جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

خاطرات (از نظر خودم) جالب (247)

سلام

1. خانمه گفت: این بچه را چندبار آوردم دکتر و خوب نشده. یه آزمایش براش بنویس ببینم چه مرگشه؟ براش آزمایش نوشتم. وقتی میرفتند بیرون بچه از مادرش پرسید: خب حالا معلوم شد چه مرگمه؟!

2. توی یک مرکز دوپزشکهء همیشه شلوغ بودم. اما اون روز بیش از حد شلوغ شده بود و از صبح فقط درحال دیدن مریض و نوشتن نسخه بودم. اواخر وقت اداری بود که یکی از خانمهائی که پشت در ایستاده بود از یکی دیگه از خانمهای منتظر پرسید: توی اون یکی اتاق هم دکتر هست؟ اون یکی گفت: نه امروز فقط همین یکیه! درحال تعجب کردن بودم که خانم اولی آروم در اون یکی مطب را باز کرد و گفت: اهه یه دکتر دیگه هم اینجا هست و ما این همه وقت این طرف منتظر بودیم! دیگه نمیدونم واقعا از صبح در بسته بوده؟ خانم دکتر ...!

3. خانمه گفت: این بچه از چند روز پیش تب داره. گفتم: همیشه تب داره؟ گفت: تا وقتی که خوابه خوبه. تا بیدار میشه داغ میشه!

۴. راننده مرکز توی راهِ رفتن به روستا یک سی دی از ترانه های یکی از خواننده های اون طرف آب گذاشته بود. خانم دکتر دندون پزشکی که جدیدا با ما همسفر شده گفت: چه آهنگهای قشنگی گذاشتین ... و الان بیشتر از یک ماهه که ما داریم اون ترانه ها را گوش میدیم!

5. راننده یکی از مراکز هر روز که اونجا بودم حدود ساعت ده صدام میکرد و بعد که میرفتم توی آبدارخونه یک فنجون قهوه بهم میداد. من هم تشکر میکردم و میخوردم و مدیون لطفش بودم. یک روز یکی دو بار صدام کرد و چون مریض داشتم نرفتم. بالاخره برای سومین بار که صدام کرد رفتم و قهوه را خوردم و دیدم راننده شروع کرد به شستن قهوه جوشش و به خودش گفت: من که قهوه مو خورده بودم حیف بود اینو هم بریزم!

6. درحال دیدن مریض بودم که یکی از پرسنل با یک دسته کاغذ A4 اومد و گفت: این آمار منو مهر و امضا میکنین؟ باید بفرستم شبکه. چندتا شونو که مهر کردم گفت: چقدر مهرتون کم رنگ شده. بدین ببرم براتون جوهر بریزم توش. تشکر کردم و مهر را بهش دادم. چند دقیقه بعد آوردش و گفت: این مهرتون چطوریه؟ هرچقدر جوهر داشتم ریختم توش و پررنگ تر نشد! مهر را ازش گرفتم و چند نسخه باهاش مهر کردم و دیدم مرتبا داره کم رنگ تر میشه! چند لحظه بعد یکی دیگه از پرسنل با یک دسته برگه دیگه اومد و گفت: چقدر مهرتون کم رنگ شده! گفتم: خانم ... الان برد و جوهر توش ریخت اما نمیدونم چکارش کرده که کم رنگ تر شده؟! پرسنلی که تازه اومده بود مهر را برداشت و چند لحظه بهش وررفت و گفت: درست شد. اون قسمتی که توش جوهر میریزیم را برعکس گذاشته بود! (خودم بهش ور نرفتم چون درمونگاه به شدت غلغله بود!)

7. خانمه گفت: من از قطره اشک مصنوعی استفاده میکردم اما الان چند ماهه که استفاده نکردم و چشمم اذیت میشه چکار کنم؟ گفتم: خب چرا استفاده نکردین؟ گفت: آخه باردار شدم بعد روی قطره را هم خوندم دیدم مواد نگهدارنده داره!

8. خانمه گفت: امروز آخرین روز پریودمه. اما تازه امروز خونریزی پیدا کردم. این چند روز اصلا خونریزی نداشتم!

9. نسخه پیرزنه را که نوشتم گفت: میشه انسولینمو هم بنویسی؟ گفتم: بله! از کدومشون میزنین؟ توی کیفشو گشت و بعد گفت: نیاوردمشون. همراهش گفت: خب چرا نیاوردی؟ حالا از کجا بدونه چه نوع انسولینی میزنی؟ پیرزنه گفت: من چه میدونم؟ آخه من آدمم؟!

10. پیرزنه گفت: از چند روز پیش دستم اون قدر درد میکنه که اصلا نمیتونم راه برم!

11. نسخه پیرزنه را که نوشتم گفت: یک شربت هم برای خواهر شوهرم بنویس میخواد بره. گفتم: کجا میخواد بره؟ گفت: ان شاءالله اون دنیا!

12. توی ماه رمضان هرچقدر به خانمه گفتم: آمپول بزنین گفت: نه! روزه ام باطل میشه. هرچقدر هم گفتم آمپولش تقویتی نیست و مشکلی نداره فایده ای نداشت. روز عید فطر اومد جائی که شیفت بودم و گفت: من همونی هستم که هرچقدر بهت گفتم برام آمپول بنویس گفتی نه روزه ات خراب میشه حالا آمپول نزدم خوب نشدم!

پ.ن1. بالاخره گوشی سابقم درست شد و اونو تحویل عسل دادم. ظاهرا که دیگه هیچ مشکلی نداره. انگار فقط قسمت بود عسل هم گوشی دار بشه!

پ.ن۲. سالهاست که به جز بعضی از فوتبال ها عملا شبکه های تلویزیونی ایرانو نگاه نکردم. اما برام جالب بود وقتی چند روز پیش شنیدم بابا که همیشه با ماهواره مخالف بود هم نصّاب آورده و دیش گذاشته!

پ.ن۳. امروز دوز چهارم واکسن کرونا را هم زدم. فعلا فقط مخصوص کادر درمانه و بالای هشتاد سال!

نظرات 38 + ارسال نظر
شادی دوشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1401 ساعت 11:07 ق.ظ http://setarehshadi.blogsky.com/

مورد 3 نگرفتم نکته اش چی بود؟ خوب بنده خدا تبش قطع و وصل می شده:

آخه هر روز به محض بیدار شدن از خواب؟

لیمو شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1401 ساعت 07:38 ب.ظ http://Www.from-m.blogsky.com

من از وقتی اینجا رو خوندم استرس گرفتم بخوام برم دکتر مخصوصا که زبان هم روان نیستم احتمالا هر دفعه رفتم کلی سوتی دادم فقط امیدوارم این دکتر ما وبلاگ نویس نباشه

آخه دکترهای خارجکی چه میدونن وبلاگ چیه؟!

امیر حسام چهارشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1401 ساعت 11:59 ب.ظ https://bimoghadame.blogsky.com/

سلام؛ مورد شماره 7 را هم من و خانمم تجربه کردیم.
کلاً در این دوران بخصوص برای فرزند اول آدم نسبت به هر چیزی حساس میشه...
ممنون که لبخند را به لبان ما می آورید.

سلام
اون که بله
خواهش میگردد

فاطمه چهارشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1401 ساعت 12:47 ب.ظ http://ftmhs.blogfa.com/

چقدر عالی که همین اتفاقات روزمره براتون جالبه و توجهتون رو جلب میکنه!
این جوری زندگی براتون تکراری نمیشه!:)

سپاسگزارم

مینا مهرآفرین چهارشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1401 ساعت 08:22 ق.ظ http://Www.sky2sky.blogfa.com

سلام چه موارد جالبی واقعا لبخند به لبم نشست. ممنون بابت اشتراک گذاری... مورد ۱۲ حتمالاً اختلال پارانوئید هم داشته متوهم دروغگوی خودقربانی‌پندار!

سلام
سپاسگزارم
بعید نیست

پارادوکس سه‌شنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1401 ساعت 07:25 ب.ظ http://Limooa.blogfa.com

سلام خاطرات جالبی بودند:)

سلام
سپاسگزارم

نیوشا سه‌شنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1401 ساعت 02:09 ب.ظ

سلام
چند روز پیش رفته بودم دکتر، در مورد تیروئیدم به دکتر گفتم، بلافاصله دکتر پرسید nuclear medicine داشتی، من هنوز ذهنم درگیر تیروییدم بود، متوجه نشدم دکتر چی گفت، فکر کردم اسم قرصم رو پرسیده. بعدا متوحه شدم چی گفت. پیش خودم گفتم الان اگه این خانم دکتر هم مثل آقای دکتر وبلاگ داشته باشه میره مینوسه من امروز یه مریض داشتم که به nuclear medicine گفت اسم دارو

سلام
خب مگه اسم دارو نیست؟

نازی دوشنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1401 ساعت 12:42 ب.ظ

خیلی لطف کردین متشکرم ازتون

خواهش میکنم
امیدوارم بهتر بشین

آنا دوشنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1401 ساعت 01:06 ق.ظ

سلام
این کلیپو دیدم یاد پیرزن شماره ۱۱ افتادم

https://www.instagram.com/tv/CdkiS3BAbPx/?igshid=MDJmNzVkMjY=

سلام
من که اینستا ندارم میفرستمش برای آنی ببینم چیه

لیمو یکشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1401 ساعت 11:17 ب.ظ http://From-m.blogsky.com

چقد این مورد هشت و ده بامزه بودن

سپاسگزارم

نازی یکشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1401 ساعت 10:57 ق.ظ

دکتر واسه ماشک چشم علاوه بر شستشو با چایی چه قطره هایی به نظرتون مفیده؟ یه ماشک کوچولو زده چشمم واقعن اینقدر سرم شلوغه وقت دکتر رفتن را ندارم لطفا راهنمایی کنید ممنونم ازتون

من داروهای آنتی بیوتیک موضعی تجویز میکنم.
مثلا پماد چشمی تتراسایکلین یا قطره سولفاستامید

نرگس شنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1401 ساعت 11:47 ق.ظ http://joqdebaroonkhorde.blogfa.com

فقط مورد پنجم=))) مصداق بارز تعارف نخوری میریزم دور=)) مگه ما سطل آشغالتونیم آخه=))))
البته تو قهوه جوش باید تا یه حدی حتما آب بریزیم وگرنه قهوه اصلا درست نمیشه و از لوله ی بالاش چیزی سر نمیاد:)) یک نفره هم متاسفانه نمیشه همشو خورد و اوردوز کرد=)) پس تا حدودی قابل درکه:))
ولی بازم خوبه تو نظرش اینکه به شما قهوه بده ارجحیت داره به اینکه بریزه دور=)))))

از لطفتون سپاسگزارم
بله توفیق اجباری برام بود!

یاسمن جمعه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1401 ساعت 10:12 ق.ظ

بند ۱۱

ممنون

لیمو جمعه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1401 ساعت 01:39 ق.ظ

۱۱ فکر کنم منظورشون شربت شهادت بوده
پ.ن ۲: من از وقتی یادم میاد ماهواره داشتیم اما هفت ساله که کلا صداوسیما رو گذاشتیم کنار.

بعید نیست
بهتون حق میدم

سودا پنج‌شنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1401 ساعت 03:44 ب.ظ

سلام جناب دکتر
۱- چرا متوجه نیستیم که بچه‌ها خیلی می‌فهمن!
۴- باید دم‌خانوم‌ دندونپزشک رو ببینید تا آهنگها عوض بشه
گوشی عسل جون هم مبارک.
دقیقا به جز مواردی مثل بازی فوتبال اصلا تلویزیون ایرانو نمی بینیم.
به سلامتی دوز چهارم واکسن‌رو هم زدید.

سلام
واقعا
میترسم برای چهارتا آهنگ برامون حرف دربیارن
ممنون
من هم همین طور
بله خوشبختانه

طیبه تی تی پنج‌شنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1401 ساعت 02:00 ب.ظ http://parandehdararamesh.blogfa.com/

سلام آقای دکترخدا قوت
گوشی عسل جان مبارک.خداروشکر که تعمیر شد و قابل استفاده
همه موارد جالب بودند .مرسی
ما هم بالاخره یه دونه دیش رفت تو تراسمون ولی باور کنید اگه شما از ماهپاره خونه ی ما چیزی دیدید ما هم دیدیم
چون برای ما جذابیتی نداره و اونقدر که خواهرشوهرا به همسرم گفتند بخر برای روحیه طیبه خوبه ، همسر خرید ولی ههیچکدوم نگاه نمی کنیم.البته من تی وی ایران هم خیلی کم نگاه می کنم مثلا سریال کارتون بینوایان یا همچین چیزایی تو انیمیشن ها یا گاها کتاب باز یا سریال های مورد علاقه نیکان تو آی فیلم که خودش روشن می کنه و من ناچارا صداشو می شنوم البته نگاه نمی کنم این رو
من از مخالفان سرسخت ماهپاره بودم ولی شبکه های بیخود رو نصاب قفل کرد و الان پاک پاکه

سلام سپاسگزارم
ممنون از لطف شما. اگه زودتر درست شده بود این گوشی را نمیخریدم.
بله من دیدم
من که دلیلی برای ممنوعیتش نمیبینم. همون طور که شبکه هائی داره که باید از دسترس اطفال دور نگه داشت (!) پُره از مطالب علمی و آموزنده.
ممنوعیت ماهواره از نظر من مثل اینه که فروش چاقو ممنوع بشه چون میشه باهاش آدم هم کشت

عمه خانم چهارشنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1401 ساعت 08:33 ب.ظ https://amehkhanoom.blogsky.com

من عاشق مورد 12شدم،چرا مانع میشید خب

معلومه خودتون هم دست کمی ازش ندارینا

کامبیز دیاری چهارشنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1401 ساعت 05:35 ب.ظ

به کامنت گزار خانم سحرناز:
اینها اگر میخواستن زامبی بشن با اینهمه فشار اقتصادی وحشتناک و امار جرم و جنایت بالای ایران زامبی شده بودن

یعنی واقعن این ساندیس خورا چی میزنن جدی ؟ اخه واکسن کرونا کجا زامبی کجا

تا جایی که میدونم ساندیس خور نیستن
گرچه به دلایلی این بار با اسم واقعی شون کامنت نگذاشتن

دل آرا چهارشنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1401 ساعت 04:58 ب.ظ

سلام دکتر
در مورد قهوه، اون بنده خدا رو دریابید. منم به همین مشکل گرفتارم و مدام التماس همسر می کنم! این قهوه جوش ها یه جوریه که اگه با ظرفیت کامل درست نشه، کیفیت قهوه خیلی متفاوت می شه و اون طفلکی مجبوره یه همپا برای خودش پیدا کنه!

سلام
من که درخدمتش هستم
کاش نوشیدنی های دیگه را هم تست می‌کرد

سحرناز چهارشنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1401 ساعت 11:56 ق.ظ

دکتر عوارض نداره هر شش ماه دارین واکسن میزنید؟ کاش نزنین من جای شما ترسیدم خودتون دچار عوارض نمیشین؟ من شنیدم بعد یه مدت مخ را پوک میکنه و الزایمر میاره اینقدر نرو واکسن بزن دکتر ریز تراشه تو بدنت کار میزارن با واکسن زامبی میشی اینا شوخی نیست واقعیته که از مردم قایم میکنن

تا حالا که مشکلی پیش نیومده
من که همین حالا هم آلزایمر دارم
اما خارج از شوخی فکر نکنم بشه با این سرنگها ریزتراشه تزریق کرد

فریبا چهارشنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1401 ساعت 10:56 ق.ظ

از این جهت پرسیدم که واژه پیرزن و پیرمرد در نظر افراد با سن بالا حس خوبی بهشون نمیده.مادر من که هشتاد سالشه وخودمن که شصت سالمه احساس خوبی نداریم فکر کنیم پیر هستیم.
لازم نیست وقت زیادی برای پدر بذارید همین که پدر و پسری با ماشین یه دور بزنید یا یه پارک ورستوران برید البته فقط دوتایی تا مدتها شارژ می شه.
من خودم ماشین دارم کوه و مسافرت تنهایی میرم ولی گاهی که بچه ها یه کوه با من میان خیلی خوشحال می شم.مهم اینه والدین حس کنن در زندگی فرزندانشان جایی دارند و بهشون توجه می شه.البته هر اولادی جای خودش رو داره و دیگری جای اونو پر نمی کنه.

ممنون از توضیحتون
طبیعتا من هم بهشون نمیگم اوی پیرزن!

فریبا چهارشنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1401 ساعت 07:22 ق.ظ

سلام
از چه سنی یک نفر رو پیرزن خطاب می کنید؟
من هنوز هم مثل پدر مخالف ماهواره هستم ،چون وقت تلف می شه الکی.
اگر پدر ماهواره نصب کرده یعنی بچه ها بیشتر باید براش وقت بگذارن.چون از احساس تنهایی این کار رو کرده.
من که به بچه هام می گم لطفا منو از زندگیتون بیرون نیاندازید.

سلام
مرز دقیقی نداره بیشتر بر اساس خصوصیات ظاهری
اون که صددرصد اما وقتی اخوی گرامی رسما داره توی خونه ایشون زندگی میکنه دیگه چکار میشه کرد؟
مگه این که فکر یک مادر جدید برای خودمون باشیم!

نسرین چهارشنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1401 ساعت 03:27 ق.ظ https://yakroozeno.blogsky.com/

اینبار از همشون خندیدم بجز اون موضوع قهوه تعارف کردن.
1. به این میگن سوال دندان شکن
2. عجب خانم دکتر بی معرفت و بی مسیولیتی. جای شما بودم میرفتم بهش می گفتم از وقتی شما شروع کردین به استراحت من دارم دو برابر سرعت کار می کنم بدون نفس کشیدن وسط دو مریض. راحت باشید لطفاً تو رو خدا تعارف نکنید.
3.
4.
5. اینبار اگه تکرار کرد بهش بگید سی دی های دیگۀ خوب دیگه ای داشتی قبلاً، چی شد؟
6 .
7. ایشون چه چیزای خوبی بعد به بچه اش یاد بده...
8.
9. آخی... یادش بخیر مادرم اواخر گاهی بعد از فراموش کردن چیزی اینو می گفت
10.
11.
12. ای بر دروغگو لعنت... چی بهش گفتین؟
1. مبارکش باشه
2. مبارکشون باشه. وقتی برنامه تلویزیون یه مملکت بد باشه، باید هم.
3. اینجا هم شروع شده.

به به جای خالی کامنت منجوق را پر کردید! ممنون از لطف شما
2. مطمئن نبودم از کی در اتاقشون بسته شده
5.
7. بعضی ها دیگه واقعا زیاده روی میکنن
9. یادشون گرامی
12. واقعا ارزش جر و بحث نداشت

زری.. سه‌شنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1401 ساعت 07:04 ب.ظ http://maneveshteh.blog.ir

سلام
دکتر چه رکبی خوردید از خانم دکتر شماره 2
برای خواهر شوهرِ پیرزن شماره 11 چی نوشتید؟

سلام
بله ولی توی عالم همکاری کار درستی نبود
همون شربتی که درخواست کرده بود!

منجوق سه‌شنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1401 ساعت 01:01 ب.ظ http://manjoogh.blogfa.com

حیف که حالم خوب نیست و گرنه پست تون عالی بود
فقط همینو بگم که دم پدر محترم گرم

ممنونم خدا شفا بده ان شاءالله!
واقعا

Sara سه‌شنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1401 ساعت 12:00 ب.ظ http://15azar59.blogsky.com

۴:
۵: اصلا مهربانی درش موج میزد
۱۰: نکنه با دستاش راه میرفته
۱۱: اصلا دعوای عروس خواهرشوهر نمک دنیا هست
۱۲: من جای شما بودم کلا براش دیگه نمینوشتم میگفتم این امپولا نماز رو هم باطل میکنه
این پستتون پر از پیرزنهای پرحاشیه بودا


ناجوررر البته باز هم دستش درد نکنه
بعید نیست!
اون که بله

خب تقصیر خودشونه

مهربانو سه‌شنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1401 ساعت 11:49 ق.ظ http://baranbahari52.blogsky.com/


سلام آقای دکتر عاالی بودن .
برای مورد 9 دلم سوخت احساس کردم خیلی خیلی گرفتاره و با اون حرف منظورش این بوده که مگه من مثل یه ادم معمولیم که چیزی یادم بمونه .

-من نمیدونستم بالای هشتاد سال سن دارید... کاری نداریم خوب موندینااا ماشالله

سلام ممنون
دقیقا
حالا خوبه گفتم کادر درمان و بالای هشتاد سال
جواب کامنت خصوصی تون هم یک کلمه است: linked in

اول شخص سه‌شنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1401 ساعت 11:32 ق.ظ http://vision.blogfa.com/

سلام

سلام
ان شاءالله فردا که رفتم خونه میرسم خدمتتون

کیانا سه‌شنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1401 ساعت 10:32 ق.ظ

سلام اقای دکتر چرا جواب فرزان رو ندادید؟شما که قبلا گته بودید کدوم استان هستید

سلام
اون مال قبل بود
الان تقریبا کسی نمیدونه ولایت کجاست!

پریمهر سه‌شنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1401 ساعت 09:45 ق.ظ https://parimehr.blogsky.com

پیرزنها عالی بودند
پیرزنی که با درد دستش نمیتونست راه بره

واقعا
ممنون

نازی سه‌شنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1401 ساعت 06:19 ق.ظ

دکتر هرچند وقت باید واکسن کرونا را تمدید کرد؟ شما چه مارکی میزنید؟
مورد یازده عالی بود

چون واکسن کرونا مدت زیادی نیست که داره تزریق میشه هنوز برنامه کاملی نداره. اما دوز چهارم را به افرادی میزدند که حداقل چهار تا شش ماه از واکسن سومشون گذشته باشه (فکر کنم برای بالای هشتاد سال سه تا شش ماه بود)
گفتند فقط میتونیم همون واکسنی را بزنیم که توی نوبت سوم زدیم.
ممنون

صبا سه‌شنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1401 ساعت 05:59 ق.ظ http://gharetanhaei.blog.ir/

همشون خیلی خوب بودن ولی وقتی داشتم مورد ۱۱ رو میخوندم گفتم چه عروس و خواهرشوهر نزدیکی که دیری نپایید که

ممنون
اول فکر کردم لابد میخواد بره زیارت اما ...

امیر سه‌شنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1401 ساعت 01:26 ق.ظ http://Yahazratzahra.blogfa.com

سلام
چقدر دلم برای اینجا تنگ شده بود.

سلام
خب تشریف می آوردین!

نیلو سه‌شنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1401 ساعت 01:23 ق.ظ http://nil-nil.blogfa.com

مثل همیشه عالی بود... کلی خندیدم

سپاسگزارم

دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1401 ساعت 10:45 ب.ظ

این پستتون جالب به توان 10 بود!
بیشتر از این سوژه ها دوست دارم بدونم واکنش شما تو اون لحظه چیبوده!
2. چطوری اخه؟ :/ درو قفل کرده بودن لابد یا چی!
4. نکنه از خانم دکتر خوشش اومده بوده؟!
11. از اون بدجنسای روزگاااار :/
12. عجب بابا!

ممنونم دوست ناشناس من!
دیگه عادت کردم
قفل که نبود خانمه بازش کرد
خانم دکتر مجرده اما راننده نه!
واقعا

فرزان دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1401 ساعت 09:36 ب.ظ

سلاااام
مرسی خیلی خوب بودن
دکتر مورد۸تا خانم نباشین نمیتونید درک کنید
وای عشق و مبحت تو کلام پیرزن ۱۱موج میزده
مورد یکم من دقیقا جمعه ازمایش دادم و دعا میکردم حداقل یچیزی بالا پایین باشه از بس چند روز خودما لوس کرده بودم سر اینکه حالم خوب نیست
اما متاسفانه امروز جواب ازمایش اومد و همه چیز اوکی بود یا به قول مادر گرامی شماره ۱هیچ مرگیم نبود
من هنوز دوز سوما نزدممیترسسسسسسم
از اینکه حالم بد شه


راستی دکتر یه سوال نمیشه بگید کدوم استانید
جمعه رفتم درمانگاه دکتر و نمیدونم چرا به نظرم شکل عکس بچگیتون بود
البته میدونم نمیخواید شناسایی بشید

سلام
ممنون

واقعا
الان باید بگم متاسفم که چیزیتون نبود؟
من که بعد از هیچ کدوم از واکسنها هیچ مشکلی نداشتم
مطمئنا من نبودم چون جمعه این هفته خونه بودم

مریم دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1401 ساعت 07:34 ب.ظ http://mabod.blogsky.com

سلام جناب دکتر
خداقوت و پرتوان باشی
گوشی دار شدن شیرین عسل و دوز چهارم واکسن مبارک باشه
فقط مورد قهوه

سلام
سپاسگزارم
ممنون

شیرین دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1401 ساعت 06:25 ب.ظ http://www.memorieslife.blogfa.com

وای یعنی اینبار عالی بود من مردم از خنده
همش جالب بود همشششششش مرسی دکتر مرسی
قهوه که اصلا حرف نداشت

ممنون
خنده تون مستدام
آره تا اون روز فکر می کردم چقدر بهم لطف داره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد