جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

خاطرات (از نظر خودم) جالب (۷۰)

سلام:

۱. سر شیفت بودم که با صدائی شبیه موتوسیکلت از خواب پریدم و متوجه شدم مسئول پذیرشه که داره خرناس میکشه! 

یه فیلم یک دقیقه ای ازش گرفتم و صبح نشونش دادم که گفت: توی خونه بهم میگفتن خرخر میکنی اما من باور نمیکردم!

۲. به پیرزنه گفتم: مشکلتون چیه؟ گفت: همه جام درد میکنه، دیگه خسته شدم، کاش همین جا میمردم خودت می بردی خاکم می کردی و می اومدی بعد مریض بعدیو می دیدی!

۳. خانمه گفت: دیروز با شوهرم دعوامون شد؛ با لگد زد توی شکمم. از دیروز دلم درد میکنه. آپاندیس نیست؟!

۴. به خانمه گفتم: شکمتون از حد طبیعی برای این موقع از بارداری تون بزرگتره. گفت: حالا این که بزرگتر از حد طبیعیه، طبیعیه؟!

۵. به مرده گفتم: وقتی این آزمایشو می دادین، ناشتا بودین؟ گفت: مجبور شدم دو سه تا لقمه غذا بخورم، آخه دیگه گرسنه ام شده بود!

۶. خانمه گفت: چند روزه پامو که میگذارم زمین احساس می کنم توی سرم یه زخم هست!

۷. به پسره گفتم: مشکلتون چیه؟ گفت: اول بگم من مجردم. گفتم: خوب؟ گفت: چند روزه نمیدونم چرا اینقدر احساس ضعف می کنم؟!

۸. به مرده گفتم: وقتی نفس می کشین قفسه سینه تون درد می گیره؟ گفت: با بینی که نفس می کشم آره ولی با دهن که نفس می کشم نه!

۹. به پسره گفتم: توی این دو هفته همه اش سرفه و خلط داشتین؟ گفت: نه گاهی اونقدر بهتر میشه که بتونم قلیونمو (غلیون؟) بکشم!

۱۰. پیرزنه گفت: سینه ام خلط داره، خلطم هم این رنگیه و فورا دست کرد توی کیفشو یه پلاستیک خلط که سرشو گره زده بود آورد بیرون!

۱۱. نسخه پیرزنه رو نوشتم و رفت بیرون. پیرزن بعدی تازه نشسته بود روی صندلی که اولی دوباره اومد تو و گفت: راستی یادم رفت بگم، یه بسته از اون قرص های جوشان که برای تنگی نفس تازه اومده برام بنویسین. پیرزن دومی آروم صدام کرد و گفت: کلسیمو میگه!

۱۲. خانمه دوتا پسر دوقلو چهار پنج ساله همراهش بودند که نیومده توی اتاق فرار می کردند. خانمه یکیشونو میگرفت و کشون کشون می آورد تو میرفت دومیو بگیره و بیاره اولی فرار میکرد.

خلاصه که چند دقیقه ای طول کشید تا تونستم اون دوتا بچه سرما خورده رو ببینم!

پ.ن۱: تا حالا چند بار قرار شده بود با دوستان مجازی از نزدیک ملاقات کنیم. 

اما از اونجا که من هیچوقت نمیتونم هیچ کاریو راحت و بی دردسر انجام بدم در این مورد هم هربار در آخرین روزها مسئله ای پیش می اومد که همه چیزو بهم میریخت.

اما بالاخره امشب این طلسم شکسته شد و ما تا دقایقی پیش میزبان دوست خوب مجازیمون دکتر ژیلای محترم و همسرشون بودیم که حسابی شرمنده مون کردند و هرطور بود ما و اذیتهای عمادو تحمل کردند. چون قرار شده آنی یه پست کامل در این مورد بنویسه من دیگه توضیح بیشتری نمی دم.

پ.ن۲: یه روزی صبح سر شیفت یکی از مراکز شبانه روزی رفتم که دیدم حسابی شلوغه و بعد با پخش مستقیم از تلویزیون و ارتباط ویدئوئی با وزارت بهداشت و درمان طرح پزشک خانواده شهری توی اون درمونگاه و دو سه تا درمونگاه دیگه توی کشور رسما راه اندازی شد. همون روز تصویر من هم در حال معاینه مریض از شبکه خبر پخش شد!

پزشکهائی که اونجا مطب داشتند اومدند و به هرکدوم یه اتاق دادند. اما بعد از یک ماه چون از پولی که بهشون وعده داده بودند خبری نشد همه شون یکی یکی برگشتند توی مطبهاشون.

چند ماه پیش یه هیئت از استان بوشهر اومدند تا با این طرح آشنا بشن و وقتی با اتاقهای بسته و قفل شده روبرو شدند گفتند: پس ما هم الکی اجراش نکنیم و رفتند! چند روز پیش هم از شبکه بهداشت اومدند و کامپیوترها و .... رو بردند. تنها نتیجه این طرح صدور دفترچه های بیمه ای بود که مخصوص این طرحند و خیلی از پزشکهای متخصص قبولشون نمیکنند و فقط سر ما توی درمونگاه شلوغ تر شده. حالا دولت چطور اعلام کرده که از نتیجه طرح در شهرهای پایلوت راضیه و قراره این طرحو توی بقیه شهرها هم اجرا کنه من نمیدونم؟!

پ.ن۳: رفتیم توی سایت و عدم انصرافمون از گرفتن یارانه رو اعلام کردیم. قرار شد دوباره درآمدمون بررسی بشه!

پ.ن۴: نمیدونم چرا مدتیه رفته ام توی فکر سفیر لیبی و خانمش که توی اون سفر سفرا دیده بودم. نمیدونم با تغییر رژیم کشورشون چی به سرشون اومده. خدائیش زن و شوهر فهمیده ای به نظر می رسیدن.

پ.ن۵: چی؟ امتحان چی شد؟ خوب بگذارین فردا کلید اولیه پاسخ ها رو بدن تا با خیال راحت برم سراغ درس خوندن برای سال بعد!

بعدنوشت: خوب به نظر شما چند روز استراحت کافیه تا بعد آدم شروع کنه به خوندن برای امتحان سال بعد؟!

نظرات 51 + ارسال نظر
یک د م د د ادبیات شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1394 ساعت 01:30 ق.ظ

ش 10- اَهههههههههههههههه. کنارش یه مثبتِ 80 میذاشتید.

نگران آینده دوشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:12 ب.ظ

1-
2-بنده ی خدا!
3-
خیلی باحال بود!4-
6-
8-
10-بهتر از کمپوت آناناسه!(متوجه شدین یا بیشتر توضیح بدم؟)
12-خدا به مامانشون صبر بده!
پ ن 2-زودتر میگفتین اینو!
پ ن3-موفق باشین!!!!!!!!!
بعد نوشت :تمام مدت استراحت کنید و نگران هم نباشید!

ممنون از نظرتون
بعدنوشت: چشششششششششششششم!

صدرا دوشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 03:19 ب.ظ http://WWW.AMMA.LOXBLOG.COM

سلام
اون اقا راست میگه آخه منم هیچ وقت صبحانه نمی خورم اما چند روز پیش که قرار بود برم آزمایش اقا اینقدر دلم صبحانه می خواست که منم نزدیک بود چند لقمه بزنم تا زنده بمونم

سلام
معمولا همین طوره
آدمو از هر چیزی که منع کنند بیشتر هوس میکنه
کاش بعضی ها اینو می فهمیدند

مرضی دوشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 02:29 ب.ظ http://yasinak.blogfa.com

مورد ۶ آخرش بوددددددد

ممنون

ani یکشنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 05:15 ق.ظ http://blueberries.blogfa.com

شماره ۲

ممنون

سارا جمعه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:59 ب.ظ http://sm19.blogfa.com

سلام
ش ۱۰:
دکتر جان میشه یه توضیح در مورد اسمتون بدین؟!

سلام
من هم همینطور
چشم

مظهرگلی جمعه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 09:19 ب.ظ http://mazhar-goli.blogfa.com

به نظرم یه ماهم کمه برای استراحت!
البته این نظر شخصی من در ارتباط با فندانسیون !!!خودمه!!! شما رو نمی دونم شاید بیشتر

فقط یه ماه؟!

جرم شناس جمعه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 12:12 ق.ظ http://life-code.blogfa.com

مرجان پنج‌شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 08:13 ب.ظ http://mahroo1371.blogfa.com

خانمه گفت: چند روزه پامو که میگذارم زمین احساس می کنم توی سرم یه زخم هست!

پیرزنه گفت: سینه ام خلط داره، خلطم هم این رنگیه و فورا دست کرد توی کیفشو یه پلاستیک خلط که سرشو گره زده بود آورد بیرون!

این دوتا واقعا تهش بودن .
خدا بهتون صبر بده .
واقعا مشتاقم بدونم شما در برابر این رفتارها چه واکنشی نشون میدین ؟!

ممنون
تحمل!

هشت الهفت پنج‌شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 07:58 ب.ظ http://hashtalhaft.persianblog.ir

مسئول پذیرش مشکل داره؟؟ درمان داره؟؟؟

پ نه پ خانواده اش مشکل دارن که نمیتونن این صدای دل انگیزو تحمل کنن!
گاهی بله بسته به علتش

9 پنج‌شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 01:40 ب.ظ http://mydreams999.blogfa.com

ممنون بابت توضیح
من نمی دونم کی این طرح پزشک خانواده رو از خودش در وکرده!
فقط از همین تریبون اعلام می کنم زرررررررررررررررررشک

خواهش
و همچنین
البته چنین طرحی توی خیلی از کشورها هست اما ما کجا و اونها کجا

فریماه چهارشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 07:36 ب.ظ http://eugenie.persianblog.ir/

در مورد استراحت ایده ای ندارم
چون شیرازیم و اصولا شیرازی ها میونه ی خوبی با استراحت ندارن

آهان پس اون پزشکه تو شبکه خبر شما بودید؟؟
گفتم چقدررررررررر چهره تون آشناس!!!!

نمیدونستم شما قیافه منو قبلا هم دیده بودین

خلوت دل چهارشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 07:07 ب.ظ http://khalvated.blogsky.com

ساحل آرامش چهارشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 06:21 ب.ظ

دکتر جون حرف نداری...
خاطراتت معرکه اس

ممنون

حمیدرضا چهارشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 04:03 ب.ظ http://funnn.blogfa.com

سلام وبلاگت خیلی قشنگه به وبلاگ منم یه سر بزن__نظر یادت نره__ اگه با لینک کردن موافقی منو با اسم وبلاگم لینک کن هرکی!!!هرچی!!! خبرم کن تا منم لینکت کنم منتظرتم.

سلام
ممنون
اما شرمنده من هیچوقت با تبادل لینک موافق نبودم
خیلی از وبلاگ هائی که لینک کردم منو لینک نکردند

یک ماما با چکمه های سفید چهارشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 01:05 ب.ظ http://newmidwife.blogsky.com/

پیرزن شماره 2 خیلی بامزه بود....
4.بزرگتراز حد طبیعی طبیعیه؟؟؟؟؟
7.مجرد بودن هم شده مشکل!!!
چه خوب که دوستان مجازی رو دیدین ....

ممنون از نظرتون

مرجان چهارشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:03 ق.ظ

اه اه شماره ۱۰ حالم بهم زد و دیگه یادم رفت اول بنویسم شماره ۲ بامزه بود!

ایضا و دیگه یادم رفت اول بنویسم ممنون!

لژیونلا سه‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 09:12 ب.ظ

سلام
2-دیگه چی؟؟؟
7-
10-ای خداااااا
راستی امتحان چطور بود؟

سلام
ممنون از نظرتون
پیشاپیش زیارت هم قبول
راستی انشاءالله سال بعدتر!

یک دانشجوی پزشکی سه‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 08:50 ب.ظ http://manopezeshki.persianblog.ir/

بله می گن تو کل کشور می خوان اجراش کنن

میییییگن!

آنا سه‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 10:08 ق.ظ http://www.anna1980.persianblog.ir

واقعا خاطرات بامزه ای دارید..مخصوصا اونی که گفته اول بگم من مجردم...اون پیرزه با اون خلطاشم با مزه بود....
خیلی نگران اون لیبیاییها هستین؟؟؟؟ من یه دوستی دارم اهل لیبیه روزانه کلی هم با هم چت میکنیم میخوای احوالشونو بپرسم؟؟؟؟
بابا بیخیال درس....

ممنون
حالا مگه این دوست شما سفیر لیبی توی ایرانو میشناخته؟!
من که از رو نمیرم!

german_cardiologist سه‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 02:02 ق.ظ

اخذ پذیرش تخصص از کشور آلمان وی‍‍ژه پزشکان عمومی

(از دانشگاههای مورد تایید وزارت بهداشت ایران)

german_cardiologist@yahoo.com

ممنون
فقط اگه یه شهر کوچیکتر از برلن باشه من نیستما
گفته باشم!

دلارام سه‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 01:24 ق.ظ http://delaaram.persianblog.ir

دکتر جان نی نی تون واقعا جوراب صورتیه؟؟؟
مبارکهه انشالله دختر با به دنیا اومدنش برکت میاره و خوش شانسی اثبات شدست

هنوز که به دنیا نیومده ببینیم جورابش چه رنگیه؟!
ممنون

کپسول استعداد سه‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 12:57 ق.ظ http://www.hamshahrim.blogfa.com

دلارام دوشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 07:41 ب.ظ http://delaaram.persainblog.ir

یعنی دکی جان اینقدر بد بوده؟؟؟
خب بابا حداقل به این فکر کنی میخوای خرج دو تا بجه رو بدی که لاقل قبول شی

چشم

چام چام دوشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 07:21 ب.ظ http://marina60.persianblog.ir/

همزمان سوالها هم خیلی سخت شده! من اگه یکی از دوستهام که واقعا درسش خوبه و با معدل بالا، ترمها رو 24 واحدی پاس کرده،دوبار نمیفتاد،شاید الان انقدر متعجب نبودم!
به هر حال درسهای علوم پایه تو ترمهای بعد خیلی تکرار میشه! پزشکها هم بیشتر چیزی که یاد می گیرند تو دوره تحصیل مربوط میشه به ترمهای بعد که عملی کار می‌کنند. یک مقدار سخت گیری بیش از حده برای دانشجوهای پزشکی که مرحله به مرحله باید یک دونه از این امتحانها بدند.اون هم برای دوران علوم پایه که هی بعدا تکرار میشه!!!! این یک ترم وقفه تحصیلی ضررش خیلی بیشتر از فایده‌اشه!
نمیگم امتحان اب خوردن بگیرند ولی دیگه نیان همزمان هم سوال سخت کنند هم بیس رو ببرند بالا! برای این کار باید یک برنامه چند ساله می‌ذاشتند. کارشون استاندارد نیست!
چقدر هم همین هم رشته‌های خودم بهشون فخر میفروشند که درصد قبولی ما بالاتره ولی به نظر من اونها رو بدجوری گذاشتند زیر فشار.

واقعا؟
درمورد علوم پایه کاملا با شما موافقم
خیلی از مطالبش واقعا هیچ فایده ای نداره

[ بدون نام ] دوشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 06:24 ب.ظ

دکتر این قسمتش خیلی باحال بود که خانومه پاشو میذاره زمین احساس میکنه تو سرش زخمه

ممنون

ترنم دوشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 05:10 ب.ظ


این پست خیلی خنده دار بود مخصوصا 2 و 12 .
اما نتونستم بفهمم شماره های 5 و 8 و 9 چه موردی داشتن

ممنون
موردی که نداشتند فقط حرفهاشون یه کم عجیب غریب بود!

کامیشا دوشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 03:21 ب.ظ http://kamiisha.blogsky.com/

هر چند زیاد خوندن مهمه و من خیلی تجربه ندارم ولی به نظرم ماژور پارسیان حرف نداره .خصوصا دکتر گرجی ولی مینور پارسیان فایده نداره .

میبینین تورو خدا؟
برای درس خوندن هم باید چه فرمولهائی درست کنیم که چیو از کجا بخونیم؟!

چام چام دوشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 01:13 ق.ظ http://marina60.persianblog.ir

شما هم پزشکید هم وبلاگتون پر بازدیده! لطفا این مساله ای که تو پست اخرم رو نوشتم اطلاع رسانی کنید! شاید نتیجه آور نباشه ولی از دست روی دست گذاشتن بهتره! یک زمانی هم خودتون دانشجو بودید میدونید همین جوریش رشته ÷زشکی چقدر استرس آوره! انصاف نیست اینها با این کارها سخت ترش کنند!

اول یه لحظه فکر کردم دارین دعوام میکنین و میگین شما هم پزشکین؟
اول بیام ببینم جریان چیه؟ چشم

ریحان دوشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 01:00 ق.ظ http://dr-reihan.persianblog.ir

ادم مثل شما انقدر مریض جالب داشته باشه پیر نمیشه!
ایشالله نتیجه ی امتحان هم خوب بشه...

اگه مریضهام اینطور نبودن که تا حالا بازنشسته شده بودم!
ممنون

دیادیا بوریا یکشنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 09:10 ب.ظ

سلام دکتر جان
جالب بود مثل همیشه....
راستش وقتی برای من بعضی وقتها چنین مواردی پیش میاد سریع یاد شما می افتم
و البته یادم میره که یادداشتش کنم
مورد 5 خیلی باحال بود مورد 2 هم پسرزنه اخر تصویر سازی بود
هوم...در مورد امتحان هم که چیزی نگم بهتره...خودمم بزودی امتحان اخر رو دارم که نمی دونم چی میشه....

سلام از ماست
ممنون
نه بابا یعنی اونجا هم آره؟!
ببخشین پسر کدوم زنه؟!
خوبه شما یه مقدار درک میکنین

دلارام یکشنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 08:25 ب.ظ http://delaaram.persianblog.ir

دکتر این چه حرفیه میزنی انشالله که قبول میش انرژی منفی نده لطفا.تو قبولی تو میتونی تو قبول میشی تو رزیدنت میشی
بچه ها چشم انتظارم

آخه خودمونیم این حرفهارو به کسی میگن که یه احتمال قبولی در حد منطقی داشته باشه!

باران یکشنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 05:57 ب.ظ http://barane-deltangiha.blogfa.com

سلام دکتر جون خوبی...
همشون باحال بودن مرسی..خصوصا
۱-موتورسیکلت=خرناس وای خانواده چی میکشن
۶-آخی چه حس بدی
۱۰-این دیگه آخرشه نفرمودن بررسی کنید....
۱۲- وای خدا پسر باشه دوقلو هم باشه چه شود

سلام ممنون
ممنون
واقعا
خیلی
نه دیگه
بیچاره مادرشون

×بانو! یکشنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 04:47 ب.ظ http://x-banoo.blogfa.com/

سلام
10- حالم بهم خورد اَهههههه

منتظر پست آنی هستیم

سلام
ایضا
آپ کرده که!

کامیشا یکشنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 02:46 ب.ظ http://kamiisha.blogsky.com/

سلام خسته نباشید .من امتحانم خوب نشد
از پارسیان خونده بودم .

سلام سلامت باشید
پس به من که میگن نباید گایدلاین میخوندی پارسیان بهتره!

نجمه رستمی شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:10 ب.ظ

سلام بانمک بود.موفق باشین.

سلام ممنون وهمچنین

بهاره شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:07 ب.ظ

سلام دکترجان.میشه آدرس وبلاگ آنی خانم رو بذاریدممنون میشم.

سلام
توی لینکهام هست
با نام کلبه تنهائی من

مژگان امینی شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:02 ب.ظ http://mozhganamini.persianblog.ir

من که کار را هم قربانی کردم . ولی شما باید در راستای همین قربانی کردن ها قبول شوید.

فکر می کنین من بدم میاد؟

دلی شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 10:13 ب.ظ http://1donyasargarmi.persianblog.ir/http://

سلام

10-ایشششششششش.بعدش چه جوری غذا میخورید؟؟

دکتر تکلیفمون رو مشخص کنید نکنه سرجلسه بهتون سالاد الویه .پیتزا..میدن اینقد عاشق امتحان دادنید

سلام
به سختی!
این بار برای اولین بار علاوه بر کیک و ساندیس آب معدنی هم دادند!

الناز شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 06:15 ب.ظ

خوب دیگه اگه بگم چرا اونوقته که شما میتونی به راحتی حدس بزنید منظورم کدوم دوست وبلاگیه.آخه زیاد ناآشنا نیستند!!!!

پل فرات هم بعد اینکه صراط رو رد کردین میخورین به یه اتوبان آخر اتوبان یه ۴راه هست سمت چپ حالا بعدش مشخصه دیگهههههههههههههههه

که اینطور!
ممنون که آدرس دادین شاید یه سر رفتیم!

مژگان امینی شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 04:44 ب.ظ http://mozhganamini.persianblog.ir

اصلاً شما می خواهید قبول بشوید یا نه؟

قبول دارید که میگویند
تحصیل را در پیش پای تاهل قربانی کردند؟
من اگه قبول بشم مایه تعجبه

افسون شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 03:55 ب.ظ

دست مریزاد دکتر
نمیدونم امروز مطلبتون اور دوز بوده یا من یه چیزی خوردم که باعث خنده مضاعف شده
همه موارد عالی بودند
همیشه بخندید

ممنون
شاید هم هردو!
ممنون

neda شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 02:10 ب.ظ

۷ عجب آدم منحرفی بوده!!
۱۱ که آخرش بود!

7. واقعا
11. ممنون

ثنا شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 01:20 ب.ظ

oh my god

چرا آیا؟

آب تنی شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 12:10 ب.ظ http://www.ABTANI.PERSIANBLOG.IR

آقا بعضی خاطراتتون صحنه داره ها ! فردا فیلتر شدی ، نگی نگفتی !!!

کلا ما استاد اجرای طرح های بیخود هستیم !
این مدت که توی یه اداره ی دولتی مشغول هستم ، اینو خوب میفهمم !

پاسخ قبل تکرار می شود

آب تنی شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 12:08 ب.ظ http://www.abtani,persianblog.ir

آقا بعضی خاطراتتون صحنه داره ها ! فردا فیلتر شدی ، نگی نگفتی !!!

کلا ما استاد اجرای طرح های بیخود هستیم !
این مدت که توی یه اداره ی دولتی مشغول هستم ، اینو خوب میفهمم !

کدوم مثلا؟
دقیقا همه طرح ها به روش آزمون و خطا جلو میره

9 شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 12:01 ب.ظ http://mydreams999.blogfa.com

اول یه خسته نباشید به خاطر آزمون
10 چقد چندش بود حالا خوبه ازتون نخواست کامل بررسی ش کنید
میشه این پزشک خانواده رو یه بار کامل توضیح بدید من اسمشو زیاد شنیدم ولی ازش سردرنمیارم

ممنون
واقعا
ظاهرا قراره هر پزشکی ۲۵۰۰ نفر از جمعیتو برداره و بشه پزشک خانواده شون و اونها دیگه برای همه بیماریهاشون به همون پزشک مراجعه کنند و اگه اون صلاح دونست ارجاعشون بده به متخصص
اگه بیماری بره پیش یه پزشک دیگه یا بدون اجازه پزشک خانواده اش بره پیش متخصص ویزیتش آزاد محاسبه میشه ولی توی سیستم ارجاع پزشک خانواده ارزونه

الناز شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 09:13 ق.ظ http://justiceways.blogfa.com

یعنی شماره ی ۲ فوق العاده بود کلی خندیدم.
شماره ۱۰ هم که....

دیدار با برخی دوستان مجازی گاهی خوبه.مهمترین خوبیش هم اینه حداقل آدم یه تصویر ذهنی پیدا می کنه ما هم اواخر بهمن ۹۰ یکی از همین دوستان وبلاگیمون رو که هم استانیم هستن ملاقات کردیم.خوبیش اینه الان که به وبلاگشون میرم حداقل توی ذهنم دیگه اون تصویر گنگ و مجهول و ترسناک نیستند.
در مورد شبکه خبر هم دیگه رسانه ای شدی دکترر ... این امتحان هم که دست از سر هیچ قشری بر نمی داره ما هم کم کم بریم به غیبت صغری مون بپردازیم تا شاید جوابی چیزی بگیریم.

ممنون از نظرتون
اما من نفهمیدم چرا باید تصورتون از یه دوست مجازی ترسناک باشه؟

nova شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 08:38 ق.ظ

۱۱.میگم احیانا شما که اونجا نظر خاصی نداشتین؟نه؟
۱۲.ای جان چه بچه های باحالی!چه متحد!لپشون رو نکشیدید؟
پ.ن۵:نفرمایین دکتر ایشالا که امسال دیگه...

۱۱. نظر؟ نظر دیگه چیه؟!
۱۲. جراتشو نداشتیم!
پ.ن۵: الان پاسخنامه رو از سایت برداشتم ظاهرا چاره دیگه ای نیست

چام چام شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 03:08 ق.ظ http://marina60.persianblog.ir/

اون مورد دو خیلی من رو خندوند...الهیی خوب بشه! داشته ناز می‌کرده که عمق دردش رو نشون بده!
راستی برای ما هم ازین اس ام اسها اومده،حالا اگه خودمون رو بزنیم به اون ره چی میشه؟قطع میکنند یارانه رو؟

امیدوارم
ظاهرا اگه به سایتش سر نزنین خودشون به طور خودجوش قطعش می کنن!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد