جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

خاطرات (از نظر خودم) جالب (۸۵)

سلام:

۱. خانمه بچه چند ماهه شو آورده بود و گفت: چشمش عفونت کرده. هفته پیش خودم این طور شده بودم. نمیدونم چون توی چشمش نگاه کردم اون هم گرفته؟!

۲. مرده گفت: چند روزه وقتی میرم دستشوئی تا مینشینم ادرار می کنم!

۳. مرده گفت: نمیدونم چرا توی خانواده ام فقط من مریض میشم؟ البته باز جای شکرش باقیه که بقیه سالمند!

۴. (۱۸+) یه روز رفته بودم به جای پزشک مسئول مرکز مشاوره ازدواج. دیدم کارشناس مرکز مشغول بحث با یه مرده که طبق آزمایش هم خودش و هم عیال آینده اش ناقل ژن تالاسمی بودند. کارشناسه مرتب میگفت: بهتره که با هم ازدواج نکنین. مرده هم میگفت: من نمیتونم این دخترو ولش کنم. کارشناسه بهش گفت: یعنی اینقدر عاشقش شدی؟ شما که اصلا اهل این استان هم نیستین. مرده گفت: باباجان ک....ش نمیتونم دیگه ولش کنم میفهمی؟!

۵. رفتم سر شیفت و خانم دکتر رفت خونه. چند دقیقه بعد یکی از پرسنل گفت: دیشب خانم دکتر داشت مریض میدید که یکی از پرسنل رفت دستشوئی. چند دقیقه بعد اومد بیرون و به من گفت: نمیدونم این کیف مال کیه که مونده توی دستشوئی؟ خانم دکتر نگاهی کرد و گفت: این که کیف منه! توی اتاق استراحت بود کجا بود؟ بعد نگاه کرد و دید همه مدارکش توی کیفه اما از پول هیچ خبری نیست!

۶. خانمه پسرشو آورده بود و گفت: توی کمرش یه لکه زده میخواین ببینین؟ گفتم: باشه. گفت: ببخشین که باید پشتشو بکنه بهتون!

۷. خانمه گفت: این آزمایش قبلیمه. این هم آزمایش جدیدم. گفتم: اسم روی این دوتا آزمایش که با هم فرق میکنن. گفت: دفعه پیش با اسم مستعار آزمایش دادم!

۸. یه زن و شوهر بچه شونو که زمین خورده بود آوردند و گفتند: ببینین بخیه میخواد؟ گفتم: بله بخیه میخواد. خانمه به شوهرش گفت: بیا بریم از دکتر .... بپرسیم. دکترهای اینجا که چیزی حالیشون نیست!

۹. به خانمه گفتم: به پسرتون برای اسهالش هیچ داروئی هم دادین؟ گفت: آره شربت تئوفیلین بهش دادم. گفتم: اون که ربطی به اسهال نداره. گفت: میدونم اما وقتی دیگه هیچ داروئی توی خونه نداریم چکار کنم؟!

۱۰. پیرزنه اومد توی مطب و گفت: دیشب اومدم اینجا پیش دکتر. وقتی رفتم خونه یادم افتاد که فشارمو نگفتم بگیره حالا اومدم بگیرم!

۱۱. خانمه ازم پرسید: ممکنه بعد از گرفتن رژیم، وزن آدم برگرده؟!

۱۲. پیرمرده رفت داروخونه نسخه شو قیمت زد بعد رفت پذیرش پولشو حساب کرد و بعد دوباره برگشت داروخونه تا داروهاشو بگیره. بعد به مسئول داروخونه گفت: تو هم به پول نیاز داری؟!

پ.ن۱: خونه ای که توی پست پیش گفتم یادتونه؟ سر یه قیمتی توافق کردیم و رفتیم بنگاه تا قولنامه شو بنویسیم که فروشنده محترم یک دفعه به قیمت هر متر مربع صد و پنجاه هزار تومن اضافه کرد و ما هم دیدیم پولمون نمیرسه پس گفتیم: خداحافظ!

توی این هفته چندتا خونه دیگه دیدیم و یکیشونو از هر نظر پسندیدیم به جز جاش! یعنی اگه دو سه تا خیابون بالاتر بود فورا میخریدمش اما حالا هنوز شک داریم.

پ.ن۲: نصف شب از مهمونی برگشتیم خونه که دیدیم در میزنن. درو باز کردم که دیدم یکی میگه: من همسایه طبقه پائینتون هستم. در دستشوئیمون قفل شده و باز نمیشه. از نگهبان آپارتمان پرسیدیم که گفت: قبلا برای شما هم همین اتفاق افتاده شما چکار کردین؟ گفتم: زنگ زدیم آتش نشانی!

پ.ن۳: عماد یکی از اون بستنی های جایزه دارو خورده و میگه: با این همه زحمت خوردمش اما چیزی برنده نشدم! 

پ.ن۴: به نظر شما ما چطور باید به عماد حالی کنیم که باید بره بخوابه چون فردا باید بره مدرسه؟!

نظرات 59 + ارسال نظر
پزشک طرحی دوشنبه 17 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 09:22 ب.ظ http://www.pezeshketarhi.blogfa.com

سلام .

1_ یه تله پاتی به تمام معنا
2_ جل الخالق
3_ درد و بلای همه خانواده رو سر ایشون
4_ اینجا ایران است
5 _ آخ ، آخ . چه بد
6_ اینا از اون ور افتادن
7_ طرف وبلاگ نویس یا شاعری ، چیزی نبود ؟
8_ !!!
10- خدمات پس از فروش !
پ . ن 4 : آخ جون مدرسه . ذوق و شوق داره ، طبیعیه ...

سلام
ممنون از نظرتون

یک معلم پنج‌شنبه 13 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:21 ب.ظ http://jafari58.blogfa.com/

۸: خدایی بعضی ها چقدر رو دارند یعنی پررو هستند.
۱۱: باید ازش می پرسیدید منظورتون کدوم رژیمه؟

واقعا
امیدوارم منظورش ........ ولش کن بابا جرات ندارم بنویسم!

شاه پری دختر بهار شنبه 8 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:23 ق.ظ

ای بابا تا من خواستم این پستو بخونم یه پست جدید گذاشتین.تابستون که بیکار بودم قرن به قرن پست میذاشتین حالا هی تند تند...شما ملت غیور نمیذارین ما درس بخونیم والاااااا
خوب حالا نظر... کلا ایندفعه خیلیییییی باحال بود کلی خندیدم مخصوصا مورد2 مورد 4و نمیدونم میتونم بخونم یا نه آخه تازه 18 سالم شده!!!!!!؟ مورد 7 خدا بود کلی خندیدم مورد 11 کاششششششششش برنمیگشت دلم یه ذره شده واسه کیک شکلاتی بستنی واییییییی خدا

شرمنده اما من معمولا هفته ای یه پست میگذارما
ممنون

زری* شنبه 8 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 02:35 ق.ظ

4.اینم گفتن داشت

نداشت؟

ماردین جمعه 7 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 06:49 ب.ظ

سلام دکتر جان.
امشب وارد سومین دهه ی زندگیم میشم. خواستم اگه زحمتی نیست یه نصیحت بکنین منو .
از همه ی کسایی که وبشونو میخونم این خواهشو کردم که یکیش شما هستین.ممنون

سلام
تولدتون مبارک
بهتون توصیه میکنم حتما بعد از غذا مسواک بزنین
خیلی خاصیت داره

یک دانشجوی پزشکی جمعه 7 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 06:39 ب.ظ

الآن می گن دانشجوئه حالیش نیست بعد دکتر هم که میشه می گن حالیش نیست

فکر کنم خودشون خیلی حالیشونه فقط!

یه خانم مهندس جمعه 7 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 04:19 ب.ظ http://www.ati-91.blogfa.com

۲)
۹)
منم وقتی میخواستم برم مدرسه خوابم نمیگرفت البته من از سر ذوق خوابم نمیبرد آقا عماد رو نمیدونم!

ممنون
ممنون
واقعا؟

بهداشتی جمعه 7 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 01:48 ب.ظ

چرا اینهمه وقت من فکر میکردم ربولی یه فرد خاص بوده؟؟؟؟
واقعا که!!!سوتی در حد...

نخیر
یه فرد عام بوده

آذرخش جمعه 7 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:15 ب.ظ http://asarakhsh.persianblog.ir

خیلی جالب بودن .. نمیتونم بگم کدوم جالبتر بود !!؟؟ اما جالب ترش این بود که چجوری همه شون یادتون میمونه ...
خیلیاشون مشابه شون واسه منم اتفاق افتاده بود که یادآوری شد

ممنون
مینویسم
واقعا؟

لالیکو جمعه 7 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:45 ق.ظ

اون مرد چهار منظورش رو نفهمیدم واقعاً
فکر کنم هنوز هیجده سالم نشده
بقیش جالب بود مخصوصا اون رژیمیه و اون تئوفیلینه

خوبه که خودتون علتشو میدونین :دی
ممنون

sogand artist جمعه 7 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 09:55 ق.ظ

چشمتون بی بلا
سخنِ شما نیز مَتین ، آدم برای ادامه ی زندگی به باکتری های مفید هم نیاز داره
هنوز که کسی اسپانسر نشده ، معمولا واسه مسابقاتی که تو این وبلاگ برگزار میشه کسانی اسپانسر میشن ، حالا خدا رو چه دیدید ، شاید واسه این نظرسنجی هم کسی اسپانسر شد . معمولا جایزه کارت شارژ میدن

ممنون
واقعا
پس منتظر کارت شارژشون هستیم!

شاه پری دختر بهار پنج‌شنبه 6 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 09:26 ب.ظ

چون وقت ندارم باید باز برم سر درسم دزدکی اومدممممم نتونستم کامل بخونم ایشالله سر فرصت مبام میخونم نظر میدمم همچین دختر درس خونیم من

پس منتظریم

ساده باجی پنج‌شنبه 6 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 01:58 ب.ظ http://lhichl.blogfa.com

با همش کلی خندیدم
و برای معمله نشدن اون خونه هم خیلی متاسف
امیدوارم بهترینش قسمتتون بشه(باب دلتون باشه)
.
عماد با مدرسه و درس کنار اومده(بعد از کلی تعطیلی خیلی سخته)

ممنون
سپاسگزارم
دیگه مجبوره کنار بیاد!

بهداشتی چهارشنبه 5 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:31 ب.ظ

خوب کنار وبلاگ فقط گفتین ی پیرمرد مجهوا الهویه!!!!
در ضمن جان دو رو هم نمیشناسم

من کی گفتم یه پیرمرد مجهول الهویه آیا؟!
جان دو هم توی انگلیسی برای یه آدم مجهول الهویه به کار میره

دکتر کوچک چهارشنبه 5 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 10:10 ب.ظ

پ ن3:یاد اون قضیه افتادم که طرف میره کلی پول میده واسه آزمایش چکاپ بعد که ازمایش نرماله میگه این همه پول دادیم هیچیمونم نبود!!!

مرجان-رشت چهارشنبه 5 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 05:16 ب.ظ

اسم اون برنامه"جو فراست " بود و امشب ساعت ده داره.خوب اون رو که نمیتونین ببینین.
اما اون برنامه ای که تو کامنت قبل بود رو اجرا کنید .مطمئن باشید تاحدود زیادی کمکتون میکنه.همون که یه برگه بچسبونید روی دیوار و هروقت کار درست و خوبی انجام میده یه ستاره یا برچسب بزنین روش و مثلا ده تا که شد یه جایزه کوچیک براش بخرین.برنامه خواب هم توی برنامه تون باشه.
من به این روش اطمینان دارم و چند نفری که اجرا کردن راضی هستن.

ممنون از توضیحاتتون
به آنی میگم

مهاجر زمان چهارشنبه 5 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 03:29 ب.ظ http://mohajerezaman.persianblog.ir

عالی بوووووووووووووود


ایشالا یه خونه از همه لحاظ خوب پیدا کنین که حتمن خسه ام شدید
نیمیدونم! این بچه ها یهو دیگه میزنن رو اون کانال که بیست و چهار ساعته اس

ممنون
خودم هم امیدوارم

باران چهارشنبه 5 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 01:39 ب.ظ http://barane-deltangiha.blogfa.com

سلام دکتر جون خوبید..
پاییزتون مبارک
هر وقت پاییز میشه کلی دلم میگیره دلم واسه روزای مدرسه و دانشگاه تنگ میشه
۱-
۲- وا... یعنی چی
۴-
۶- عزیزم چه مودب
۸- آخی توقع داشته بگید نه چیزیش نیست بخیه هم نمیخواد
۹-
۱۲- عزیزم چه پیرمرد باحالی
وااااای چه بد ...در دستشوئی قفل بشه
اخی عماد واسه بستنی خوردن چه زحمتی کشیده خسته نباشی عزیزم

سلام
ممنون
ایضا
ممنون بابت نظرتون

پری خاموش چهارشنبه 5 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 06:25 ق.ظ

ممنون

صدرا سه‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 08:39 ب.ظ http://amma.loxblog.com

سلام دکتر عزیز
گرفتاری بسیار است نه به حدی که به دوستانمان سر نزنیم و سلامی ندهیم
شاد باشید اما خدایی بستنی بخوری و جایزه نداشته باشه زحمت داره

سلام
شرمنده که نمیتونم بهتون سر بزنم
پس ما تا حالا چقدر زحمت کشیده بودیم و خودمون خبر نداشتیم!

دلارام سه‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 07:43 ب.ظ http://delaaram.persianblog.ir

۴.
در مورد بقیشم زیاد ایده ای ندارم دکی جان
امیدوارم خیلی زود خونه پیدا کنید وگرنه با این اوضاع بالارفتن جهشی قیمت هااااااا اوضاع واویلاست لیلی و از این مساییل و ایناااا و دیگر این که خشته نباشی ژدر دو کودک
در مورد سنتون هم که حرفی نزده بودین خودم حدس زدم درست بود مطمئنم البته برای خیلی پستای پیشه ها

چه خشانتی!
حق با شماست
ما هم با قدرت همچنان داریم میگردیم

ریحانه سه‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 07:02 ب.ظ http://ttaranomm.blogfa.com


اون برای پ.ن 4 بود اشتبا شد

پس اون نظر بالائی مال شما بود؟

[ بدون نام ] سه‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 05:13 ب.ظ

سلام

2- اگه همچین انتظاری نداره پس واسه چی میره دستشویی؟!

8- !!!!

به عماد بگید من زحمت خوردن بستنیهاش رو متحمل میشم!!!

سلام
چی بگم؟
واقعا!
نه دیگه خودمون هستیم مزاحم شما نمیشیم!

نجمه رستمی سه‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 04:58 ب.ظ http://roshana14.persianblog.ir

سلام
بذارین بچه راحت باشه!

سلام
آخه صبح ها بیدار کردنش کار حضرت فیله!

زهرا سه‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:09 ب.ظ http://my-idea.blogfa.com

سلام
مورد ۹ خیلی تامل برانگیز بود!!یعنی فرهنگ دارویی مردم ما بعضا خیلی خطرناکه!!یعنی اگر یک داروی عوارض دار داشتند هم میدادند به بچه اشون؟؟
هفته پیش توی خانه بهداشت بودیم که یک خانمی اومد دیابتیک بود و بی ام آی بالا داشت و توی این یک ماه ۴ کیلو اضافه وزن پیدا کرده بود.بهورز بهش گفت:خانم شما باید رژیم غذاییتونو رعایت کنید و غذای نشاسته ایی کمتر بخورید.پیرزنه گفت:من که چیزی نمی خورم فقط نون خالی میخورم.وای اینقده نون خال دوست میدارم.اصلا نون خالی میخورم انگار دارم طلا میخورم.
نمی دونم چرا وقتی پیرزنه اینو گفت یاد شما و وبلاگتون افتادم

سلام
واقعا
بنده خدا اصلا هم که نشاسته نمیخورده!

sogand artist سه‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 04:18 ق.ظ

خواهش می کنم
نه نیازی به استعفا دادن نیست ، شما همچنان ادامه بدید
پول و مادیات که ارزشی ندارن ، اصلا پول چرکه کفه دسته ، من که نمی گم ، قدیمیا گفتن

چشم
این که درست اما آدم با تمیزی بیش از حد هم نمیتونه زندگی کنه!

پری خاموش سه‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 03:40 ق.ظ

همین الان که اومدم اینجا سرماخوردم

اگه رفتین دکتر اونجا مواظب باشین سوتی ندین!

سیدعلی سه‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:10 ق.ظ

سلام دکتر... خوبین؟ خوشین؟ سلامتین؟ خانواده خوبن؟...
بسی با بند 7 "مستعار" مشعوف گشتیم

سلام
ممنون از لطفتون آقا سید

sogand artist دوشنبه 3 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 06:36 ب.ظ

سلام آقای دکتر . خسته نباشید .
وبلاگی به اسم «میثمک» در حال برگزاریِ یک نظرسنجی هست که در اون بهترین وبلاگ ها در سه نوع انتخاب میشن . کاندیدا های این نظرسنجی رو بقیه به این وبلاگ معرفی میکنند و پس از تایید صلاحیت وبلاگ ها ، کاندید ها اعلام میشن ، کاندید ها فرصت دارن تبلیغ کنند و بعد رای گیری شروع میشه .
من وبلاگ شما رو برای کاندید شدن در این نظزسنجی معرفی کردم . امیدوارم صلاحیت وبلاگتون تایید بشه و در نظرسنجی رای بیارید .
این هم آدرس وبلاگ میثمک :
meysamak.blogfa.com
موفق باشید .

سلام
ممنون از لطفتون
برای شرکت که لازم نیست از وبلاگ نویسی استعفا بدم؟
حالا پول توش هست؟!

حسام دوشنبه 3 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:51 ب.ظ http://hesamdiaries.blogfa.com

خیلی خوندنی بودند. شاد باشین و سالم. نوشته این اگه می دونستین که اگه ایهمه با اقبال روبرو می شدین یه اسم دیگه را برا خودتون انتخاب می کردین. به نظرم حالا هم دیر نشده.

ممنون
واقعا
مسئله اینه که دیگه با این اسم بین دوستان جا افتادیم!

آنا دوشنبه 3 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 10:15 ق.ظ http://www.anna1980.persianblog.ir

نه بابا..دور از جون..آشغالی چیه؟؟؟ خودش اگه بچه علاقمند به تحصیل علم و دانش باشه..بعدها که بزرگ شد میره نهضت سواداموزی...

nova دوشنبه 3 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 02:24 ق.ظ

yani vaghan hanoozam ina peyda mishe?(9)

بدترش هم پیدا میشه!

گیتی دوشنبه 3 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 01:25 ق.ظ http://gitiii.blogfa.com

کسی میخواهد برای زندگیش خسته کننده اش انگیزه ای پیدا کند وصدای خنده هاوگریه های کودکی سکوت کش دار وخسته خانه اش را بشکند 10 سال است برای رسیدن به این آرزو تمام راه های ممکن راامتحان کرده و به نتیجه نرسیده حالا دکتر بهش پیشنهاد کرده از طریق اهدا تخمک شاید این آرزو محقق شود و این دوست حاضر است از کسانیکه شرایط لازم را دارند با پرداخت مبلغی کمک بگیرد
کسانیکه مایل به این کار هستند می توانند با تلفن 09360743916تماس بگیرند یا با مراجعه به وبلاگ اینجانب کسب خبر نمایند
دوست عزیز جسارتا از وب شما کمک گرفتم یکی بخاطر روحیه ای بود که در شما سراغ داشتم واینکه وب پر مخاطبی داری بهرحال اگر به این نتیجه رسیدی که جایش در وبلاگ شما نیست وآنرا نمایش ندهید نظرم در مورد شما عوض نمیشود .

در این یه مورد که از من کمکی برنمیاد شرمنده
تخمکم کجا بود؟!

دکتر نفیس دوشنبه 3 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 01:16 ق.ظ http://drnafis.blogfa.com

پ. ن ا : اون خونه ای که نشونتون دادم رو نمی خواین قولنامه کنین ؟ البته شاید عسل سرما بخوره !
پ. ن 2 : خودتون بخوابین . لاجرم می خوابه !

اون قیمتش یکم برامون سنگین بود!
این هم فکر خوبیه ها!

ریحانه یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:37 ب.ظ http://ttaranomm.blogfa.com

سلام
۲
3
۷
۸
۹
پ.ن 1 : ایشالا یکی بهتر بگیرین !
پ.ن 3 :منم !

سلام
ممنون از نظرتون
شما هم بستنی میخواین آیا؟!

مرجان-رشت یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 04:38 ب.ظ

راستی بله همون آدرس قبلی.کلا" موضوع نوشته ها فرق کرده و چیز دیگریست.فقط از خودمه

مزاحم میشم

مرجان-رشت یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 04:31 ب.ظ

سلام
به زور نمیتونین بخوابونینش.براش برنامه بزارین.یه ورق بردارین و به ازای هر کار خوبی که انجام میده براش ستاره بزنین یا برچسب بچسبونین و وقتی به تعداد خاصی رسید براش یه جایزه بخرید.تواین برنامه یکیشم برنامه به موقع خوابیدن باشه..شبکه من و تو یه برنامه داره که اسمش یادم رفت!یه خانمی هست که به خونه های مختلف میره ،مثلا بچه ها لجوج هستن یا اذیت میکنن یا حتی سرساعت نمیخوابن این برنامه برای پدر مادرها بسیار خوبه.ساعتشم نمیدونم کی هست
فکرکنم یه جای اسمش "فرست "بود.مطمئن نیستم
خلاصه یه هفته شبانه روز بشینین پای تلویزیون تا پیداش کنین

اما خداییش خیلی برنامه خوبی هست.

سلام
اینها دیگه کار آنیه!
ما که فعلا دیش نداریم
منتظریم بریم خونه جدید

الـهه ی آرامش ... یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 04:05 ب.ظ http://www.spread-of-silence.blogfa.com

سلام


در محل کار چه داستان های کوتاهی دارید

بامزه بود .

سلام
همه جورشو داریم
ممنون

مهتاب یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 03:22 ب.ظ http://kahkashaneandromeda.blogfa.com

سلام. کوتاه و به یاد ماندنی بود.
خیلی دوست داشتم نوشته‌ها رو...
سپاس

سلام
ممنون از لطفتون

miss-apple یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 02:35 ب.ظ

دکترررررررر داشتیم!!!!
البته چون من جنبم خیلی بالاست می رم اونور بهم بر نخوره!!!

آنا یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:09 ب.ظ http://www.anna1980.persianblog.ir

در مورد چهار...یه لحظه شدم مث دختر دانشجوی فامیلتون..بعد متوجه شدم..بازجای شکرشباقی یارو درست بیادب بوده ولی بی مرام نبوده...
بابا عماد ول کنید بذارید بچه راحت باشه..من نمیدونم حالا چه اصراری هست این بچه بی گناه و معصوم رو بفرستید مدرسه...کودک آزارها...

واقعا
یعنی بگذاریم آشغالی بشه؟!

مهدیس یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:50 ق.ظ http://tasvire-roya.blogsky.com

چشمتون بی بلا ...
عکس العمل من در اینجور مواقع انفجاره ... بعضی موقعام ناامیدی به بهبودی بعضیااااااااا ...
باور کنین ...

پس خدارو شکر که پزشک نشدین وگرنه تا حالا شصتادبار دچار انفجار شده بودین!

من از همه بهترم یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:35 ق.ظ http://2khtare-khoof.blogfa.com/

ببخشید اون کامنت قبلی مال من بود که یادم رفت اسممو بنویسم!

خواهش

[ بدون نام ] یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:34 ق.ظ

1- چه بامزه!
2-
3-
4- حتما باید اینو می گفتین؟!
5-بیمزه بود!
7-
8- دقت کردین همه می گن شما چیزی حالیتون..؟! البته ببخشید ها! خودتون اینها رو می نویسین!
10- واقعا جالبه به نظرتون؟!
11-؟
12-

4.حتما که نه اما خوب گفتم دیگه!
8.واقعا فکر کنم باید یه فکری به حال خودم بکنم!
10. یعنی این قدر نبود؟

فضایی شنبه 1 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:14 ب.ظ http://www.crazywriten.mihanblog.com/

پ.ن۳:

ممنون

neda شنبه 1 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 10:58 ب.ظ

be bache esrar nakonid
2 bar ke sobha khab mond khodesh saate khabesho tanzim mikone

چشم
آخه وقتی خواب موند مشکلاتش مال ماست!

miss-apple شنبه 1 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 10:57 ب.ظ

همچنان نگرفتم!
البته گرفتم اما نمی دونم هونه یا نه آخه اگه اون باشه یه طور بدیه!!!!!
حالا هیچی!!!

سارای شنبه 1 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 06:22 ب.ظ http://dumaaan.blogfa.com/

جالب بود
خیلی دلم میخواد عکس العمل شمارو بدونم؟؟در مواجه با این شرایط!

ممنون
تحمل

مهدیس شنبه 1 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 05:29 ب.ظ http://tasvire-roya.blogsky.com

۱.
۶.
۸.ماشالا ادبو احترام ...
ایشالا هرچی زودتر یکی رو پسند کنین ... وضعیت سختیه مخصوا با بچه کوچیک ...

دکتر جون منکه سومم به زور دارم میرم مدرسه
با اینکه درسمم خوبه
ولی از مدرسه متنفر بودن تو ذات همس
وقتی منه ۱۶ ساله اینجوریم از اون بچه چه انتظاری دارین آخه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
راستی این آدرس وبمه که تغییر کرده با این بیاین از این به بعد ...

واقعا
ایضا
واقعا
ممنون
چشم

نایس شنبه 1 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 04:04 ب.ظ http://parvaze-lahzeha.mihanblog.com

سلام
نمونه ی بارز آدمای رک همون مورد شماره ی هشته.
فکر کنم ایده شون توی تقویت روحیه ی علمی شما هم خیلی موثر بوده
بچه های این دوره زمونه کلا با خواب میونه ی خوبی ندارن...

سلام
دیگه زیادی رک بودند انگار!
واقعا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد