن کلامید ساخت یکی از کارخونه ها تقریبا بیضی شکلند
۵.سیلدنافیل برای درمان مشکلات جنسی به کار میره اونجا ننوشتم گفتم خانواده رد میشه!
وبلاگ جدید مبارک مزاحم میشیم

دکتر نفیس یکشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 01:00 ق.ظ http://drnafis.blogfa.com

4. گندمی !!!
7. زحمتشون می شه اینقدر تلاش می کنن برای خلطشون !
پ. ن :‌هی شما بشینین بپرسین چیکاره ن ، اونا هی گاز بدن برن !

۴.مال اینه که شکل گلی بن کلامید ساخت یکی از کارخونه ها کشیده است
۷.واقعا!
پ.ن:اتفاقا ما هم گاز دادیم ولی بهشون نرسیدیم!

الناز شنبه 22 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:37 ب.ظ http://justiceways.blogfa.com/

سلام من هنوز نفهمیدم این قشر پولدار که میگن کیان.جامعه وکالت و حقوقی که خیری ازش ندیدیم .مهندسین محترم میگن که دست زیاد شده!!! جامعه پزشکین هم که الان رسما اعلام کردن واقعا عجیبه
بااجازه لینکتون کردم

سلام
من فکر نمیکنم پولداران محترم متعلق به یه قشر خاص باشند
ما الان پزشک پولدار داریم و همینطور مهندس پولدار و مطمئنا وکیل پولدار

ماردین شنبه 22 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:30 ب.ظ

سلام اقا دکتر...... از شهر..........ناحیه ی ..........
این همه در پنهان کردن حقایق کوشیدی کجایی که عماد همه رو لو داد تو وبلاگش؟همون عکس اولیه مال زبانش.

سلام
من کی در پنهان کردن حقایق کوشیدم؟
همه دوستان قدیمی از همه زندگی من باخبرند
اون حذف کردن بعضی از پستها و کارهای از این قبیل هم علت دیگه ای داره

[ بدون نام ] شنبه 22 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 08:42 ب.ظ

1)دکتر جان جای شما خالی حین خوندن پستتون داشتم آلوچه میخوردم گلاب به روتون هر بار به کلمه ی "خلط" میرسیدم همچین کن فیکون میشدم(خانوما رو که میشناسید حسسسااااااسسسسن)
2)این معتادا جدا شیرینی زندگی هستن آخه دیههه؟!!!
3)بهش میگفتین با 50 تومن همه ی اینا رو همینجا هم میتونست داشته باشه بیخودی جای 1نفر رو توی هتل هم اشغال نمیکرد

۱)شرمنده
۲)البته نه همه شون بعضیشون هم ....
۳)واقعا ۵۰ تومن شده؟ هر سه؟

دلژین شنبه 22 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 07:33 ب.ظ http://drdeljeen.com

واقعا اونها چی کاره هستن ؟؟؟

هرچقدر گاز دادم بهشون نرسیدم ازشون بپرسم!

ماما مهربون شنبه 22 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 03:24 ب.ظ http://midwife40.blogfa.com

سلام
۲.راس میگه خب
۵.
۶.من یه مدل با مزه ترشو شنیدم.ماماهه همینو میگه به خانومی.ازش میپرسه دیشب که س نداشتین نه؟میگه نه.بعد تست ماماهه میگه خانوم شما که دیشب س داشتین.خانومه میگه دیشب نبود اخه.صبح بود
۱۲.جدا به زور دهنشوبازز کردین؟گناه داشت خب
پ.ن.به نکته قشنگی اشاره کرده عماد جان
پ.ن۲.

سلام
۵. اینو یادمه توی وبلاگ یکی از دوستان خوندم ولی یادم نیست کدوم وبلاگ بود
۱۲. چاره ای نبود کلی مریض بیرون منتظر بودن
پ.ن۲: واقعا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد