جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

خاطرات (از نظر خودم) جالب (103)

سلام 

الان نگاه کردم و دیدم کلی از این خاطرات هست که ننوشتم. 

پس الان چندتاشونو مینویسم که مال مدتها پیش هستند. البته به جز دوتای اولی که مال چند روز اخیرند و فکر کردم اگه بگذارم برای بعد دیگه به جالبی حالا نیستند. 

1. خانمه گفت: برام یه آزمایش گروه خون بنویسین. نوشتم. گفت: ببخشید اگه گروه خونمو بگیرم روزه ام باطل نمی شه؟! 

2. یه پیرمرد 83 ساله رو آوردند که بعد از گرفتن روزه دچار درد معده شده بود. گفتم: اگه واقعا نمی تونین که روزه بهتون واجب نیست. گفت: اون وقت توی اون دنیا تو ضامنم می شی که منو نبرند جهنم؟! 

3. مرده گفت: شکمم خیلی سیاه کار میکنه. اون قدر که نمی دونم غذا خوردم یا زغال جویدم؟! 

4. خانمه گفت: میخوام برم پیش دندون پزشک فشارمو بگیر. گرفتم و گفتم: 15 است. گفت: من خیلی استرس دارم. میشه یه قرص بگذاری زیر زبونم؟ گذاشتم. چند دقیقه بعد با دندون کشیده و بی حالی اومد. فشارشو گرفتم. افتاده بود! 

5. یه خانم حامله گفت: خانم ماما گفت بهتون بگم سونو بنویسی دیگه خودت میدونی. وقتی نوشتم گفت: حالا بگو ببینم چی نوشتی؟! 

6. مرده گفت: سینه ام درد میکنه. حالا شاید مال قلبم نباشه اما من مطمئنم که مال قلبمه! 

7. خانمه گفت: الان واکسن بچه مو زدم براش یه تب بر بنویسین. ما که شانس نداریم واکسن بهش میزنیم که مریضی نگیره یهو تشنج می کنه! 

8. پیرزنه گفت: چند روزه که بدنم کوفته به نظر میاد! 

9. نسخه پسره رو که نصف شب نوشتم گفت: پول ندارم میشه ویزیتشو رایگان کنی؟ گفتم: باشه. گفت: ممنون. الان وضع اقتصادی همه خرابه ها. مثلا به خودت چقدر حقوق میدن که میائی اینجا مثل سگ جون می کنی؟!! 

10. پیرزنه گفت: من هم قند دارم هم چربی، ماشاءالله خیلی غنیم! 

11. پیرزنه گفت: طوری نیست من هر روز فشارمو می گیرم؟! 

12. مریضه رفت بیرون و مریض بعدی اومد توی مطب. گفت: آقای دکتر! اگه این مریض قبلی باز هم اومد پیشتون زیاد بهش اهمیت ندین. آدم درستی نیست! 

پ.ن1: پس فردا تولد عسله اما تولدشو فردا میگیریم که اقوام بتونن بیان. شما هم تشریف بیارین. 

پ.ن2: عماد از مادرش میپرسه: چرا سال پیش برای تولدم خیلی ها پول آوردند؟ آنی میگه: چون دیگه واقعا نمی دونن چی بیارن که نداشته باشی؟ این همه کتاب داری، این همه سی دی و این همه اسباب بازی. یه چیزو بگو که بخوای و نداشته باشی. عماد یه کم فکر می کنه و میگه: یه داداش! 

پ.ن3: ظاهرا آقا فیله سراغ دیادیا بوریای عزیز هم رفته. دوستان مجازی میتونن وبلاگ ایشونو توی بلاگ اسکای پیدا کنن. با همون آدرس قبلی. 

پ.ن4: چاپ قسمتی از این خاطراتو در دومین نشریه سراسری به خودم تبریک میگم!! 

پ.ن5: چند روز پیش از اسباب کشی از طرف یکی از دوستان مجازی به یه بازی دعوت شدم. من معمولا اهل این نوع بازی ها نیستم اما چکار میشه کرد؟ خانم مهندس دعوتمون کرده دیگه! و طبق عادت قبلی سوالاتیو که باید توی این بازی بهشون جواب بدم توی این مدت نخوندم تا جوابهام کلیشه ای و باتفکر قبلی نباشه. 

اما حالا هم که میخوام برم سراغ سوال ها وبلاگهای بلاگفا باز نمی شن! 

انشاءالله توی پست بعد

نظرات 52 + ارسال نظر
آیسان دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:33 ب.ظ http:// :)

سلام
انصافا خیلی خندیدم... همیشه فکر میکردم دکترا دنیای خشکی دارن و آدمای خشک اما اینجا دیدیم نه اینطوریام نییست چه خاطراتی و چه حوصله ای که نوشتید...

سلام
ممنونم
خنده تون مستدام

یک معلم دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 02:21 ب.ظ http://jafari58.blogfa.com/

تولد عسل جون البته با تاخیر مبارک باشه

حالا واقعا دلیل اینکه شکم سیاه کار می کنه چیه؟ پدر شوهر من هم بعد از عمل روده بزگ (تومور سرطانی داشته) دچار همین وضعیت شده

ممنون
بعد از یک بار خونریزی داخل روده (به هر دلیلی) مدفوع ممکنه تا چند روز و حتی گاهی تا چند هفته سیاه رنگ باشه

تکتم ( دکتر آشپز ) دوشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:35 ق.ظ http://drashpaz.persianblog.ir/

.......مثلا به خودت چقدر حقوق میدن که میائی اینجا مثل سگ جون می کنی؟!! .........

همینو بگو :دی

منصوره(مامای مهربون) شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 05:53 ب.ظ http://midwifery2012.blogfa.com

1.وای این موردو خیلی شنیدم
2.والا
3.
5.واااااااااای این تراژدی همیشگی ما برا سونومشکلمون با بیمه کی حل میشه خدا میدونه
7.وای دراین حددددددد
9.وای خدا مرگم.بلانسبت شما
عسل جونو از طرف من ببوسیدش
حالا عماد جان خواهر دار شد داره برا برادر داشتن نقشه میکشه؟

ممنون از نظرتون
عماده دیگه ...

منصوره شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 05:46 ب.ظ http://midwifery2012.blogfa.com

سلام دکتر ربولی عزیز
واااااااااااای عقب موندم از پستاتون.
عاشققققققققق این خاطراتتونماالان میخونمشون

سلام از ماست
ایرادی نداره
تهران رفته بودین دیگه :دی

ارشیا جمعه 4 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 05:04 ب.ظ

راستی هوشبری بهتره یا تاق عمل؟

راستش نمیدونم

ارشیا جمعه 4 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 05:03 ب.ظ

سلام دکتر خسته نباشید راستش من رتبه ام به پزشکی نمیخوره متاسفانه به نظرتون تا سال اینده صبر کنم یا یه پیراپزشکی انتخاب کنم؟
خودم علوم ازمایشگاه هم دوست داشتم ولی میگن الان فارغ التحصیلش زیاده نمی دونم چیکار کنم.

به نظر من که ارزششو نداره یه سال از عمرتو تلف کنی
مگه این که واقعا به پزشکی علاقه داشته باشی
باز هم هرطور میدونی

ارشیا جمعه 4 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 02:40 ق.ظ

سلام دکتر خسته نباشید من تازه کنکور دادم میخواستم ازتون بپرسم که از میون رشته های پیراپزشکی کدومشون رو پیشنهاد می کنید؟؟(از لحاظ درامد و بازار کار)
من خودم اتاق عمل و هوشبری رو خیلی دوست دارم به نظر شما کدومشون بهتره و جای پیشرفت داره؟؟
سوال اخراینکه راسته که میگن هر کسی دندون پزشکی خونده خیلی پولدار میشه و پولش از پارو بالاتر میره و اینا؟؟
راستی خودتون اگه سن برگردین بازم میرین پزشکی؟؟
منتظر جوابتون هستم.

سلام
حالا چرا پیراپزشکی؟ یعنی اصلا به پزشکی فکر نمی کنین؟
هوشبری و اتاق عمل خوبند اما بازار کارشون محدود می شه به همون اتاقهای عمل و بیمارستان ها
درآمد دندون پزشکی بالاست اما هم پول موادش هم زیاده هم خدائیش از پزشکی سخت تره
نمی دونم. گاهی واقعا از پزشکی خسته می شم اما هیچوقت نتونستم خودمو توی یه شغل دیگه هم مجسم کنم.

سارا پنج‌شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 03:28 ق.ظ http://avayesokoot.blogfa.com/

عـــااااالــــــــی مثل همیـــــشه ه ه.

7.خـــعـــلی خوب میدونند واکسن چیه دقیقن

11.پیر زن ها کلن عاااالــــی هستن... .

تــــــولـــــد عســـل جوووونی مبــــــارک

ممنون
واقعا
خیییییلی
ممنون

فائزه پنج‌شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:17 ق.ظ http://takallahem.blogfa.com/


1و12

ممنون

www.bahare-zendegie-hana.blogfa.com چهارشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:57 ب.ظ

منزل نو مبارک دکتر
1- 9- 10
زود زود آپ کنید پلیز

ممنون
باز هم ممنون
چشم

آنا چهارشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:01 ب.ظ http://www.anna1359.persianblog.ir

ممنون

پروانه چهارشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 07:30 ب.ظ http://bestmoments.blogfa.com

سلام ،
9.
10. ماشالا
12.
پ ن1: مبارک مبارک! واجب شد عکسشو بذارین.
پ ن4: تبریــــــــــک

ممنون دکتر.

سلام
ممنون
عکس گذاشتن وظیفه مادرشه!
ممنون
خواهش

مریم چهارشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 03:30 ب.ظ http://soir.blogfa.com

این اقای شماره 9 خیلی قاطی بوده از دست جامعه ها...
راستی تولد عسل پساپس مبارک.
در مورد پ ن 4 ماهم بهتون تبریک میگیم.

واقعا
ممنون
ممنون

سکوت سپید سه‌شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:40 ب.ظ http://www.RainyLady1.blogfa.com

سلام
7
9
تولدت عسل خانومتون مبارک..

سلام
ممنون از لطف و نظرتون

keyvan سه‌شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 03:29 ب.ظ

salam dute aziz...u lotf konid dar morede zaman va tarikhe bache dar shodane dustaye veblogitun negaran nabashin ...mamnon

سلام
اون نظر من فقط یه شوخی بود
اگه ناراحتتون کردم معذرت میخوام

ریحان دوشنبه 31 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 10:27 ب.ظ http://itwasntme.persianblog.ir

وای این پسر جوونه به نکته ی بدی اشاره کرده که ادم دلش به حال جامعه ی پزشکی بسوزه ها!

واقعا

asal دوشنبه 31 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 11:36 ق.ظ http://zendegiyeasal.blogfa.com

وبلاگت خیلی ساده ولی دل نشین بود....ساده می نویسی ولی جذاب

ممنون از لطفتون

دخترمهربون سرزمین احساس دوشنبه 31 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 09:21 ق.ظ

دکتر خودمونیم چشتون زدن
پست ضعیفی بود
در مورد پ ن 4 تبریک
راستی برای اولین بار در عمرم از مردها نوشتم اونم از نوع خوبش تشریف بیارید بخونید

شرمنده
چشم مزاحم میشم

فروز مامان دیانا دوشنبه 31 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 08:36 ق.ظ http://diananini.blogfa.com

احوال آقای دکتر ؟
مثل همیشه بامزه و گاها خنده دار .
پ ن 1 : با تاخیر تبریک میگم تولد دخترک رو . ببوسید اون صورت ماهش رو از طرف ما
پ ن 2 : نباید ریسک میکرد آنی جون برای اینکه این بچه ها همیشه حرف هایی میزنن که آدم سوپرایز بشه . من بودم جواب میدادم : برای اینکه خودت هرچی دوست داری بری بخری

شاد باشید و سلامت

ممنون از لطف و نظر شما

سمیرا یکشنبه 30 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 09:44 ب.ظ http://hamsiahhamsefid.blogfa.com

سلام خیلی وقته نبودین آقای دکتر ، خوب با این مریضا خوش میگذروننید !!!!!!!

سلام
جای شما خالی

ند نیک یکشنبه 30 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 09:19 ب.ظ http://blue-sky.persianblog.ir

حالا اگه داداش داشت خواهر میخواست.

من هم خواهر داشتم هم برادر اما ی زمانی گیر دادم به مامان که ی بچه کوچولو دیگه هم بیار. البته استقبال نشد

دقیقا

ند نیک یکشنبه 30 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 09:10 ب.ظ http://blue-sky.persianblog.ir

ریولی خان وقتی ادرس وبلگت نمیزاری انتظار داری از چه ابزرای استفاده کنیم بیایم وبلاگتون؟

حق دارین
شرمنده

مهاجر زمان یکشنبه 30 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 08:00 ب.ظ http://mohajerezaman.persianblog.ir

دلمون تنگ شده بود واسه این پست ها

ممنونم واسه نهمیه خیلی به دلتون نگیریید
هه هه حالا عماد داداش میخواد!

نه بابا بیچاره گناهی نداشت

فردا یکشنبه 30 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 05:20 ب.ظ http://med84.blogfa.com

مورد ۹ منو یاد یه خاطره بامزه انداخت ولی حس نوشتتش رو ندارم!

هروقت داشتین بنویسین
منتظریم

تازه عقد کرده یکشنبه 30 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 11:45 ق.ظ http://13918.blogfa.com

salam faramoosh kardam adres bezaram!

سلام
خواهش

ترنم شنبه 29 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 05:28 ب.ظ

9-
10-
تولد عسل جون مبارک

ممنون

تازه عقد کرده شنبه 29 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 03:58 ب.ظ

سلام خوشحال میشم به وبلاگ من سر بزنید و نظر بدین

سلام
ببخشین کدوم وبلاگ؟!

وانی شنبه 29 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 03:38 ب.ظ

دکتر چرا کوتاهی می کنی ضامن نمی شی خب!!
9. یعنی تا این حد رک؟؟!!
ای جونم عماد خان که هیچ وقت کم نمیاره ولی بگید داداش بیاد اتاقت نصف میشه!گاهی ترس واسه بچه لازمه!!
تولد دخمل نازتون مبارک
حیف که ما تو صد سالگی اشون تشریف نداریم

که خودمو به جاش ببرن جهنم؟!
حتی بیشتر!
واقعا
ممنون
مطمئنین؟ پس اون وقت کی این وبلاگو بخونه و براش نظر بگذاره؟!

یک نیمه دندونپزشک شنبه 29 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 01:06 ب.ظ http://eltiam.persianblog.ir

خیلی جالب بود.راستی دکترای ادبیاتم بد نیستا

ممنون
کی میگه بده؟

ندا شنبه 29 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 01:05 ب.ظ

خوب بود

ممنون

نگران آینده شنبه 29 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 12:44 ب.ظ

سلام طاعات و عباداتتون مقبول حق
تولد عسل جان مبارک
پ ن2ـآخرش بود!عماد جان اینشالله به خواسته ات میرسی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
10-طفلک

سلام
ممنون
اون آخر آخرش بودا!
واقعا

گیلاس آبی شنبه 29 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 10:29 ق.ظ http://thebluecherry.blogfa.com

دکتر,تعارف شابدول عظیمی میزنی؟!!
تولد دعوت میکنی ولی آدرس نمیدی؟!
دمت گرم/
فکر کردی ما از اون خونواده هاشیم؟!!

آخه بعضی از دوستان آدرسو دارند فکر کردم شما هم دارین
نخیر شما از این خانواده هائین!

زهرا شنبه 29 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 10:00 ق.ظ http://past-to-future.persianblog.ir/


آخی. تولد عسل خانم تون مبارک
پ.ن.4: ما هم تبریک می گیم بهتون

ممنون
باز هم ممنون

فاطمه شنبه 29 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 09:31 ق.ظ http://www.radepayegol.blogfa.com

داداشم کادوی خوبی می تونه باشه

اما دیر به دستش می رسه!

عاطفه(یه خانم مهندس!!!) جمعه 28 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 11:25 ب.ظ http://www.ati-91.blogfa.com

سلام آقای دکتر
3)مشکل تیروئیدی داشته!!!!!
9)رسما توهین کرده
10)
تولد عسل جون مبارک
پ.ن2)
مرسی آقای دکتر واقعا بلاگفا باز نمیشه ایشالا پست بعدی

سلام
ممنون از نظرتون
خواهش

مامان ارین واروین جمعه 28 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 08:39 ب.ظ

اخرش من موقع خندیدن به این خاطرات جالب میمرم بابا مردم ازخنده

خدا نکنه

medico جمعه 28 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 07:46 ب.ظ

تولد دختر گلتون مبارک،انشاءالله در اینده فوق تخصص بگیره
خاطراتتون اینقده جالبه که یه بار به دوستم 2تاشو اس زدمبا اجازه تون
قبلا با اسمbestmedicoکامنت گذاشته بودم ولی چون بلاگم به افق میپیونده،من بعد با اسم medicoمزاحم میشیم!
نماز روزه هاتونم قبول انشاءالله.التماس دعا

ممنون
شما با هر اسمی که دوست دارین تشریف بیارین ما درخدمتیم

sara joon جمعه 28 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 06:36 ب.ظ http://MEHRABONANE.BLOGFA.COM

چقد بامزن این بیمارای شما
راستی سلام
نماز روزه هاتون هم مقبول

واقعا
ممنون
وهمچنین

دختر خوب جمعه 28 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 05:19 ب.ظ http://www.manukhoda.blogfa.com

سلام دکتر
خوبید؟؟؟؟؟؟؟
کلی خندیدم از خاطراتتون باحال بودش......

خوشحال میشم ب وب منم سر بزنید

سلام
خوبم
ممنون
چشم

دکتر نفیس جمعه 28 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 03:30 ب.ظ http://drnafis.blogfa.com

اینجا مثل سگ جون می کنی ؟؟؟
ایمپاتیشون آیا به روح معتقده؟

دفعه بعد ازش می پرسم!

آسیه جمعه 28 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 02:58 ب.ظ

سلام آقای دکتر

تولد عسل جون مبارک باشه عسل عزیزمو از طرف من ببوسین

مورد 2 و9 و 12 جالب بودن

سلام
ممنون

آبی خانوم :) جمعه 28 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 01:30 ب.ظ http://younghood-days.blogfa.com/

راستی عسل دخترتونه ؟

با اجازه تون

آبی خانوم :) جمعه 28 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 01:29 ب.ظ http://younghood-days.blogfa.com/

خیـــــــلی باحال بودن :)))

ممنون

هر چی خدا بخواد جمعه 28 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 11:56 ق.ظ http://movafagh94.blogfa.com

دیر آمدی موسی ، دوره ی اعجاز ها گذشته است

عصایت را به چارلی چاپلین هدیه کن که کمی بخندیم


"شمس لنگرودی"

من که هیچکدومشون نیستم چکار کنم آیا؟

سنجاقک جمعه 28 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 10:28 ق.ظ http://sanjaaghak.persianblog.ir

یعنی 9 اخرش بود دیگه :|
به اون 12 میگفتین بره دکتر شه خب..گویا قدرت تشخیص خوبی داره برای مرگ و زندگی!!
خونه ی نو تون مبارک..دیر اومد برای عرض تبریک!چ

ولی جالبه دکتر..اینجا خیلی داروهای تخصصی رو هم حتی به مهر دکتر داخلی نمیدن چه برسه سونو عکس و این حرفا!!

ممنون
واقعا؟

خانوم صورتی جمعه 28 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 05:58 ق.ظ http://sunrise01.blogfa.com

مورد 9 بدبخت منظوری نداشته

میدونم
واقعا بیشتر از این نمی شد ازش انتظار داشت

یک پرستار جمعه 28 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 01:30 ق.ظ http://afsanesalehimehr.blogfa.com

خیلی جالب بود.به اون پیرزنه خیلی خندیدم.فکر کنم اکثر مریضاتو پیرزنا تشکیل میدن.خوش شانسی دیگه

ممنون
کدومشون؟
شما به این میگین خوش شانسی؟!

حس هفتم جمعه 28 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 01:13 ق.ظ http://seventhhess.persianblog.ir/

برا همه شون
ببین آقای محترم. تکلیفتو با خودت روشن کن!!!
درمورد پ ن 2 اگه خودتون هوس چیزی کردین گردن اون بچه بیچاره نندازین!!!! یادمه چند پست پایین تر صحبت از 6تا بچه کرده بودین. پس بیخود بهونه نیارین و از همین الان به فکر کادوی تولد سال اینده عماد باشین!!!
تولد عسل جان هم مبارک... باز که از اون تعارفا کردین...

ممنون
:)))))
جالب بود ممنون

مریم جمعه 28 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 12:57 ق.ظ http://programmer-diaries.blogsky.com/

ایضا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد