جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

خاطرات (از نظر خودم) جالب (229)

سلام

1. خانمه سردرد داشت. به شوهرش گفتم: حرص نخوردن؟ گفت: خرس هم نخورده چه برسه به حرص!

2. یه روز موقع رفتن به یکی از درمونگاههای روستائی نمونه گیر کرونا هم همراهمون فرستادن. خانمه پسرشو با سرماخوردگی شدید آورده بود. گفتم: امروز اینجا تست کرونا هم میگیرن. براش مینویسم. گفت: چرا پسر من باید نفر اول باشه؟ خب با یکی دیگه شروع کنین!

3. نسخه خانمه رو نوشتم و هرکاری کردم نمیشد نسخه شو توی سامانه بزنم. بعد که کلی بررسی کردم دیدم بهورزها تاریخ تولدشو یک سال اشتباه زدن. وقتی به خانمه گفتم گفت: دستشون درد نکنه، یک سال جوون ترم کردن!

4. پیرزنه گفت: از وقتی چشممو عمل کردم خیلی سرما میخورم. فکر کنم از همین سوراخی که توی چشمم درست کردن سرماها میرن توی بدنم!

5. جواب آزمایش پیرزنه را دیدم و بهش گفتم: چقدر قندتون بالاست! گفت: آخه قندم بالاست!

6. خانمه گفت: دندون درد دارم. گفتم: ببینم کدوم دندونتون درد میکنه؟ گفت: پنج بالا و شش پائین!

7. به پیرمرده گفتم: از کدوم قرصهای قند میخورین؟ گفت: از کوچیک ها انگار. گفتم: روزی چندتا؟ گفت: دوتا مثل این که!

8. مرده اومد تست کرونا بده. گفتم: دفترچه تونو بدین. گفت: نیاوردمش. گفتم: اشکالی نداره. کد ملی تون؟ روی گوشیش نگاه کرد و گفت. گفتم: تاریخ تولدتون؟ گفت: یادم نیست! یه کم صبر کنید. بعد هم هرچقدر به یکی زنگ زد جواب نداد. گفت: حالا بدون تاریخ تولد نمیشه؟ گفتم: نه باید ثبت بشه. گفت: هزینه اش چقدره؟ گفتم: رایگانه. گفت: پس اگه رایگانه با مشخصات خودم آزمایش میدم!

9. مرده گفت: حال مادرم خوب نیست نمیتونه از ماشین بیاد بیرون. رفتم توی حیاط و دیدمش و گفتم: همین الان باید ببرینشون پیش متخصص. گفت: متخصص هم میاد بیرون ببیندش؟!

10. چند روز پیش پیرمرده گفت: چند روزه که حالم خوب نیست. دکترهای راست راستی هم که توی ایام عید کار نمیکنن پس فعلا اومدم پیش شما!

11. پیرزنه گفت: بیا به این سرِ من بگو چرا این قدر صدا میکنی؟!

12. پیرزنه گفت: بیا فشارمو بگیر. همیشه یا ده بوده یا یازده. گفتم: الان که چهاردهه. گفت: بله الان سه روزه که چهارده شده!

پ.ن1. دیگه کم کم داشتم قبول میکردم که برای خونه جدید باید فیبر نوری بگیرم. داشتم میرفتم سراغ مسئولش که تصادفا برخوردم به یکی از اقوام دور که اصلا یادم نبود توی مخابرات کار میکنه. وقتی جریانو براش گفتم منو برد پیش مسئول اون قسمت و گفت: این پسرخاله منه (!) هرطور شده باید براش سیم مسی بکشی! قرار شد امروز دوباره بررسی کنن ببینن امکانش هست یا نه؟! طبیعتا وقتی یکی از کارمندهای مخابرات این طوری رفتار میکنه یعنی باید بی خیال فیبر نوری بشم! اما مسئله اینه که اگه پارتی پیدا نمیکردم جا برای سیم مسی نبود و حالا که پارتی پیدا کردم داره پیدا میشه؟! فعلا که سر کار دارم آپ میکنم تا ببینیم چی میشه.

پ.ن2. روز اول فروردین حوالی غروب یه لحظه نت گوشیو وصل کردم که دیدم توی گروه پزشکان شبکه کامنت گذاشتن که هرکی میخواد اسم بنویسه برای تزریق واکسن روسی و نوشتم و صبح روز دوم فروردین ششمین پزشک ولایت بودم که واکسن کرونا زدم و خوشبختانه برخلاف اکثر همکاران هیچ عارضه ای هم نداشتم. فعلا که همچنان دارم ماسک میزنم و اقدامات بهداشتیو رعایت میکنم. دست کم تا وقتی دوز دوم واکسنو هم بزنیم.

پ.ن3. دو شب پیش عسل یه کم شیطنت کرد و آنی گفت: تنبیهت اینه که بابا امشب برات قصه نمیگه. شب که رفتیم بخوابیم به آنی گفتم: چند شب بود که قصه نخواسته بود حالا امشب هم که قصه میخواد تو نمیگذاری؟ گناه داره. گفت: خب برو یواش براش قصه بگو که مثلا من نشنوم! رفتم توی اتاق عسل و گفتم: میخوام برات قصه بگم. گفت: ماامااااان تو قصه را برام ممنوع کردی حالا بابا اومده قصه بگه اشکالی نداره؟!

نظرات 47 + ارسال نظر
سودا جمعه 27 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 04:45 ب.ظ

سلام
امیدوارم بعد از تزریق واکسن سلامت باشین و عوارض نداشته باشه.
ماشاالله به صداقت عسل جون.
خیلی پاکن بچه ها، خدا حفظش کنه.

سلام
هنوز که خبری نیست
تا بعد از دوز دوم ببینیم چی میشه
ممنون
واقعا

بهار پنج‌شنبه 26 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 02:09 ب.ظ http://Manoshaed.blogfa.com

سلام وقتتون بخیر
حتما بیایید وبم ،همین الان
و نظرتونو را بفرمایید

سلام
میرسم خدمتتون
بعدنوشت: شرمنده من اینستا ندارم

ساره پنج‌شنبه 26 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 12:31 ب.ظ

سلام آقای دکتر خدایی موقع واکسن زدن هیچ ترسی نداشتین؟
که خاطرات جالبی پس دو سه سال دیگه منم با همچین بیمارانی سرو کله خواهم زد
این سوال بی ربطه ولی اول که دکتر عمومی شدم ساعت کاری هفتگیم تو بیمارستان تقریبا چقدره؟

سلام
استرس که داشتم به هر حال!
موفق باشید
بستگی داره به میزان کمبود نیرو توی اون بیمارستان

ویرا بانو چهارشنبه 25 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 03:10 ق.ظ http://bano-vira.blog.ir/

سلام
خواهر زاده منم همه ح و ه رو خ میگفت مثلا خیات، دایی خمید، خوله
خدا رو شکر واکسن زدید حداقل استرستون کمتر شده
ولی فکر کنم ما مردم عادی باید واکسن برکت یا فخرا یا کوبایی بزنیم با این اوصافی که پیش میره
امکانش هست کسی اصلا نخواد بزنه؟

سلام
خیلی از بچه ها همین طورند
اصلا بعید نیست.
بله بعضی ها هستند که همون واکسنهای قدیمی را هم به بچه هاشون نمیزنن

شکوه سه‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 02:17 ب.ظ

سلام آقای دکتر بسلامتی واکسن هم که زدید من دو روز پیش اسپوتنیک زدم و هیچگونه علایمی جز درد مختصر دست نداشتم به امید آغاز واکسیناسیون عمومی هر چه زودتر

سلام
بله
من هم امیدوارم

مینو دوشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 06:25 ب.ظ http://milad321.blogfa.com

سلام مجدد
در مورد سردرد و اینکه علت همون دکتری هست که بهش مراجعه میکنم:
دو متخصص مغز و اعصاب تشخیص میگرن مزمن دادهد.با دارو های تجویزی دچار لرزش دست و چانه شدم و انقدر شدید شد که دارو را قطع کردند.
یک متخصص مغز و اعصاب دیگه و یک ارتوپد ، بیشتر مشکل را از مهره های گردن و عضله گردن دانستند.
طب سوزنی و متخصص هموپاتی و متخصص نیدلینگ خشک هم کاری از پیش نبردند.
حالا بنظر شما از کی بپرسم؟

سلام
شماره ۱۵
اما خارج از شوخی هر پزشکی بر اساس تخصص خودش نظر میده
این که حق با کدومه طبیعتا من نمیتونم بگم

یک عدد مامان دوشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 12:47 ب.ظ http://Www.Kidcanser. Blogsky

تبریک فراوان بابت زدن واکسن
دور و برم از مجازی و حقیقی هر کادر درمانی که واکسن میزنه، من کلی ذوق می کنم
امیدوارم همگی واکسن بزنیم و زود راحت بشیم از این مدل زندگی

ممنون
امیدوارم

بهار دوشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 08:47 ق.ظ http://Manoshaed.blogfa.com

واو نظرات راجع به واکسن، قدری ما را ترساند

حق دارین
اما من که زدم و مشکلی هم نداشتم

مینو دوشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 01:51 ق.ظ http://milad321.blogfa.com

سلام
امیدوارم برای واکسن نوبت ما هم بشه و جرات پیدا کنم حد اقل به پزشک مراجعه کنم.
کاشکی یکی هم پیدا میشد به من میگفت داخل این کله چه خبره و این درد مداوم لعنتی از کجا میاد
باز هم میگم که دختر گلتون واقعا به شیرینی عسل هست

سلام
آمین
همون دکتریه که پیشش تشریف میبرین
ممنونم

آسمان یکشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 06:53 ب.ظ http://Avare.blog.ir

سال نو مبارک
واکسن نو مبارک
ایشالا قسمت همه

ممنون
ممنون
انشاالله

بهار شنبه 21 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 09:25 ب.ظ http://Manoshaed.blogfa.com

سلام جناب دکتر
وبتون عالیه
حتما میام و کامل می خونم و نظر میدم

فعلا
ی چی هم من بگم،ماحرای واقعی
تو داروخونه بودم خانم دکتره به بیمار گفت این قرص‌ها را بعد ناهار یکی بخورید،بیمار پرسید،بعد ناهار ظهر یا ناهار شب

سلام
ممنون
خوش اومدین
حق دارین خنده دار بود آخه بعد ناهار شب که قرص نمیخورن

منجوق جمعه 20 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 03:40 ب.ظ http://manjoogh.blogfa.com/

خداییش اینو راست می گم خیلی وقت ها خسته ام و می خوام بخوابم اما مغزم همچنان در حال پردازشه . اونقدری توش شلوغ پلوغه که می ترسم به قول معروف بزنه به سرم. اخه همیشه دیوونه ها سرشون رو میگیرن و از سروصدا شکایت می کنن .
و من اونقدر کلافه میشم که پا میشم میشینم
حالا دکتر جون کجای مغزم خراب شده یا داره از کار میافته ؟ هیپ.تالاموسه یا تیروئید یا ...
و اینم بگم که من اصلا اهل خوردن قرص مسکن و این طور چیزها نیستم. اونقدری نخوردم که یک چهارم استامینوفن 500 منو 12 ساعت کامل میخوابونه

این چیزها مربوط به خود مخ میشه
اتفاقا کار درستی میکنین که زیاد دارو نمیخورین

یاسی جمعه 20 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 01:38 ب.ظ

سلام دکتر جان
چه ماجراهایی دارین با این مریضها...آدم میاد حرفهاشون رو میخونه کلی مطلب یاد میگیره... دیگه تا حالا سرما خوردن از سوراخ چشم رو نشنیده بودیم که به لطف این خانم اونم شنیدیم...
پسر دوستم متولد و بزرگ شده کاناداست...با یه لهجه بامزه ای فارسی حرف میزنه و 90 درصد هم اشتباه تلفظی داره..مامانش داشت با یه عصبانیتی درباره یه موضوع اعصاب خوردکن حرف میزد...یکهو دراومده با یه لحن فیلسوفانه ای به مادرش میگه : مامان ...انقدر خرس نخور...دیگه از شدت خنده افتاده بودیم روی زمین نمی تونستیم پا شیم..
حالا خداییش به جرم این افشاگری بالاخره برای عسل خانومی ما قصه گفتین اونشب یا نه؟

سلام
خودم هم کلی ازشون چیز یاد میگیرم
خب راست گفته دیگه خرس خوردن اصلا خوب نیست
گفتم اون هم با صدای بلند چون دیگه لو رفته بودیم

باران جمعه 20 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 02:24 ق.ظ http://julia88.blogfa.com/

عالی بودن همه عسل از همه بهتر بود
خوب خداروشکر که علایم نداشتید خواهر من سر هر دو دوز سه روز علایم شدید داشت. البته خواهر من کرونا گرفته بود. فک میکنم دلیلش همین بود.
من خودم مدرنا زدم. البته فعلا دوز اول. نصف شب از خواب بیدار شدم فک کردم دارم میمیرم. حس خیلی بد و غیر قابل توصیفی بود. میتونستم نفس بکشم اما انگار داشتم خفه میشدم. فک میکردم قلبم تند میزنه اما ضربان قلبم حتی روی ۴۹ هم اومد. اصلا بالا نبود. حتی پایینم بود. همه ساید ایفکتاشو خوندم اصن اینا توش نبود. من به دست چپم زده بوم ولی سمت راست بدنم به شدت درد میکرد بخصوص قفسه سینم. دمای بدنم طبیعی بود. اما یه عرق سر از پیشونیم میریخت. به زور سعی کردم بخوابم دوباره. با حالت خفگی شدید از خواب پریدم. یکی دو ساعت گذشت که بهتر شدم و یه روزم اون علایم رو داشتم. از دوز دوم شدیدا میترسم.

ممنون
بله هر واکسنی ممکنه عوارض جانبی داشته باشه
مثلا همین واکسن ثلاث خودمون (که البته الان دیگه شده پنج گانه) گاهی تشنج هم میده
امیدوارم هرچه زودتر همه علائمتون برطرف بشه

فیلم باز جمعه 20 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 01:34 ق.ظ

خواهش میشه
یه نوع انگوره فک میکردم اسم محلیش تبرزه هس خواستم معادل ملیش رو پیدا کنم تو گوگل سرچ کردم دیدم که اسمش همینه(نوعی انگوره)

ممنون
نمیدونستم

فیلم باز پنج‌شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 05:44 ب.ظ http://1FILMBAZ.BLOGFA.COM

مورد 4 رو دوس داشتم
ما یه فامیل سن بالایی داشتیم میگفت علت درد معدم رو فهمیدم شبا با دهن باز میخوابم معدم سرما میخوره
بعد گوشاشم سنگین بود ابجی خدا بیامرزش میگفت چون انگور تبرزه زیاد خورده گوشاش نمیشنوه

ممنون از لطف شما
فقط انگور تبرزه چی بید؟

بهار چهارشنبه 18 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 11:41 ب.ظ http://Searchofsmile.blog.ir

جونم عسل
اولا که به ما واکسن نمیرسه دوم اینکه من یکی تحت هیچ شرایطی واکسن نمیزنم .واکسن کوبایی؟ هندی؟ ایرانی بلا به دور...
نه خودم میزنم و نه میزارم کسی بزنه! جالب اینکه تو دور و بریام من تنها کسیم که میمونم برای دور آخر واکسیناسیون

ممنون
خب نظر شما هم محترمه اما من که زدم

سهیلا چهارشنبه 18 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 11:10 ب.ظ http://Nanehadi.blogsky.com

خدا رو شکر واکسن زدید.همه داستان ها یه طرف.عسل خانم هم یا طرف.

ممنون
واقعا

منجوق چهارشنبه 18 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 09:20 ب.ظ http://manjoogh.blogfa.com/

1- خب یعنی چی ؟ از خوشی که اون طوری نشده می گفتی مرتیکه حرصش دادی اینطوری شده دیگه.
2- بد مادرشوهری میشه
3- خوشحالیم داره والا به خدا
4- سینوزیت نداشتی دکتر به خدا منم تو زمستونها از چشمم سرما میخورم لامصب بد دردیه
5- بسکه پیرزنها شیرینن
6- نخند تو رو خدا منم همین طوری میگم
7- انگار حافظه اشم خراب بوده
8- لامصب کرونا بدتر از اعتیاد مایه ابروریزی شده
9- عشق مادر اینه
10- شماهم براش داروی الکی مینوشتی مثلا میگفتی روزی سه بار بره جلو داروخونه بو بکشه
11- اون من بودم گاهی شبها اصلا نمیذاره من بخوابم تازه من می خوام بخوابم اما مغزم همچنان فکر می کنه
12- تصاعد حسابی داشته میرفته بالا خداروشکر لگاریتمی نمی رفته
و متاسفم که عسل شما رو به مامانش فروخت

جرات داریم به مریض یا همراهش بگیم مرتیکه؟!
واقعا
چه جور!
خوشبختانه نداشتم
واقعا
چشم
ظاهرا
چرا آبروریزی؟
واقعا
بو بکشه؟
شما بودین؟ چقدر پیر شدین
حتما
هییییی

نسرین* چهارشنبه 18 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 03:25 ب.ظ

سلام
مورد اول شوهره چه قدر احساس بامزگی می کرده
مورد 6 این که چیزی نیست، یکی اومده بود، می گفت اندوم دو میل آندره! (عصب کشی دو میلی متر کوتاه تر از طول ریشه انجام شده بود.)

سلام
واقعا
واو اوه مای گاد!

طیبه چهارشنبه 18 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 01:27 ب.ظ http://parandehdararamesh.blogfa.com/

سلام آقای دکتر مهربون
حالا که عید تموم شده و شما هم که کار می کنید و به قول مریض شماره ی 9 جزو دکتر های راست راستی شدید و از اون جا که با توجه به مریض شماره 10 با سَرهای مریض ها هم حرف می زنید لطفا چندکیلومتر هم طی الارض کنید (نگید پیغمبر نیستم ،الان مجازیه و میشه) به سَر من هم بگید چرا دو روز قبل اینقدر منو اذیت کرد ؟
درباره ی عسل جان هم باید بگم دختر است دیگر،معصوم تر و پاک تر نسبت به پسرهای همسنش
بیا و ببین اگه نیکان در شرایط مشابه بود چطوری همه چی رو به نفع خودش مصادره می کرد،اصلا کار به سوال نمی کشید

سلام
ای کاش واقعا چنین قدرتی داشتم
واقعا
خودم هم پسر بودم میدونم

زندگی در خیابان بیست و پنجم سه‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 10:49 ب.ظ https://24street.blogsky.com/

اقای دکتر یعنی واقعا میشه به واکسن ها اعتماد کرد ؟ من خیلی میترسم
به نظرتون کی به ما معمولیا که کادر درمان نیستیم و بیماری خاص نداریم واکسن میرسه ؟

به قول یکی از همکاران اگه یک درصد مفید باشه هم خوبه و بهتر از نزدنش
دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره!

شیدا سه‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 10:01 ق.ظ

من یه سوالی برام وجود داره که حالا که دیدم شما هم درباره‌ش نوشتید گفتم شاید بتونم از شما بپرسم. اینطور که من خوندم کسانی که هر دو دوز واکسن رو هم بزنن ممکنه ناقل باشن و به دیگران انتقال بدن ولی خودشون مبتلا نمی‌شن. پس چطوره که همه می‌گن بعد از دوز دوم می‌تونیم ماسک رو برداریم و از مراقبت‌ها کم کنیم؟ اگه دیگران رو مبتلا کنیم چی؟

درواقع حق با شماست.
هیچ واکسنی نمیتونه ایمنی صددرصدی بده و نهایتا من وظیفه دارم همچنان از ماسک استفاده کنم.
اما میگن اگه هفتاد درصد مردم واکسن بزنن چون دیگه کمتر کسی باقی میمونه که مبتلا بشه همه گیری از بین میره.

سینا سه‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 09:45 ق.ظ http://sinadal.blogsky.com

واکسنتون مبارک
آفرین به این بچه

ممنونم آقای دکتر
سپاسگزارم

نگین سه‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 12:13 ق.ظ http://www.parisima.blogfa.com

سلام

خدا خیرتون بده که باعث گسترش نشاط میشین ..

برای اون پیرزن گوگولی مورد شماره 4 میشه از سیمان استفاده کرد یا با گچ هم کارش راه میفته؟

ای جانم، عسل کوچولو، نماینده یک تربیت خوب از یک خانواده خوب
خدا براتون نگهش داره و به پاش خوشی کنید ...

سلام
مخ لسیم
نه از این حرفها به رد بود
واقعا

همنشینِ خوبان دوشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 08:31 ب.ظ

سلام دکتر
عسلِ بابا رو ببین ، عزییییییزم
افسوس که اون لحظه دیدن ِ واکنش شما و آنی رو از دست دادم

سلام
دختر هم این قدر رسوا؟

نیلو دوشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 03:53 ب.ظ http://nil-nil.blogfa.com

سلام دکتر. مثل همیشه خاطرات پزشکی جالبی بودن. اونی که تاریخ تولد اینا رو هم نمی دونست عالی بود:) مشخص شد می خواد از بیمه کس دیگه استفاده کنه. عاشق صداقت عسل شدم اصن. بابا این دخمل چرا انقدر شیرینه! خب عسله دیگه...خدا حفظش کنه براتون.

سلام
بله‌ بالاخره لو رفت!
از لطف شما سپاسگزارم

دخترمعمولی دوشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 09:41 ق.ظ http://mamoolii.blogsky.com

۴ و ۸- :)))))
۶- چه مشکلی داشت؟ اینجا دندونا رو با شماره میگن. اونجا این طوری نیس یا خانمه شماره ها رو اشتباه میگفت؟
عسل خانم عالیه :))))))، حالا خوندین بالاخره قصه رو یا نه؟

6. نه اینجا به ندرت از این چیزها بلدن!
ممنون بله اون هم با صدای بلند چون دیگه لو رفته بودم!

لیلا یکشنبه 15 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 06:03 ب.ظ

مینویسه درخواست کارت نشده ولی مستقیما میرین تو صفحه مریض

ممنون
فردا امتحان میکنم
بعدنوشت: بله حق با شما بود. ممنون چیز خوبی بهم یاد دادین

لیلا یکشنبه 15 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 04:47 ب.ظ

سلام آقای دکتر سال خوبی رو براتون آرزو میکنم. اگه تاریخ تولد بیمار رو نداشتین پیگیری کارت بهداشت رو بزنین با کد ملی و بدون تاریخ تولد وارد صفحه بیمار بشین

سلام
میشه؟ امتحان میکنم اما نمینویسه برای ایشان درخواست کارت نشده است؟
ممنون

مهربانو یکشنبه 15 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 04:36 ب.ظ http://baranbahari52.blogsky.com/

بعله اگر واقعا ازدواج دخترها، قراره مظلومیت پدران رو آشکار کنند امیدوارم همه ی دخترها ازدواج کنند البته آگاهانه و درست
درمورد خودتون باید بگم که شما دوست عزیز و محترم من در بلاگ اسکای هستید

آمین
شما همیشه به من لطف دارین ممنون

مریم یکشنبه 15 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 02:33 ب.ظ http://mabod.blogsky.com

سلام جناب دکتر
خدا قوت و پر توان باشید
من یکدفعه معده درد شدید داشتم ،
در دوران نوجوانی ، به پدرم گفتم من نمی تونم بیام یا به دکتر بیاد داخل ماشین منو ببینه یا با صندلی چرخ دار منو ببرید تا داخل بیمارستان
درمورد فشار و چربی هم من همیشه میگفتم‌نه فشار دارم نه چربی
رفتیم آزمایش دادیم چربیم ۲۰تا بالا بود و فشارم هم چهارده بود
فدای شیرین عسل بشم من ، ولی تو بچگی هروقت پدر قصه می گفت خودش می خوابید و من همچنان بیدار بودم

سلام
ممنون
عجب
با این سبک زندگی بی تحرک همه مون چندان جای تعجب نداره
ممنون

نسرین یکشنبه 15 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 11:46 ق.ظ https://yakroozeno.blogsky.com/


سلام جناب دکتر بالاخره چشممون به پست سال جدیدتون روشنش شد.چقدر از این پستتون خندیدم. دلتون شاد.
2 همیشه باید نق بزنیم دیگه.
3
4
5 قند در قند شد
6
7 این درد بنظرم آشناست، آخه درد بالای شصته: الزایمره
8 بعضیا زهر مار مفتی هم بهشون مزه خوبی میده
9 آخی راست میگه. شما مهربونی کردین واقعاً
10 جای شما بودم می گفتم پس پاشو برو وقت منو نگیر
11 آخی سرش خیلی درد می کرده خب. دلیل دردش چیز بخصوصی بود یا میگرن؟
12 ریاضیش خوب بوده، یازده رو به اضافه سه کرده

خوشحالم بهرحال داره براتون وصل می کنند. ولی واقعاً تو ایران پارتی بازی حرف اولو میزنه وگرنه مردم فقط باید بدوند و زیر میزی بدن و صبر و صبر و صبر

خوشحالم که واکنش منفی نداشتید. مدتی می گفتند نوع روسیش خوب نیست ولی گویا بعد تکمیلش کردن.

عسل لو می دهد! چقدر روح پاک و روان خوبی داره.
پست آخرم تقدیمی به شماست.

سلام
شما لطف دارین ممنون
۵. دیشب یکی از شبکه های تلویزیونی افغانستان را نگاه میکردم که مریضه شکر داشت! برام جالب بود
۸. واقعا
۹. اختیار دارین
۱۱. مشکل خاصی نبود خوشبختانه
۱۲.
ممنون
یکی از دوستان میگفت اگه واکنش نداشتی یعنی قبلا بدون علامت گرفته بودی!
واقعا
ممنون

مهربانو یکشنبه 15 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 10:28 ق.ظ http://baranbahari52.blogsky.com/

آقای دکتر برای جوابی که برای مورد شماره 3 من نوشتین:
نمیدونستین من در زمینه ی " خشونت علیه مردان فعااالم" ؟؟

***چقدر برام جالب بود پاراگراف آخر کامنت رافائل دقیقا خود منه
درست بعد از ازدواجم پی به مظلومیت بابا بردم

تا جایی که من شما رو شناختم با هر کسی همون طور که لیاقتشو داره برخورد میکنین البته به جز در مورد خودم که نمیدونم چرا این قدر به من لطف دارین
به امید ازدواج هرچه زودتر همه دخترها!

زهره یکشنبه 15 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 08:10 ق.ظ

شاد و سلامت باشید

سپاسگزارم

صبا یکشنبه 15 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 06:40 ق.ظ http://gharetanhaei.blog.ir/

پیرزن های مورد ۴ ، ۱۱ خیلی خوب بودن


خوشم میومد وجدان عسل تون بیدار هست

واقعا
ممنون

م شنبه 14 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 11:53 ب.ظ

سلام ، سال نو مبارک
آقای دکتر حساب دستتون اومد رییس کیه یا عسل جان باید دایم یاد آوری کنه؟
ازون پیرمرد به دل نگیرید منم چند سال پیش رایگان میرفتم یه موسسه کودکان باهاشون درس کار می کردم یکی از بچه ها همکاری نمی کرد بهش گفتم چرا اینقدر اذیت میکنی؟ گفت آخه تو اگه گدا نبودی اینجا نبودی !! گفتم آخه من الان رایگان کار می کنم گدای چی هستم ؟ کم نیاورد گفت : گدای محبت

سلام ممنون
من که از قبل هم میدونستم!
نه بابا چیو به دل بگیرم؟ عجب!

لیدا شنبه 14 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 11:03 ب.ظ

ایول به صداقت عسل

واقعا

ترانه ی باران شنبه 14 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 10:46 ب.ظ

مورد شماره 4 چقدر خندیدم
حتما علتی داره خب:))

آخی چه روح پاکی داره بچه♡_^

خنده تون مستدام
حتما
واقعا

سارا شنبه 14 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 06:45 ب.ظ http://15azar59.blogsky.com

سلام
۱: اقای دکتر این از اون مواردی هست که روز ولنتاین باید کادوش داد به خرسه ها
۴: یادم باشه اگر خواستم چشممو عمل کنن بگم سوراخش نکنن
۸: عجب زبلی بوده اون ..یعنی میخواسته اونجوری اگر هزینه ای داشت گردن فرد مورد نظرش بیوفته !!ا
...
عسل که ادم فروش نبود

سلام
چرا؟
بله بله حتما!
چه جورررر
میخواد قانون خونه اجرا بشه!

Safa شنبه 14 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 05:55 ب.ظ http://Www.mano-tanhae-va-omid.blogsky.com

واااای خیلی جالب بود امیدوارم همیشه زندگیتون پر از ماجراهای خوب باشه . این عسلک هم ببوسید حسابی و از این دوران لذت ببرید بعدها که بچه ها بزرگ میشن واین روزها به خاطره تبدیل میشن دلتون برای این روزها حسابی تنگ خواهد شد.

ممنون از لطف شما
همین طوره

شارمین شنبه 14 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 02:55 ب.ظ http://behappy.blog.ir

سلام.
اول از همه واکسنتون مبارک! :)

۲. یاد حبیب لیسانسه‌ها افتادم! :)
۴. وااای چه پیرزنه بامزه بوده. داشت جدی می‌گفت یعنی؟
۶. چه تخصصی جواب داده! شما مگه دندون هم معاینه می‌کنید آقای دکتر؟ پا تو کفش هوپ کردید؟! :)))
۱۰. منم یه بار یه نفر بهم زنگ زد یه سوال روانشناسی در مورد بچه‌ش پرسید
و گفت فعلا اینو بهم بگید بعد می‌برمش پیش یه مشاور! :/
۱۱. گفتید به سرش؟!



معلومه عسل خانوم حسابی تابع قوانینه‌ها!

سلام
ممنون
چون این سریالو ندیدم چیزی نمیتونم بگم
ظاهرا که جدی بود
واقعا نه جریان داره در جواب خود دکتر هوپ گفتم
پس سابقه شو دارین!
گفتم اما نمیدونم انجام بده یا نه؟!
واقعا

هوپ... شنبه 14 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 02:21 ب.ظ

سلام
١- خرس چه ربطی به حرص داشت اخه؟ :-///

٢- تازه باید از خداش باشه که اولین نفر تست بگیرن بدون معطلی بدون اینکه هوا از نفرات قبل الوده شده باشه.

٦- دکتر ربولی! واسه چی پرسیدین کدوم دندوناش درد دارن؟ :-))
٩-١٠- من دکتر راست راستکی بودم و عید سرکار نرفتم
پ.ن٢- دکتر خوشا به حالتون. دستتون رو سر ما دندونپزشکا

سلام
واقعا
راستش چند هفته پیش ساعت چهار صبح یه پسر اومد با شکایت درد دندون. نسخه شو که نوشتم و دادم دستش شروع کرد بهم فحش دادن و گفت تو چه دکتری هستی که یه چراغ قوه ننداختی توی دهنم ببینی اصلا کدوم دندونم درد میکنه؟!
9 یا 10؟ خوش به حالتون
با رعایت شئونات البته

عابر شنبه 14 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 01:49 ب.ظ

سلام. روز به خیر. اول اینکه خوشحالم که واکسن زدید امیدوارم همه تا سال دیگه دریافت کرده باشیم.
ش ۲ رو با صدای حبیب تو سریال لیسانسه ها خوندم. ش۴ هم عاااالی بود خیلی خوب بود.
و اما پ.ن مربوط به عسل این نسل خیلی خوبن صادق و چون صادقن به نظر خیلی اخلاق مدارن امیدوارم که ایران رو اینها به جای بهتری تبدیل کنند که حتما هم میتونند.

سلام ممنون امیدوارم
متاسفانه ندیدمش ممنون
خیلی هاشون همین طورند. امیدوارم

زری .. شنبه 14 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 01:21 ب.ظ http://maneveshteh.blog.ir

سلام،
واااای خیلی باحال بود اون زبلی که گفته بود حالا که رایگانه با مشخصات خودم فرم را پر کنید
چقدرررررر حرفه ای بوده دندان پنج و شش
دکتر امسال سوتی های مریض هاتون خیلی هوشمندانه تر هست و این جذابترش کرده

سلام
ممنون
واقعا
بله دیگه سطح فرهنگ مردم داره بالا میره

مهربانو شنبه 14 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 11:26 ق.ظ http://baranbahari52.blogsky.com/

سلام آقای دکتر مبارکه اولین پست سال
2-
3-از دست این خانومااا
4-یعنی گاهی وقتا فیلمای طنز میبینم فکر میکنم چقدر غلووو کردن، ولی با خودن خاطرات شما میبینم انگار عین حقیقته
5-
6-خودش یه پا دندون پزشک بوده
7-در شک و دودلی زندگی می کرده
8-ای متقلبِ داااغون
9-
10-تخریب شخصیتی کامااامل
11-گفتین؟
12-میخواسته دستگاه شما رو چک کنه
پ ن 1: آخ که چقدر سر این موضوع حرص خوردم تو خونه ی جدید
پ ن 2: بسلامتی .. من نمیدونم چرا اصلا به این واکسن ها اعتماد ندارم
پ ن 3 : دمممش گررم یعنی صدااقت کامل

سلام ممنون
ایضا
واقعا خوبه خودتون قبول دارین!
نخیر حقیقته!

ظاهرا
یه پا آگنوستیک بود
واقعا

چه جورررر
گفتم اگه گوش کنه!
ظاهرا
شما هم؟
حق دارین اما به قول یکی از همکاران یک درصد هم که موثر باشه ارزششو داره
واقعا

رافائل شنبه 14 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 11:17 ق.ظ http://raphaeletanha.blogsky.com

سلام.
سال نو مبارک.
یعنی من نمیرم برا این پیرزنهای گوگولی شماره ۴ و ۱۱ و ۱۲؟
شماره ۸: ببینید با مردم چه کردند که بابت هزینه ها مجبورند دروغ بگن.
توی این مملکت اگر پارتی نداشته باشی باید دور از جونتون بری یه گوشه منتظر عزرائیل بمونی. وقتی افراد بی کفایت رو با پارتی مینشونند در کرسی کارهای دولتی، اولین چیزی که این افراد تصور میکنند اینه که اون میز ارث باباشون بوده و هر مراجعی که بهشون رجوع میکنه باید منتشون رو بکشه یا سبیلشون رو چرب کنه تا کارش رو راه بندازند.
این دخترهای وروجک چنان مامانی هستند که طفلک باباها هرچقدر هم سعی کنند نمیتونند ذره ای از نفوذ مادر رو به دست بیارند. به شخصه سالهاست دلم برای باباها میسوزه. دقیقا از وقتی از خونه دور شدم و تونستم از نفوذ مادر خودم رو رها کنم فهمیدم پدرم خیلی مظلوم بوده

سلام
سال نو شما هم مبارک
دقیقا
واقعا همین طوره
دیگه وقتی خودتون اعتراف میکنین چی بگم من؟!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد