جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

مورچگان را چو فتد اتفاق

سلام

لیست خریدی که آنی بهم داده دوباره نگاه میکنم. خب انگار چیز دیگه ای باقی نمونده. فقط قرار شد یکی دوتا بستنی هم برای بچه ها بخرم که گذاشته بودم برای آخر تا آب نشن. درحال رفتن به سمت فریزر بستنی ها هستم که یکدفعه خشکم میزنه. چرا؟ چون یه چیز جدید دیدم! عادت دارم (طبیعتا تا جائی که جیب مبارک اجازه میده) چیزهای جدیدو امتحان کنم. حالا میخواد دمنوش گیاهی باشه یا شکلات یا هر چیز دیگه ای. معمولا هم به همون یه بار ختم میشه اما گاهی هم متوجه میشیم که چه کیفیت خوبی داره و از اون به بعد برند جدید جای برند قبلی رو میگیره. مثل نوع مایع ظرفشوئی که الان چند سالی هست از یه مارک خاص استفاده میکنیم که اولین بار به عنوان یه مارک جدید خریدمش و کیفیت خودشو نشون داد (طبیعتا اسم نمیارم تا تبلیغ نشه!) اما مسئله اینه که این چیز جدیدی که دیدم اصلا مورد استفاده من نیست! سالهاست که از نرم کننده مو استفاده نکردم و این مورد فقط مورد استفاده آنی و گاهی عسله. چند ثانیه ای با خودم کلنجار میرم. نمیدونم بخرم؟ نخرم؟ آخرش می اندازمش توی چرخ دستی و بعد میرم سراغ فریزر برای برداشتن بستنی.

چند هفته میگذره. آنی زنگ حمامو میزنه. میرم دم حمام و میگم چیه؟ میگه نرم کننده ام تموم شده یکی میدی؟ میرم سراغ کمد و همون نرم کننده کذائی رو بهش میدم. یه نگاه بهش میکنه و میگه: باز یه چیز جدید خریدی؟ تو که میدونی من به چه مارک هائی علاقه دارم! میگم: حالا شاید بعدا بگی همیشه از همین بخر! آنی برمیگرده توی حمام و من هم برمیگردم جلو تلویزیون. چند دقیقه بعد و وقتی آنی داره موهاشو خشک میکنه ازش می پرسم: حالا دیدی چه نرم کننده خوبی برات خریدم؟ میگه: نه! چی بود؟ مثل ماست میچسبید روی موهام!

روز بعد توی حمامم و خودمو میشورم. میخوام برای آخرین بار برم زیر دوش که چشمم به ظرف نرم کننده می افته. به خودم میگم: مثل ماست؟ یعنی چطوری؟ یه کم ازش بزنم ببینم چطوریه؟! از نرم کننده به موهام میزنم. چون مدتهاست این کارو نکردم متوجه اختلافش با بقیه انواع نرم کننده نمیشم. بعد میرم زیر دوش و از حمام بیرون میام.

نصف شبه و عسل بالاخره درس و مشقشو تموم میکنه. میگه: می آیی برام قصه بگی؟ میگم: بله. عسل میخوابه روی تخت و من هم یه بالش میگذارم زیر سرم و کنار تختش دراز میکشم. اپلیکیشن مربوطه را باز میکنم و به عسل نشونش میدم تا قصه ای که دوست داره انتخاب کنه. میگه: تو که خودت میدونی! و بعد سه انگشتشو بهم نشون میده! متوجه منظورش میشم. نمیدونم چرا اما عسل علاقه ای به خوندن داستان هائی که جدیدا وارد اپلیکیشن میشن نداره. هر بار باید سه بار انگشتمو پائین صفحه نمایش گوشیم بگذارم و به سمت بالا بکشم و رهاش کنم تا قصه های قدیمی تر بیاد و عسل یکی از اونهارو انتخاب کنه. قصه انتخاب میشه و براش میخونم. بعد میخوام برم توی اتاق خواب خودمون که یکدفعه خوابم میبره!

از خواب می پرم. به خودم میگم: من کِی خوابم بُرد؟ یه نگاه روی گوشی میکنم. ساعت دو و نیم صبحه. میخوام برم توی تخت خودم که احساس میکنم پوست سرم میخاره! سرمو میخارونم و متوجه میشم چیزهائی به انگشتهام میخوره. از جا می پرم و لامپو روشن میکنم. عماد هم از خواب میپره و میگه: چراغو خاموش کن! یه نگاه به بالشم میکنم. مطمئنم اگه تعداد مورچه های قرمزی که روی بالش هستن را بشمرم به یه عدد سه رقمی میرسم. موهامو تکون میدم و به مورچه های روی بالش اضافه میشه. میبینم این طوری بی فایده است. میرم توی حمام، اول بالشو تکون میدم و بعد یه دور دیگه سرمو شستشو میدم و یه لشکر مورچه قرمز را می فرستم توی راه آب. بعد لباس میپوشم و میرم توی تخت خودمون. آنی میگه: دوباره رفتی توی حمام؟ میگم: حق با تو بود. نرم کننده اش اصلا به درد نمیخوره!

پ.ن1. برای همه لطف ها و هم دردی هاتون ممنونم.

پ.ن2. امروز سالگرد درگذشت مادر گرامی دوست بسیار محترم مجازی خانم رافائله. به ایشون تسلیت میگم و برای خودشون و خانواده محترمشون آرزوی سلامتی و عمر طولانی دارم.

پ.ن3. عسل میگه: احساس میکنم وقتی میتونم بگم دارم بزرگ میشم که دیگه شبها قصه نخوام. میگم: خب دیگه برات قصه نمیگم. میگه: خب نه دیگه یهوئی! از همون شب کم کم درصد شبهائی که قصه خواسته کم شده. بعضی شبها میرم و براش قصه میگم، بعضی شبها آنی میره و کمی پیشش میخوابه و برمیگرده و گاهی هیچ کدوم. این هفته دوشنبه پیش از قصه از هوش رفتم، سه شنبه هم که شیفت بودم، دیشب بعد از مدتها رفتیم خونه خاله عسل و عسل هم همون جا موند و امشب هم که دوباره سر شیفتم. فکر کنم دیگه حسابی استخونهاش از بی قصه ای ذق ذق کنه!

نظرات 48 + ارسال نظر
نسرین چهارشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1399 ساعت 10:02 ق.ظ https://yakroozeno.blogsky.com/


درست میشه.
همیشه پول خانه و سفر جور میشه. به سال دیگه اینموقع فکر کنید که ایشالا تو خونه ی نو دارید زندگی می کنید و لذتشو می برید.
فردا خدمت میرسم

انشاءالله

نسرین سه‌شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1399 ساعت 01:39 ق.ظ https://yakroozeno.blogsky.com/

تقریباً هر روز بهتون سر می زنم برای خوندن خاطرات جدید ولی همچنان مورچه ها مشغول رژه رفتن اند البته میدونم هم کار دارید هم نمیشه هر روز یه سری خاطرات و ماجراهای جدید نوشت.
ولی هر بار میام یکی دوتا از خاطرات قدیمیتونو می خونم. بعضیاشون خیلی خیلی جالبند و دهن آدم باز می مونه.
مانا باشید

شما لطف دارین
شرمنده در مراحل پایانی ساخت خونه و خرید شیفت و .... واقعا گیر کردم ناجور
بعید نیست چند هفته دیگه برای دادن قسط های وامم از شما و دوستانتون کمک بگیرم
چشم اگه اتفاق خاصی نیفته انشاءالله فردا

معلوم الحال یکشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1399 ساعت 10:14 ب.ظ http://daneshjoyezaban.blog.ir

پریل
همونی که شعارش "یک قطره کافیست" هست؟ :))

بله همون
البته خدایی دیگه یه قطره کافی نیست

مهرو چهارشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 10:30 ق.ظ

سلام آقای دکتر
اون هیرواتر که شما گرفتین و احتمالا هم روش نوشته واتر بمب
اون آبرسان مو هست و مخصوص بعد حمام هست
مصرفش هم اینجوریه که به اندازه نوک انگشت وقتی موهاتون هنوز نم داره باید به ساقه مو بزنین. زیادش خیلی چسبناک میکنه مو رو
من برای موهای خودم و دخترم که فر هست ، استفاده میکنم و به نسبت خوب هست ولی به نسبت بیول کیفیت پایین تری داره

سلام
الان رفتم و دوباره نگاهش کردم
واتر بمب نداره
نوشته
Mask + conditioner
Amino + keratin

بهار چهارشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 12:48 ق.ظ http://motevaledmahmehr69.blogfa.com

ممنون که اسم نرم کننده رو گفتین آقای دکتر البته از کامنتها فهمیدم از محصولات کامن بوده که این روزا هر جا میری هست حتی تو اینستا از بس تبلیعاتش وسیعه

اختیار دارین
حالا اگه واقعا علتش همون باشه

سینا سه‌شنبه 28 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 08:39 ب.ظ http://sinadal.blogsky.com

عجبا ! خب دیگه فکر کنم دیگه در برابر چیزهایی جدید باید محتاط تر عمل کنید

بله
خیلی هم محتاط تر

معلوم الحال سه‌شنبه 28 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 07:52 ب.ظ http://daneshjoyezaban.blog.ir

سلام
مطمئنید شامپو خریدید؟ شاید عسلی چیزی بوده توی ظرف شامپو ریختن. قاعدتا یه شامپو نباید مورچه ها رو جذب کنه.
کاش تبلیغ اون مایع ظرفشویی رو میکردین

سلام
نه نیستم چون نرم کننده خریدم
در جواب کامنت سایر دوستان عرض نمودیم که پریل بود!

یک عدد ستاره سه‌شنبه 28 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 02:59 ب.ظ http://setare-mordeh.blogfa.com/

سلام امیدوارم حالتون خوب باشه
خاطراتتون رو خوندم و به عنوان یه دانشجوی پزشکی برام جذاب بود :))
راستش من به تازگی یه کانال تلگرامی زدم که توش پست های قشنگ وبلاگ هایی که دنبال میکنم رو با ذکر اسم وبلاگ و نویسندش و لینک اون پست نشر میدم تا بیشتر دیده و خونده بشن
میخواستم از تیکه خاطرات شما هم استفاده کنم و گفتم بهتون اطلاع بدم که مشکلی نداشته باشید احیانا!
اینم آیدی کانال @Blog_Reader

سلام ممنون
شما لطف دارین
اختیار دارین نیکی و پرسش؟

افسون سه‌شنبه 28 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 01:27 ب.ظ

آقای دکتر بابت عجیب بودن مورچه توی خونه نبود کامنتم. پستتون رو که خوندم یاد آهنگ « شما خونه تون مورچه داره» افتادم، نمیدونم به گوشتون خورده یا نه. این سبک آهنگ گوش نمیدم واسه همین گفتم فکر نمیکردم جایی ازش استفاده کنم.

اختیار دارین
مگه میشه چنین آهنگ وزینی به گوشم نخورده باشه؟

زندگی در خیابان بیست و چهارم سه‌شنبه 28 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 11:45 ق.ظ https://24street.blogsky.com/

از این نظر شبیه شما نیست که هیچ وقت توی خرید برند های جدید موفق عمل نمیکنن :))
الان خریدای خونه رو مدتیه من و خواهرم انجام میدیم برای همین

من هم که عرض کردم خریدهای جدید معمولا به همون یک مورد محدود میشه!
نمونه اش همین نرم کننده!

.. دوشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 10:56 ب.ظ

مَردا چرا از جک و جونور نمیترسن و فقط ما خانوما رو تو این زمینه مسخره می کنن! آیا واقعیت داره یا اینکه الکی ادای آدمای شجاع رو در میارن!

آخه خدایی مورچه بدبخت ترس داره؟

نسرین* دوشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 07:45 ب.ظ

سلام، وای وای وای چه قدر تصورش هم... واکنش شما خیلی خوب بوده، من اگه برام پیش میومد... بچه که بودم آب میریختم دور تا دور مورچه ها و یک ناحیه رو خشک می ذاشتم، ببینم می تونند پیداش کنند و بیان بیرون یا نه!؟ این قدر عذاب وجدان گرفتم که خواب دیدم کل بدنم لونه ی مورچه ها شده. حتی الان هم تصور اون خواب، برام چندش آوره

سلام
ممنون از لطف شما
بالاخره ماشاءالله مَردَم دیگه

رافائل دوشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 06:04 ب.ظ http://raphaeletanha.blogsky.com

بله. شرکت بیول اسم ماسک موهای بعد از حمامش رو گذاشته بستنی مو. با طعم های قهوه و طالبی و میوه ای و ....
صنعت آرایشی بهداشتیه دیگه، هوش مارکتینگ خیلی توش دخیله.

عجب
نشنیده بودم تا حالا

افسون دوشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 05:57 ب.ظ

« شما خونه تون مورچه داره، شما خونه تون مورچه داره»
(بار اول که اینو شنیدم هرگز فکر نمیکردم جایی استفاده کنمش، زندگی واقعا پر از شگفتیه

واقعا این قدر عجیبه که توی یه خونه مورچه باشه؟

فاطمه دوشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 05:15 ب.ظ

سلام
آخه من تو بدترین شرایط سال کنکورم رسیده ، اصلا تصورم از خودم این نبود قرار نبود اینجوری بشه همچی از کنترلم خارجه خداروشکر الان اوضاع بهتره و میخوام استارت بزنم یعنی زدم چن روزیه...چون اون حس حقارت و طرد شدگی رو داشتم الان لج کردم با خودم و میخوام اول بشم..حداقل اوله منطقه(۳) مهم نیست چقدر ازم زمان بگیره و چون کم تجربم اون سوال مسخره رو پرسیدم(منم میتونم اول بشم؟) ، هیچوقت تو زندگیم موفق نشدم تا الان حتی آزمون ورودیای نمونه و سمپاد ولی همه بچه های فامیل اوردن
اینکه سال اول ممکنه قبول نشم حس بدی بهم میده ولی چاره ای نیست متاسفانه ممکنه امسالو قبول نشم.

سلام
احسنت
دیر و زود داره اما سوخت و سوز نداره

بهار دوشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 04:55 ب.ظ http://Searchofsmile.blog.ir

واااای نوشتم موز فرفری صحیحش موی فرفریه

بله متوجه شدم

شارمین دوشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 03:10 ب.ظ http://behappy.blog.ir

سلام.
پس خون اصفهانی تو رگتونه.

مرسی از محبتتون.

راستی میدونستید تو نی نی سایت یه تاپیک هم در مورد شما هست؟

سلام
آره
خواهش
نه اصلا سایتش نرفتم تا حالا
شما اونجا چکار دارین؟!

سودا دوشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 10:51 ق.ظ

سلام
چقدر عجیب بوده!
حالا لونه ی مورچه هارو پیدا کردین آقای دکتر؟!
یهو به یه بو از کجا پیداشون شده؟!!!
اسم مورچه میاد فقط یاد شعر میازار موری که دانه کش است می افتم اما الآن دیگه...
فکر کنم برای مورچه های زمان قدیم بود ،
دیگه مورچه ها هم عوض شدن!

سلام
واقعا
دیگه شبها میرم روی تخت عسل میخوابم!

صبا دوشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 03:00 ق.ظ http://gharetanhaei.blog.ir/

جالبه که مورچه ش سهم شما شد و نه همسرتون

همیشه همین بوده

مینو دوشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 02:27 ق.ظ http://Rozhayetanhaie.blogsky.com

پس خانومتون خیلی شانس آوردن دکتر

واییی اگه من بودم جیغ میزدم
از جواب کامنتا مطمئن شدم نرم کننده بوده وگرنه میگفتم اشتباهی مربا خریدین

خانمم که خیلی شانس آورده آخه من همسرشم
واقعا؟
یعنی دیگه این قدر از مرحله پرتم؟!

شارمین دوشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 12:34 ق.ظ http://behappy.blog.ir

سلام.
من میگم شما اصفهانی هستیدا؛ شما سکوت میکنید!
بیا اینم دومین نشونه:تو جواب یکی از کامنتها نوشتید نرم کنندهه دیگه آخراشه یعنی با وجود این که بانو نپسندیده خودتونم مورچه گرفتید باز استفاده میکنید

سلام
یادمه سر اون ماجرای شعارهای توی عروسی بود!
بگذارین اعتراف کنم! من قبر پدر پدربزرگمو هم توی ولایت دیدم (گرچه دیگه نمیبینم چون اون قسمت به پارک تبدیل شده!) اما گفته شده اجدادم از اصفهان به اینجا مهاجرت کردن!
راستی
خیلی خوشحالم که خوشحالین

فاطمه دوشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 12:19 ق.ظ

سلام
من باز همون کنکوری بدبختم
اومدم بپرسم ببینم از الان تا ۱۴۰۱میشه رتبه ۱بشم منم ی بار دلم میخواد این موفقیتارو تجربه کنم مردم از بس موفقیت بقیرو دیدم

سلام
ای بابا بدبخت چرا؟
این سوالو من نمیتونم جواب بدم چون خودم هیچ وقت رتبه یک نشدم!
نمیگم اگه بخواین حتما میشه چون هزار علت دیگه هم توی این ماجرا وجود داره که خیلی شون اصلا دست شما نیست اما کاری که شما میتونین بکنین اینه که هرکاری از دستتون برمیاد انجام بدین تا بعدا هی نشینین و بگین اگه فلان کارو کرده بودم نتیجه بهتری میگرفتم.

بهار یکشنبه 26 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 09:08 ب.ظ http://Searchofsmile.blog.ir

خانم رافائل این محصولی که معرفی کردید برای موز وز و فرفری خوبه؟ ماسک خارج حمام بود دیگه؟
دکی شک نکن توی موادش یه چیز شیرین هست یا یه رایحه شیرین قوی داره...ما نمیدونستیم خواهرم دیابت داره اما کافی بود یه لباس چرکشو یه ساعت بزاره یه جا میدیدم پر مورچه شده بعدا کاشف به عمل اومد جذب مواد قندی میشدن!
مورچه بین مو خیلی ترسناکه خدایی من اگه جای شما بودم فقط جیغ میزدمااااا!

جهت اطلاع سرکار خانم مهندس رافائل!
چه عرض کنم؟

زهرا یکشنبه 26 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 07:40 ب.ظ http://Pichakkk.blogsky.com

واقعا؟
ماشالله
من یادمه اولین باری که وبلاگ تون رو خوندم منتظر تولد دخترتون بودین!
حالا تو ذهنم بود که ۶_۵ سالشه. دیدم نوشتین درس و مشقش رو تموم کرد تعجب کردم
عجیب تر اینکه میگین سومه! عمر چه زود میگذره.
خدا نگهش داره براتون

از لطف شما سپاسگزارم
بله عمر و باد دو رقیبند

زهرا یکشنبه 26 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 07:27 ب.ظ http://Pichakkk.blogsky.com

عسل خانم تون الان کلاس چندمه؟

سوم دبستان
دخترانه البته

ی یکشنبه 26 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 02:21 ب.ظ

احتمالا Mask moorchation بوده

یعنی مورچه ها ولایت شما از تخت نمیتونن بالا برن؟

ی کم از موادش را بزارید رو فرش ببینید باز مورچه جمع میشه و واقعا از اون بوده مورچه ها و نتیجه تحقیقات را با شرکت سازنده مطرح کنید
تحقیقات و پژوهشم اومد ناگهان
با تفکر

بعید نیست
آخه تخت الکی نیست که! تخته هاااا!
مگه از جونم سیر شدم بریزم روی فرش؟

رافائل یکشنبه 26 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 08:19 ق.ظ http://raphaeletanha.blogsky.com

چون خودم فراموشکارم و تاریخ ها رو از یاد میبرم برای همین برام عجیب بود.
اون نرم کننده هیر واتر که فرمودید درواقع برندش کامان هست. یکسری از محصولاتش خیلی خوبه و یکسری هم نه چندان.
فکر نمیکنید شاید عسل دستاش آبنباتی بوده و به موهای شما کشیده و باعث جذب مورچه ها شده؟
نرم کننده های داخل حمام چون پی اچ اسیدی دارند اکثرا باعث ریزش مو میشن و من خیلی قبولشون ندارم چون به هیچ وجه نباید با کف سر تماس داشته باشند. البته جدیدا یکسری نرم کننده تولید شده که دیگه اسیدی نیستند و اون وضعیت قبلی رو ندارند. به نظر من از بستنی های موی بیول یا محلول دوفازه ی کراتینه بیول یا مارال بعد از حمام استفاده کنید.

ممنون از توضیحتون
فقط بستنی رو جدی فرمودین؟!

مهربان یکشنبه 26 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 08:12 ق.ظ http://daneshjoyepezeshki.blog.ir/

سلام
یه مدت از خوراکی های جدید مخصوصا شیرینی و کیک و هله هوله خیلی استقبال میکردم اما الان دیگه پیر شدم سالم خوری پیشه کردم
نرم کننده دیگه چیه دکتر شما با این ابهت زشته به خدا
من یه شامپو بچه فیروز دارم وسلام . نه اسانس و رنگ خاصی داره که موهام بریزه نه قیمت نجومی

سلام
شما که بگین پیر شدم من چی باید بگم؟
عرض کردم سالها بود استفاده نکرده بودم و این بار هم صرفا از روی کنجکاوی اون بلا رو سر خودم آوردم!
شامپو بچه آخه؟!

نسرین یکشنبه 26 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 12:55 ق.ظ https://yakroozeno.blogsky.com/

مورچه ها میتونن سوژه ای باشن برای فیلمای ترسناک! البته نوع پیشرفته اش که: مورچه ها برن تو گوش و چشم هنرپیشه اول فیلم و باز ایشون بیدار نشه...
راستش مدتیه که دیگه هر چی خبرای منفی از اجناس ایرانی بشنوم، تعجب نمی کنم.
خدا بدادتون برسه

نه بابا دیگه این قدر هم خوابم سنگین نیست!
واقعا

دانشجو شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 08:00 ب.ظ http://mywords97.blogfa.com

چه نوعی از پریل؟ هر مایع ظرفشویی الان کلی انواع مختلف داره. این نرم کننده رو هم بفرمایین چه مارکی هست؟ شاید اشتباه استفاده کردین. مهم تر این اپلیکیشن قصه رو هم معرفی کنین. من دخترم دوست داره براش قصه بگم و من هم دوست دارم براش قصه های پندآموز تعریف کنم.

چشم
هر نوع پریل مقبوله بخصوص نوع لیمویی
نرم کننده هم WATER HAIR MASK CONDITIONER
اپلیکیشن قصه هم قصه لند
موفق باشید

طیبه شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 06:59 ب.ظ http://parandehdararamesh.blogfa.com/

سلام دکتر مهربون
تو خوراکی جات،مخصوصا گیاهی ها و دمنوش ها من کاملا برعکس شما هستم، هیچ چیز جدیدی رو امتحان نمی کنم،نه برند جدید و نه اصلا محصول جدید
چه خوب که عسل جان دلش می خواد بزرگ بشه
کاش نیکان اونقدر بزرگ می شد که خودش تنهایی غذاشو بخوره، باید یه عکس از غذا خوردنش تو وبم( یعنی وبش) بذارم

سلام
خب هرکسی سلیقه ای داره
به به، چه عکسی بشه

زندگی در خیابان بیست و چهارم شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 06:32 ب.ظ https://24street.blogsky.com/

وای بابای منم هر دفعه که میره خرید شامپوهای جدید میگیره :)) ولی خب بابای من مثل شما نیست و در اکثر موارد شامپو ها چیز جالبی از اب در نمیان :))
خلاصه که من سبد خرید شامپو رو از خانواده جدا کردم

بابای شما مثل من نیست؟
از چه نظر؟

یک عدد مامان شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 02:46 ب.ظ http://Www.Kidcanser. Blogsky

واااا چه عجیب بوده اون نرم کننده
شاید تاریخ مصرفش گذشته

واقعا
نخیر باور کنید چک کردم
سفر خوش بگذره

سارا شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 11:23 ق.ظ Http://15azar59.blogsky.com

سلام
آیییی مورچههه اونم توی موها ....میگم مطمئنید نرم کننده مو بوده از قفسه خوراکیها حتما کسی عسلی مربایی مارمالادی چیزی رو اشتباهی گذاشته اونجا

سلام

نه بابا روش نوشته بود mask conditioner

مهربانو شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 10:05 ق.ظ http://baranbahari52.blogsky.com/

سلام دکترررر
انتقام خودت و همه ی دوستانی که دارن داستان بازنده م رو میخونن و جای حساسش قطع کردم گرفتی !!!!
پشت میز اداره دارم ووول می خورم و مورچه های فرضی که به جونم افتاده رو از خودم دور میکنم
دقیقا نرم کننده هه مثل ماست چکیده خوشمزه بوده
جیگر این عسل خانومو برم من داره بزرگ میشه

سلام
این قدر به مطالب وبلاگها حساسین؟
پس دیگه مراقب باشم چی مینویسم

پیشاگ شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 08:57 ق.ظ

خداروشکر شیر ژیان الان سالمه


شیر ژیان سریع پرید توی حمام تا پوستش دریده نشه!

فاطمه جمعه 24 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 05:04 ب.ظ

کامنت های دیگرو که خوندم نفهمیدم چرا انقدر دوستان اصرار دارن که مورچه دیگه تو خونه ها وجود نداره
یا اینکه بگن مورچه به مواد قندی علاقه داره و تو نرم کننده مواد قندی بوده

چه عرض کنم؟

فاطمه جمعه 24 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 05:01 ب.ظ

گفتید مورچه یاد تیکه بیسکوییتی که لای کتابم مونده بود افتادم
بعد ی هفته که رفتم سراغش اصلا متن معلوم نبود
طفلیا بعد از اتمام بیسکوییت راه خروج رو پیدا نکرده بودن همونجا عمرشونو دادن به من
من هرچی مارک جدید میخرم عالیه بعد از هفته بعدش که میرم باز بخرم میگن نداریم

عجب
همین میتونه یه پست عالی باشه برای وبلاگ
پس عجب سلیقه ای دارین خوش به حالتون

رافائل جمعه 24 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 02:28 ب.ظ http://raphaeletanha.blogsky.com

سلام آقای دکتر.
همیشه سورپرایزهاتون جالب و شگفت انگیزه. اصلا انتظار نداشتم یادتون باشه.
متاسفانه عمر اونقدر سریع میگذره که فکرش رو هم نمیکنیم.
خداوند مادرتون رو بیامرزه. هر دو مون دو سال سخت رو پشت سر گذاشتیم.
همکلاسی هم مثل شماست. هرچیز جدیدی رو باید امتحان کنه، مخصوصا خوراکی ها و مخصوصا انواع لبنیات.
خیلی دلم میخواد بدونم اون نرم کننده چه مارکی بود. به شخصه اصلا نرم کننده ها رو نمیپسندم و از محصولات بعد از استحمام بیشتر استفاده میکنم.
منم تنها مایع ظرفشویی که استفاده میکنم پریله. واقعا عالیه.
دخترا بزرگ میشن و پدرا وارد میانسالی میشن. اما تمام لحظه های زندگی شیرینی های خاص خودش رو داره.

سلام
این که آدم سالگرد درگذشت مادر یکی از دوستان نزدیک وبلاگی شو بدونه خیلی عجیبه؟
ممنون از لطف شما
راستش مطمئن نیستم علتش همون باشه اما چشم اسمش HAIR WATER بود

بهار جمعه 24 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 12:10 ب.ظ

اقا اسمشو بگید ماهم نخریم شما موهات کوتاهه با یه دوش میره یه لحضه خودمو تصور کردم با موی بلند که هزاران مورچه داخلشه... باید از ته بزنم

آخه میترسم واقعا مال اون نباشه
اسمش HAIR WATER بود

قندک میرزا جمعه 24 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 09:48 ق.ظ http://rahimtaefe.blogfa.com

سلام وهزاران درود
صبح آدینه تون بخیر دکترجان
مگه هنوزم توی خونه ها مورچه وجود داره ؟! جل الخالق! اونم مورچه از نوع قرمزش!
ینی نرم کنندش مواد قندی داشته که مورچه ها تا اونجا کشونده؟!
دکتر جون اسم اون مایع ظرفشویی رو بهم بگو جنس خوب باید تبلیغ بشه به جون خودم راس میگم
الهی عسل جان خوشبخت و سپید بخت و موفق بشه آمین به خانم دکتر سلام برسونید برقرار باشید

سلام
ممنون
اختیار دارین!
چه عرض کنم؟
چشم مایع ظرفشویی پریل!
ممنون

یاسی جمعه 24 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 04:00 ق.ظ

سلام
واقعا مورچه رفته بود لابلای موهاتون؟ وای حتی فکر کردن بهش هم استرس آوره...ایکاش اسم محصول رو میگفتین ....حالا شما دکتر هستین و با دیدن مورچه ها دست و پاتون رو گم نکردین...بقیه مصرف کننده ها ممکنه دور از جون سکته کنن...

سلام
واقعا!
آخه میترسم واقعا مال اون نباشه ضمنا برندش ایرانی بود فکر نکنم شما اونجا ببینینش
سکته مورچه ای

شیشه جمعه 24 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 12:59 ق.ظ http://Www.sangoshishee.blogsky.com

مورچه!! ! ! !
انیمیشن نگاه کنید هم فیلم نامه خوبی دارند هم مورد بدی اکثرا ندارند، انیمیشن روح و کوکو شدیدا توصیه میشه اون هم خانوادگی
من خوراکی ها رو تست میکنم و میخرم، در مواد بهداشتی شدیدا محتاط عمل میکنم و عموما به یک برند خاص متعهد میمونم مگر اینکه خلافش ثابت بشه

بله مورچه!
خدایی ربطشو به این پست نفهمیدم اما انیمیشن را دوست دارم
واقعا حق دارین!
راستی من پیش از شما توی وبلاگتون کامنت گذاشتم! گرچه هنوز تایید نکردین

زری .. پنج‌شنبه 23 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 09:54 ب.ظ http://maneveshteh.blog.ir

یعنی چی؟ اونوقت چرا مورچه ها به سر آنی خانوم حمله نکرده اند؟
اگر اینطوریه که اینقدر مورچه دارید و این نرم کننده اونها را جذب میکنه بعنوان تله مورچه ازش استفاده کنید البته نه روی سرتون

چون ایشون روی تخت آرمیده بودند نه روی زمین!
خوشبختانه دیگه درحال اتمامه

مریم پنج‌شنبه 23 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 09:35 ب.ظ http://mabod.blogsky.com

سلام آقای دکتر
خدا قوت و پر توان باشید
یادش بخیر بچه که بودم و بابا برام قصه می گفت ، بابا خودش خوابش میبرد و من همچنان بیمار بودم
الان دیگه همه ی جنس ها خراب شده شده و نرم کننده هم مستثنی نیست

سلام
ممنون
خدا نکنه شما بیمار باشید

همنشین خوبان پنج‌شنبه 23 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 09:06 ب.ظ

مورچه !!!!

بله مورچه!

منجوق پنج‌شنبه 23 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 08:58 ب.ظ http://manjoogh.blogfa.com/

باورم نمیشه مورچه
البته از اینکه پسبیده به موها معلومه که قند داشته

باور بفرمائید!
احتمالا

هوپ... پنج‌شنبه 23 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 06:41 ب.ظ

یا للعجب! یعنی موهاتون رو خوب نشسته بودین که جاذب مورچه ها شده بود؟!
من هم خیلی وقتا وقتی حوصله فیلم جدید ندارم میرم سراغ دیدن چند باره یک اپیزود رندوم از سریال فرندز.

نمیدونم
شاید هم بوی خاصی داشت
ما که خیلی وقته فیلم چندانی ندیدیم چون ممکنه بعضی صحنه هاشون برای همه اعضای خانواده مناسب نباشن!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد