جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

خاطرات (از نظر خودم) جالب (115)

سلام

۱. از پیرمرده شرح حال گرفتم و میخواستم نوشتن نسخه شو شروع کنم که گفت: من یه چیز مهمو هم نگفتم. گفتم: بفرمائین. گفت: من معلم بازنشسته ام!

۲. خانمه گفت: برام یه آزمایش کامل بنویسین. داشتم مینوشتم که گفت: من میخواستم آزمایش تیروئید هم بدم وقتی آزمایش کامل بدم آزمایش تیروئید هم توش هست؟!

۳. پیرزنه فشار خونش بالا بود. یه قرص کاپتوپریل گذاشتم زیر زبونش و گفتم: چند دقیقه بیرون بشینین تا یه بار دیگه فشارتونو بگیرم. چند دقیقه بعد سرشو کرد توی مطب و گفت: ببخشید طوری نیست که آب قرصه بره پائین؟!

۴. به خانمه گفتم: کپسول بنویسم یا آمپول می زنین؟ گفت: روزه ام آمپول بنویسین شب میزنم. گفتم: اون وقت شب کسی هست که بهتون آمپول بزنه؟ گفت: دیگه چیزیه که خودت انتخاب کردی!

۵. خانمه گفت: بچه ام کارداشت نیومد چندتا قرص سرماخوردگی براش مینویسی؟ گفتم: بچه تون چند سالشه؟ گفت: نمیدونم روز آزادی خرمشهر به دنیا اومد!

۶. پیرزنه گفت: برام آزمایش قند بنویس. گفتم: صبحونه که نخوردین؟ گفت: چرا! نمیدونستم امروز آزمایشگاه هست!

۷. داشتم یه بچه حدودا یک ساله رو معاینه میکردم و اون هم فقط می گفت: بابا .... بابا! مادرش گفت: خوبه تو هم! آخه این کجاش شبیه باباته؟!

۸. خانمه گفت: بچه من سرماخورده درست مثل اره برقی صداش اصلا درنمیاد!

۹. (۱۲+) خانمه گفت: نمیدونم چرا سرما که میخورم یه آب سبزی از بینیم میاد!

۱۰. به خانمه گفتم: بچه تون چند کیلوئه؟ گفت: فکر کنم از ده کیلو بیشتر بود!

۱۱. مرده گفت: من سرماخوردگی هام خیلی شدیده. وقتی من سرما میخورم انگار ده نفر سرما خوردن!

۱۲. مرده گفت دندونم درد میکنه. وقتی براش نسخه نوشتم گفت: یه گواهی هم برام بنویس امروز سر کار نرفتم. گفتم: برای دندون درد گواهیو قبول میکنن؟ گفت: دندون دردو به انگلیسی بنویس تا حالیشون نشه مریضیم چی بوده؟!

پ.ن۱: اول از یه گلودرد کوچیک شروع شد و سعی کردم مثل همیشه بدون مصرف دارو تحملش کنم. اما کم کم نه تنها مجبور به مصرف دارو شدم که وقتی دیگه تحمل اون همه تب و لرز و بدن درد و سرفه و ... رو نداشتم مجبور شدم برای اولین بار از یه داروی قوی مثل آزیترومایسین استفاده کنم. خدائیش چند روزی هم خودم خیلی اذیت شدم هم آنی و بچه ها رو خیلی اذیت کردم.

پ.ن۲: دیشب ماشینو توی یه کوچه نزدیک مرکز ترک اعتیاد پارک کردم. چون دیشب هم شیفت بودم. ظرف غذامو هم برداشتم که شام دیشب و صبحانه امروز صبحم توش بود. بعد از تموم شدن کار مرکز ترک اعتیاد رفتم سوار ماشین بشم و برم دنبال آنی و ببرمش خونه پدرش تا ماشین بیاد و از همون جا منو ببره سر شیفت که دیدم هرچیزی توی داشبورد ماشین بوده کف ماشین پخشه و در ماشین هم بازه! یه نگاه به ماشین انداختم و دیدم دزد محترم نه کارت سوختو برده و نه کارت و بیمه نامه ماشینو اما ظرف غذای منو برده!

نظرات 71 + ارسال نظر
نیلوفر چهارشنبه 27 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 12:07 ب.ظ

سلام
خوب هستین؟
توی بیماری های معمولی هیچی مثل فارنژیت، کار و زندگی آدم را مختل نمیکنه.وای اگه بعدش سینوزیت هم بیاد!

سلام
خوبم ممنون
واقعا

طاها چهارشنبه 27 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 10:17 ق.ظ http://dastanakeman.mihanblog.com

سلام
امیدوارم حالتون خوب خوب شده باشه...
نون بربری ما رو هم دزدیدن و خیلی متاسفم که دیگه دزدی برای یک تکه نان هم باب شده
امیدوارم بیمارانتون هرچه زودتر خوب شن و تو سلامتیشون سوتی های قشنگی داشته باشن
شاد باشین و سلامت

سلام
ممنون
مردم دیگه همه ژان والژان شدن

یک عدد مامان چهارشنبه 27 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 08:03 ق.ظ http://kidcanser.blogfa.com

خداروشکر که ماشینتون رو نبرد
خاطراتتون هم بامزه هست هم بامزه تعریفشون می کنین باید اینجا رو به همسرجان معرفی کنم بیاد بخونه تا اینقده وقتی می ریم دکتر سوتی نده

واقعا
ممنون
یعنی تا حالا این کارو نکردین؟!

سه نقطه جون چهارشنبه 27 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 02:26 ق.ظ

سلام دوباره خدمت خودتون همسر گرامی تون و بچه های گلتون
طبق پژوهش های انجام شده تنها دانشگاه د.پ ای که در سال 92 افتتاح می شود در ان شهر گل و گلاب نامبرده بود!
و هنوز من یک چیز را نفهمیدم اگه شهرتون اون نامبرد نیست چرا کامنتی رو که نام شهر را برده بودیم تایید نکردید!!!
در هر صورت ما از مجموعه پژوهش های خود خرسندیم و همچنان نیشمان این شکلی تا بناگوش باز است
امیدوارم هر جا که زندگی میکنید خودتون همسر گرامیتون و بچه های گلتون شاد و سلامت و موفق باشید
از آشنایی با وبلاگتون هم بسی خرسندیم

سلام
ممنون از لطف شما
باز هم میگم حدستون اشتباه بود و یه علتی هم داره که نمی تونم بگم!
اون کامنتو هم تائید نکردم چون یکی از گزینه های بقیه کم می شد!
ممنون

خانم گل چهارشنبه 27 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 12:17 ق.ظ

من بچه که بودم فکر میکردم دکترا هیچ وقت مریض نمیشن ههههههه
چرا من هر وقت سرما میخورم دکتر برام پنی سیلین مینویسه،بعد همون دکترا خودشون این قدر از خوردن انتی بیوتیک اکراه دارن!!!!

کاش همین طور بود
چون وقتی شما پنی سیلین میزنین اون دردش نمیاد :دی

گندم سه‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 11:43 ب.ظ http://medbeheshti92.blogsky.com

سلام
جالب بودند:)))
خوش به حال دزده!
خیلى ببخشیدا اما اقایون وقتى سرما میخورند واقعا نازنازى میشن:|
خدا به داد اهل و عیال برسه
(چون میدونیم شما تا حالا خوب شدین میگما!!!!)

سلام
ممنون
واقعا
تکذیب میشود!

ندنیک سه‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 10:16 ب.ظ http://blue-sky.persianblog.ir

وقتی طبیب خودش مریض بشه چی میشه
دزده گشنش بوده

میشه گفت طبیب هم آدمه
حتما

دکترکوچولو سه‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 09:40 ب.ظ

دزده اهل دل بوده دکتر ....
غذا رو برداشته تا دوباره برین پیش همسریتون و کنار اون باشین
+ قدر این ادم ها و افکار زیباشونو بدونین

موفق باشین

مسئله اینه که باید میرفتم سر شیفت باغذا یا بی غذا
ممنون

دکترکوچولو سه‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 09:38 ب.ظ

حالا ین ک خوبه
ی بار یکی از پسرای دانشکدهمون اومده بود داروخونه
روشو کرده ب من : سیندنافیل دارین ؟
من : بله . چندشو میخاین ؟؟
اون : 100 ...اووووممم.. 2اما 2 بسته
من: باشه چشم
اون : ببخشید تادالافیلم دارین ؟
من : بله .. اونم داریم
اون : اوووممم.. 2 بسته از اونم بدین
من :
نسخه پیچمون : بفرما اقا
اون :
+ ی همچین اوضاعی داریم ما !!

ماشاءالله!

دکترکوچولو سه‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 09:32 ب.ظ http://na7777777viid.blogfa.com

سلام

برای انی جان ارزوی موفقیت در زندگیشو دارم از خداوند متعال صبر و بردباری برایشان ارزومندم :))
من هیچ وقت نمیتونم ناز و اداهایی ک مرد سرماخورده رو درمیاره تحمل کنم
تازه!!!!!!!
اونم یکی مث شما ک بریا اولین بار ازیترو خوردین !!
فکر کنین روزایی ک اموکسی میخوردین انی بیچاره چی کشیده تو دوران نقاهت شما

سلام
ممنون اما باور کنید من حداکثر سعی خودمو کردم که کمتر اذیتشون کنم

سه نقطه جون سه‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 08:39 ب.ظ

سلام دکتر دروغ میگید ما میفهمیماااااااا
حالا از کجا می فهمیم؟؟؟
چون ما اولین ورودی های دانشکده تازه تاسیس شده ولایت شما هستیم
که البته از بهمن وارد دانشگاه می شویم و در حال حاضر علافیم
کافیست علاف باشید و دفترچه انتخاب رشته را در دست داشته و سری به گوگل زده امار دانشکده ها رشته مذکور را به دست اورده و ان وقت است که می فهمیم ما به درستی ولایت شما را تشخیص داده ایم
خلاصه به ما دروغ نگویید چون ما میفهمیم
دکتر اصلا غصه نخورید چون اگر خدایی ناکرده بیمار شویم عمرا پیش شما نمیاییم
دکتر حیفه اینو تایید نکنید به هر حال هفته ی پژوهش است و ما هم پژوهش کردیم و شما هم در راستای فرهنگ سازی جهت پژوهش تاییدش کنید
کلی به وبتون اعتبار و کلاس با این کامنت ما افزوده میشه

سلام
باز هم با جرات عرض میکنیم که حدس شما درست نیست
به دلایلی که اینجا نمیشه گفت

شلیل سه‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 08:16 ب.ظ http://ghalbamzand.blogfa.com

با 12 کلی خندیدم

خنده تون مستدام

وکیل سه‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 07:18 ب.ظ

سلام، ممنون از مطلب جدید،
ان شاء الله سلامتی کامل حاصل بشه و هیشه هم سلامت باشید ولی یه سوال؟ مگه پزشک ها هم سرما میخورن؟!
از اونجاییکه جز غذا چیزی از ماشینتون کم نشده، احتمالاً کار گربه های کوچه بوده!
موفق باشید

سلام و ممنون
ممنون
شرمنده بعضی وقتها پیش میاد دیگه!
گربه؟ حرفا میزنینا!
و همچنین

بهمن سه‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 06:53 ب.ظ http://ندارم.شرمنده

سلام.احتمالاً یا شما خوش شانس بودی یا اون دزد بیچاره گرسنه

سلام یا هردو

امیلی سه‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 06:46 ب.ظ http://http://dlneveshtehayeman.persianblog.ir/

مورد 12: ))
چرا دکترا خودشون مریض که میشن سعی میکنن قرص نخورن؟

ممنون
چون عوارض داروهارو میشناسن!

فروز مامان دیانا سه‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 06:11 ب.ظ http://diananini.blogfa.com

این دفعه نمیدونم چرا دلم خواست اول پی نوشتها رو بخونم که بسیار ناراحت شدم . امیدوارم کسالت رفع شده باشه . برای ماشین هم خدا رو شکر که اتفاق بدتری رخ نداد . دزد بیچاره هم معلومه که به قصد شکم سیر کردن در ماشین رو باز کرده و چون پول پیدا نکرده آش رو با جاش برده
1- خوب خیلی مهم بوده ، شما باید داروهای ارزون براشون بنویسید چون معلم بودن اون هم از نوع با زن نشسته اش
2- توش هست ؟!
9 - واقعاً 12+ بود؟
12- من شنیدم تنها استعلاجی رو که به سرعت قبول می کنن و اما و اگر نمیارن همین دندونه ؟ غلطه آیا ؟

شرمنده که باعث ناراحتی تون شدم
1. نمیدونم زن داشت یا نه؟!
9. واقعا
12. نمیدونم خدائیش خودم تا حالا جائی استعلاجی نبردم

سه نقطه جون سه‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 05:36 ب.ظ

1-جمله ای که پدر من هم خیلی روش تاکیید دارن حتی هنگام جریمه شدن توسط مامور راهنمایی و رانندگی!!!
5و 7 و 12 عالی بود
یه بارم غذای منو تو دوران دبیرستان دزدیدن

بعضی ها که در این موارد از یه جمله دیگه استفاده میکنن
ممنون
واقعا؟

مژگان امینی سه‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 04:37 ب.ظ http://mozhganamini.persianblog.ir

سلام
۱.تا یادم نرفته منم معلم بازنشسته ام
۱۱.شما هم از اون سرماخوردگی گرفتین؟
۱۲.نمی دانم دست خط شما چه طوری است ولی معمولاْ دکترهافارسی هم بنویسند کسی نمی فهمد بیماری اش چی بوده!
پ.ن.۱ تا حالاکه خوب شدید ان شا ا..
پ.ن.۲ حتماْ از گرسنگی دست به دزدی زده یا ظرف غذا لازم داشته برای دزدی شبانه

سلام
میدونم
نه زمانشون با هم فرق میکنه
دقیقا به همین صورت که گفتین!
بله خوشبختانه
احتمالا

مریم سه‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 04:07 ب.ظ

کلاً من هر وقت که حالم خرابه میام اینجا!
ایندفعه جبران پست قبلى رو کرده بودین!!
ممنون از شما

یعنی حالا دعا کنم که هیچوقت نیائین اینجا؟
خواهش

وانی سه‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 03:41 ب.ظ

وای دکتر مرسی مثل همیشه کلی خندیدم دزده خمار بوده شما شانس آوردین ولی مگه این مدارک روبا خودتون جابجا نمی کنین؟!!
امان از دکتر هایی که به جای درمان های سنتی هی به آنتی بیوتیک می بندن!! حتا خودشونو

احتمالا
نه چند سال بود توی ماشین بودن و هیچوقت چنین اتفاقی نیفتاده بود
اماننننن!

دکتر شیرین سه‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 03:33 ب.ظ http://dr-shirinalyan.mihanblog.com

جالب بود مثل همیشه...چقدر این بیماران من رو یاد بیماران اینجا که الان هستم میندازه...
مورد 9 متحولم کرد آخه داشتم میوه میخوردم
مورد 12 رو هم رفر میکردید پیش من دیگه...
در آخر امیدوارم حالتون بهتر شده باشه.

ممنون
شرمنده
دفعه بعد انشاءالله
ممنون بله

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد