جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

خاطرات (از نظر خودم) جالب (۶۱)

سلام: 

۱. خانمه دختر ۲۲ ساله شو آورده بود دکتر. نسخه شو که نوشتم گفت: اجازه هست خودمو وزن کنم؟ گفتم: بفرمائین. رفت روی وزنه و بعد گفت: چه جالب! وقتی این دخترم شش ماهش بود من رفتم روی وزنه و ۵۰ کیلو بودم حالا هم بعد از ۲۲ سال رفتم روی وزنه و باز ۵۰ کیلو هستم! 

۲. نسخه پیرزنه رو نوشتم که گفت: بی زحمت فیزیکشو (ترجمه: ویزیتشو) رایگان کن آخه پسرم توی پرسنل کار میکنه! 

۳. به دختره گفتم: دستمو روی شکمتون فشار میدم درد میگیره؟ گفت: نه چون خیلی لباس پوشیدم! 

۴. خانمه بچه دو ماهه شو آورده بود و میگفت: وزنش خوب نیست. روی پرونده اش نگاه کردم و گفتم: وزنش خوبه که! گفت: نه اشتباه میکنین٬ توی این دو ماه هربار وزنش کردن و رفتم خونه دیدم توی پوشکش پره فکر کنم با وزن پوشکش وزنش خوب بوده! 

۵. خانمه با عفونت زنانه اومده بود و میگفت: ببخشید مزاحم شدم٬ من همیشه میرفتم پیش ماما اما حالا دیدم ویزیتشونو گرون کردن ویزیت شما توی درمونگاه ارزونتره مجبور شدم بیام پیش شما! 

۶. به خانمه گفتم: آبریزش بینی هم دارین؟ گفت: آره آبریزش رنگی! 

۷. به خانمه گفتم: بچه تون به هیچ کدوم از آنتی بیوتیکها حساسیت نداره؟ گفت: نه فقط دکترش گفت هروقت خواستن وانکومایسین وریدی بهش بزنن باید خیلی آروم بزنن! (توضیح: وانکومایسین یه آنتی بیوتیک بسیار قوی و گرون قیمته که فقط در موارد خاص و گاهی به عنوان آخرین تیر ترکش استفاده میشه)  

۸. مرده بچه شو آورده بود و میگفت: براش آمپول بنویس تا ادب بشه دیگه سرما نخوره! 

۹. خانمه میگفت: چند وقته افسردگی گرفتم اگه روزی دو سه ساعت گریه نکنم اموراتم نمیگذره! 

۱۰. خانمه پرسید: چطور جلوگیری کنم که دیگه خیالم از بابت حاملگی راحت باشه؟ گفتم: لوله بندی کنین. گفت: قراره هفته بعد برم عمل رحممو دربیارن همونوقت میشه این کارو بکنم؟!! 

۱۱. به مرده گفتم: بچه تون چیزی نخورده که باهاش مسموم شده باشه؟ گفت: دیروز یه شکلات خورد شاید از اون باشه٬ بچه گفت: نه بابا اون شکلاتش استاندارد بود! 

۱۲. به خانمه گفتم: لباسهای بچه تونو بالا بزنین روی سینه اش گوشی بگذارم. چهار پنج تا لباسو بالا زد و گفت: دیگه داره به شکمش نزدیک میشه! 

پ.ن۱: عماد میپرسه: الان هم امام وجود داره؟ میگم: آره امام زمان. 

میگه: امام زمان؟ یعنی میتونه زمانو به عقب برگردونه؟!! 

پ.ن۲: دکتر خوش خط عزیز! 

من خیلی فکر کردم اما یادم نیومد جائی از این وبلاگ اسم کامل کسیو با اسم بیماریش نوشته باشم اگه واقعا چنین چیزیو دیدین لطفا بفرمائین تا حذفش کنم.

نظرات 60 + ارسال نظر
شکوفه گیلاس جمعه 5 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:06 ب.ظ

خاطراتتونو خوندم.اتفاقی رسیدم به اینجا.دوس دارم بقیشونم بخونم......واسم خیلی جالب بود........

خوش اومدین
ممنون

قاصدک جمعه 16 دی‌ماه سال 1390 ساعت 03:38 ب.ظ

راستش این یکی فقط یک عدد شوهر همراهش بود که فکر میکنم اونم به قدر کافی از دست زنش ذله شده بود وگر نه ما که جرات نمیکردیم از این کارها انجام بدیم . در ضمن این درمانگاه شبانه روزی که گفتم یک آشفته بازاریه که نمیتونین تصورش بکنین . یه نیروی ثابت نداره و تو سی روز ماه سی تا پرسنل متفاوت میان اونجا و خودشون هم نمی دونن کی چیکارست چه برسه به ملت . مثلا ماما گاهی وقتا نگبان میشه،خیلی وقتها پرستار میشه ، خدمه ماما میشه ، نگهبان پرستار میشه ، دکتر نگهبان میشه و گاهی هم همشون دکتر میشن .

عجب
پس به وضعیت درمانگاه های اینجا امیدوار شدم!

دلوار سرگرمی سه‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:22 ب.ظ

سلام مجدد

شبکه پیام نما (تله تکست) شبکه 3 صفحه493
خاطرات یه پزشک باذوق اهل شهرکرد رو زده

کلا معروف شدینا

سلام
بله الان رفتم دیدم
برم یه ایمیل براشون بزنم!

بهداشتی سه‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1390 ساعت 07:20 ق.ظ

خیلی لطف کردین. واقعا دستتون درد نکنه.قول میدم. خیالتون راحت.ممنون

خواهش

خوش خطه دوشنبه 12 دی‌ماه سال 1390 ساعت 04:02 ب.ظ http://doctorism.persianblog.ir

سلام دکتر عزیز
فک نکنم تو اون نظر خصوصیم رو نام بردن اسم شخص خاصی تاکید کرده باشم
شاید حتی بدون اسم بردن کسی کار پسندیده ای نباشه فقط خواستم خودت قضاوت کنی چون که من هنوز راجع بهش نمیتونم قضاوت کنم و صلاحیتشو ندارم
همین

خوش خطه دوشنبه 12 دی‌ماه سال 1390 ساعت 04:01 ب.ظ http://doctorism.persianblog.ir

سلام دکتر عزیز
فک نکنم تو اون نظر خصوصیم رو نام بردن اسم شخص خاصی تاکید کرده باشم
شاید حتی بدون اسم بردن کسی کار پسندیده ای نباشه فقط خواستم خودت قضاوت کنی چون که من هنوز راجع بهش نمیتونم قضاوت کنم و صلاحیتشو ندارم
همین

سلام
ممنون از لطف شما
اگه این طور باشه همین پست آخر شما هم که توی اون از کارهای دوستتون تعریف کردین مورد دار میشه
اصلا ولش کن بابا
قراره همین سال ۲۰۱۲ دنیا کن فیکون بشه!

من+لبخند=خداوند یکشنبه 11 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:40 ب.ظ http://smmnilo.blogfa.com

سارا از ژوژمان یکشنبه 11 دی‌ماه سال 1390 ساعت 05:15 ب.ظ http://judgment1989.persianblog.ir/

سلام خیلی ممنون واقعا لطف کردین :) ببخشید مایه ی زحمت شدم :|

سلام
خواهش

طه یکشنبه 11 دی‌ماه سال 1390 ساعت 04:48 ب.ظ

در مورد 9
دم کردن چای گل گاو زبان .. خوردن دارچین وزیره و افشره گلمحمدی در درمان افسردگی عالیه هم تلقینی هم برای بدن خوبه
ببخشید دکتر دخالت نیست تجریه بود

خواهش میکنم
از شما ممنونم
من درباره داروهای گیاهی اطلاعات چندانی ندارم

یک ماما با چکمه های سفید یکشنبه 11 دی‌ماه سال 1390 ساعت 02:21 ب.ظ http://newmidwife.blogsky.com/

سلام ...
ویزیت ما رفته بالا؟؟؟

سلام
این طور میگفت
نرفته؟

صـُـب یکشنبه 11 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:59 ق.ظ http://drmorning.blogfa.com

والا چی بگم آقای دکتر! تا جایی که من می دونم افسردگی با معیار گریه نکردن سنجیده نمیشه، البته زیاد هم نمی دونم، شاید سنجیده بشه
حالا سلامت باشن همه، بد چیزیه این افسردگی

بد چیزیه
بدددددددددد

رهگذر(گمشده سابق) شنبه 10 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:17 ب.ظ http://injatanha.blogfa.com

سلام
ی پست گذاشتم که فکر می کنم واستون جالب باشه دوست داشتین حتما بخونید

سلام
مزاحم میشویم

زری* شنبه 10 دی‌ماه سال 1390 ساعت 03:44 ب.ظ

1.عجب طاقتی داشته که بعد از 22 سال رفته رو ترازو...من که روزی بیست بار نرم شب خوابم نمیبره...
10.اینم که نوبرشه...واقعا این مدل ادما رو میبینید حس تون چیه؟؟؟خنده یا غصه دار؟؟؟

۱.واقعا
۱۰.دیگه عادت کردم خنده ام نمیگیره

دکتر پرتقالی شنبه 10 دی‌ماه سال 1390 ساعت 02:57 ب.ظ

ما واقعا به اون خانم ۵۰ کیلویی غبطه می خوریم...

واقعا؟!

دلوار سرگرمی شنبه 10 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:44 ب.ظ

سلام

هوای الانش مثل تابستون شماست.جدی میگم چون فکرکنم تابستونتون خیلی گرم نباشه مثل زمستون ما که خیلی سرد نیست...

الان من اونقددرک درستی از سرما ندارم که بفهمم یعنی چقد لباس؟؟؟

پارسال زمستون رفتیم لرستان همین که از قطار پیاده شدیم من سرجام قندیل بستم....

خوش بحالتون..سرما..برف....حسودیم شد الان..

درراستای سئوالتون..من که رانندگی نکردم..منو رسوندن دانشگاه.برگشتنی خودم با آژانس اومدم...ولی به جون خودم 7تومن رو دادم..فکرنکنید مچمو گرفتید

سلام
حق با شماست
دو سه سال پیش توی اردیبهشت رفتیم ماهشهر و از گرما پختیم!!
فکر کنم هرکدوممون دیگه به هوای ولایت خودمون عادت کردیم

ا شنبه 10 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:59 ق.ظ

سلام. آقای دکتر مورد ۱۲ سوالی رو برام پیش آورد که ممنون میشم اگه لطف کنید جواب بدین: جراحیهای زنان وبرداشتن رحم (یاچه جراحی؟) باعث میشه یه خانم نتونه رابطه زناشویی داشته باشه؟

سلام
خواهش
برداشتن رحم معمولا مشکلی برای رابطه جنسی نداره چون مجرای واژن دست نخورده باقی میمونه
حتی برداشتن بخشی از واژن هم معمولا بیخطره مگه اینکه درصد خیلی بالائی از اون برداشته بشه یا اینکه مجبور باشند قسمتهای بیرونی دستگاه تناسلی رو به اندازه ای بردارند که دیگه قابل ترمیم نباشه
البته معمولا چنین حالتی برای زنانی که در سنی هستند که رابطه جنسی دارند پیش نمیاد

باران شنبه 10 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:25 ق.ظ http://barane-deltangiha.blogfa.com

سلام
مرسی سر زدید

سلام
وظیفه بود

نانی نار جمعه 9 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:01 ب.ظ http://ran-haskik.persianblog.ir/

این مورد 12 مصداق حال ما بود در کودکی!
همه فکر میکردن من توپلم خبر نداشتن کل کمد تنم بود
خدایش فکر میکنم اون زمان 10تا تنمون بود 2 برابرشم تو کمد بود الان 1 تنمونه یکی هم رو بند!!!چرا؟؟؟
جانم عماد

خوب دیگه حالا نمیخواد تپل بودنتو توجیه کنی :دی
فکر کنم مادرها گاهی بیش از حد نگران سرما نخوردن بچه هاشون هستند

کِلکــ شید جمعه 9 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:28 ب.ظ http://hoorshid.blogsky.com\

کلی شادمون می کنید

شاد باشید دکتر

ممنون
ما هم شادیم از شادی شما

nova جمعه 9 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:07 ب.ظ

yani vaghan heyf shod ahange palang sorati ro to matab nadashtid ba shomareye 12 pakhshesh konid!akhare harmoni bod bekhoda!

واقعا!

nova جمعه 9 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:01 ب.ظ

kash be niyabat az man lope on pesarbacheye shomare 11 ro mikeshidid!migam emad ham bache zerange shahre shomas!khosham miyad hamishe az on lahaz fekr mikone!

اگه یه بار دیگه اومد چشم!
شما لطف دارین ممنون

صـُـب جمعه 9 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:58 ب.ظ

آخی! عماد از همشون بانمک تر بود
آقای دکتر اون شماره 9 کجاش جالبه آخه؟

ممنون
اونجاش!
(میتونین به کامنت ترنم مراجعه فرمائید)

مژگان امینی جمعه 9 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:43 ب.ظ http://mozhganamini.persianblog.ir

1.به به خوش به حالش
5. یعنی واقعاً ویزیت شما از ماما کمتر است؟

۱.واقعا
۵.من نمیدونم ویزیت ماما چقدره ولی ویزیت ما با دفترچه بیمه ۱۱۱۰ تومنه

بهداشتی جمعه 9 دی‌ماه سال 1390 ساعت 07:33 ب.ظ

سلام.چندروزی بود اینترنتم قطع بود.الان اومدم دیدم دکتر بابک وبلاگشونو عوض کردن.آخه منم همه ش میخوندمشوناگه میشه از طرف من ازشون خواهش کنین بزارن من همچنان بخونمشون
من رمز میخواااااااااااام

سلام
چشم

دلوار سرگرمی جمعه 9 دی‌ماه سال 1390 ساعت 06:13 ب.ظ http://delvarsargarmi.persianblog.ir/http://

سلام
میگم یعنی هوا اینقد سرده که لباس میپوشین مثل دفتر 60برگ....هی باید ورق بزنید تا برسید به شکم طرف

من فکر میکردم این گله ای فرستادن مریض پیش دکتر خصوصا دکتر زنان مختص ولایت ماست تا نگو همه جا اینجوریه...البته فکرکنم فقط استانهای محروم....فاجعه

سلام
پ نه پ فکر کردی اینجا هم مثل ولایت شماست که هوای الانش مثل هوای بهار ماست؟
نخیر برادر به هر کجا که روی آسمان همین رنگ است

متین بانو جمعه 9 دی‌ماه سال 1390 ساعت 06:06 ب.ظ

سلام.
9 و 11و 12 خیلی بامزه بود !

سلام
ممنون

سارا از ژوژمان جمعه 9 دی‌ماه سال 1390 ساعت 04:41 ب.ظ http://judgment1989.persianblog.ir/

یعنی چی وانکومایسین رو آروم بهش بزنن!؟ یعنی دوز دارو تقسیم شه؟

یعنی یکدفعه توی رگش شوت نشه

نگار جمعه 9 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:32 ب.ظ

دکتر قرص متفورمین یرای پایین اوردن وزن خوبه؟

روشهای خیلی بهتری هم هست

روزهای پیلگی جمعه 9 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:22 ق.ظ

چطور یکی مث من تو یه سال میتونه 10 کیلو وزنش زیاد شه، بعد این خانومه تو 22 سال همون 50 کیلو مونده که مونده!!!!

چی بگم؟
بهتره یه نگاه به رژیم غذائی و فعالیت بدنیتون هم بکنین!

گمشده پنج‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:34 ب.ظ http://injatanha.blogfa.com

سلام
وبلاگم دوباره راه افتاد سری بزنید

سلام
خوشحال شدم
چشم

سایه پنج‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:46 ب.ظ http://phantomstudent.blogfa.com

سلام
خیلی جالب بود مخصوصا خاطره ی "فیزیک"!!

سلام
ممنونم

mikah پنج‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1390 ساعت 07:30 ب.ظ http://www.jarrahcomicstrips.mihanblog.com

جالب بود
یه پست جراحانه در وبلاگم

ممنون
مزاحم میشم

یک معلم پنج‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1390 ساعت 02:01 ب.ظ http://jafari58.blogfa.com/

سلام خوش به حال این مورد شماره یک منم تا 15 سال تونستم وزنم رو روی 55 ثبت نگه دارم ولی فقط تا 10 سالگی بچه ام الان دو ساله دیگه شدم 58 کیلو نمی تونم اون پزی که قبلا می دادم رو بدم
جواب مورد 9 رو چی دادید ما هم از دست این مدیر معاون ها که انقدر میز رو جدی گرفتند داریم به همین درد مبتلا می شیم
انقدر خوشم میاد از این عماد با این سوالهای باحالش بهش بگید اگه اومدو زمان رو به عقب برگردوند دخترم رو دیر تر به دنیا میارم و حتما میام براش خوستگاری عماد

سلام
ممنون که سرزدین
به شماره ۹ توصیه کردم به روانپزشک مراجعه کنه
شما لطف دارین

آناهیتا پنج‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:31 ب.ظ http://www.elahebaran.blogfa.com


ممنون

گم و گور پنج‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:15 ق.ظ

سلام
جالب بود ممنون

سلام
ممنون خواهش

طه چهارشنبه 7 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:28 ب.ظ

سلام دکتر چرا به مورد 10 پیشنهاد واکتوزمی ندادید همه مشکلات برای خانمهاست

سلام
حتما شما هم قبول دارین که وازکتومی هنوز درست بین مردم جانیفتاده
ضمن اینکه ایشون فرمودند چکار کنم نه چکار کنیم!

[ بدون نام ] چهارشنبه 7 دی‌ماه سال 1390 ساعت 04:05 ب.ظ

نه باباااااا اصلاااا مادر ما یهوووو خواب دیدن!!!!
راسی آقای دکتر من فکر کنم شمارو کشف کردم!!!
رها

آهان
کریم پوست کلفت شدیا!

یه دیوونه خسته (رها) چهارشنبه 7 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:49 ب.ظ http://nemidoooonaam.blogfa.com/

۲.فیزیکشو !!!
۳.دخترای شما دیگه تهشن!!!
۵.ببخشید آقای دکتر فیزیک شما مگه چنده؟؟؟!!!!!!!!
۷.بخدا گاهی حس می کنم این مریضاتون دوست دارن حرف بزنن!!!
۱۰.نبوغ !!!
۱۲.حس کردم گرمم شده!!!
عماااددد !!!!
همین اسم دکتر خوش خط یعنییییی !!! یعنی حرفشون درست نیست!!!
دکتر من آرشیوتون رو کلا خوندم خیالتون جمعععع اسم هیچکی رو نبردین!!

ممنون که سر زدین
خوب دیگه خیالمو راحت کردین!

دنیا سه‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:53 ب.ظ http://tanaghozzzzz.blogfa.com

خیلی خندیدم عالی بود

ممنون

تانی سه‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:38 ب.ظ

شماره 10
وای از دست اقایون
بنده خدا رحمش رو هم که در اره باز هم به این خلایق اعتماد نداره

باران سه‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:29 ب.ظ http://barane-deltangiha.blogfa.com

سلام دکتر جان
همشون جالب بودن...
۹ -چه جالب اموراتش با گریه میگذره
۱۰-
۱۲-بیچاره بچه
وای عزیزم عماد خیلی با حاله...خدایش تعبیر جالبی از زمان کرده

سلام
ممنون که اومدین و نظر دادین

هانیه سه‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1390 ساعت 07:16 ب.ظ

سلام
خیلی عالی بود
ممنونم ازتون
راستش من ۱۹ سالمه ولی هنوزم تا مریض میشم خانواده بند ۸ رو اجرا می کنن
فقط نمی دونم چرا ادب نمی شم!!!

سلام
ممنون
وای چقدر شما بی ادبین!!

مریم سه‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1390 ساعت 06:11 ب.ظ

چه چیزایی میگن این همولایتی هاتون. ابریزش رنگی دیگه چیه؟
راههای جدید ادب کردن تازه مگه سرماخوردن بی ادبیه؟

این مامان اخریه بیچاره حتما داشته خجالت میکشیده که شما رو معطلتون کرده.
راستی یادتونه گفتین یکی ازاون اقای بیگانه که اومده بودن ولایتتون گفته بودن با دیدن شما احساس کردن اقای فلانی دوباره جوون شدن. حالا فهمیدم کیو میگفتین.
عماد جون چه ذهن فعالی داره. مثه بچگی های من همیشه یه چیزی تو استینش داره. وقتی خواست یه حرفی بزن اول استیناشو خوب بگردین.
یه مدت هست مخاطب خاص نوشت نمیزارین؟؟؟چرا؟؟

میبینم که باز اسمتونو عوض کردین!
ممنون از لطفتون
با وجود اینکه نگفتین منظورتون کیه اما تصدیق میکنم حق با شماست!!
چشم دیگه لباس بی آستین میخریم براش!
چون دیگه مخاطب خاصی وجود نداره!

غوغا سه‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1390 ساعت 05:19 ب.ظ http://life21.blogfa.com

بعضیا جالب بود
بعضیا هم با اینکه خنده دار بودمثل مورد 10 نشونه فقر فرهنگی زیاده متاسفانه خیلی از خانما از فیزیک بدنشون چیز زیادی نمیدونن و اقایون هم
فقط یادمون دادن جیزه نکن نگو

ممنون
به قول یکی از اساتیدمون توی دانشگاه که میگفت خیلی از دخترهای ایرانی وقتی برای اولین بار پریود میشن اصلا نمیدونن بیمار شدن؟ گناهی کردن؟ یا اصلا چی شده
تازه اون خانم یه سوال بالای 18 سال هم پرسید که من دیگه روم نشد بنویسم!

دکتر نفیس سه‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1390 ساعت 04:43 ب.ظ http://drnafis.blogfa.com

پس چرا نسل ما که این همه پنی سیلین زد ادب نشد ؟
حالا خوبه خانومه با دو سه ساعت گریه اموراتش می گذره !

ما هم همچنان بی ادبیم!
واقعا

sahar سه‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:52 ب.ظ

migam Dr yadame emad ahange soosan khanoom ro doos dasht.
ahange jadideshun bodo dire ro shenide?
kheili jalebe

فعلا که بند کرده به یکی دیگه از آهنگاشون
همونی که میگه: یالا یالا رقص و شادی!!
اسمشو نمیدونم

زهره وبلاگ خون خاموش گذشته سه‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:37 ب.ظ

سلام خسته نباشید جدا از اینکه نکته سنجین !
یه سوال داشتم توی دهکرد دکتر زنانی میشناسید که مریضاشا یکی یکی ببینه نه ۵ نفرو باهم ویزیت کنه اگه میشه از تجارب بانو هم سوال کنین؟
ببخشید اینم سوئ استفاده وبلاگی از یه دکتر همشهری

سلام ممنون
شرمنده همه دکترهای زنانی که من میشناختم دیگه از اینجا رفته اند
آخریشون هم دکتر حاج هاشمی
ما که خودمون برای عماد رفتیم اصفهان

لژیونلا سه‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:43 ق.ظ

سلام
1- خوش به حالش
5-افسوووووووووووووس
8-طفل معصوم

سلام
۱.واقعا
۵.واقعا!
۸.باز هم واقعا!!

×بانو! سه‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:11 ق.ظ http://x-banoo.blogfa.com/

10

12 وااااااااای بیچاره بچهه!

6 رنگی؟!!!

۱۰.من هم دقیقا همین شکلی شدم!
۱۲.چاره ای نیست هوا سرده
۶.آره یعنی سیاه و سفید نیست :دی

changiz سه‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:11 ق.ظ

ajab toles.. in emad, be babash rafte

hameye khateratet yetaraf on jomle emad yevaresh,

کجاش به من رفته؟
من به این آرومی!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد