جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

..... این بهشت اجباری .....

سلام

باز هم یک اتفاق غیرمنتظره باعث شد درباره اش یه پست بنویسم. اگه به نظرتون بیمزه بود ببخشید.

روز شنبه پانزدهم بهمن ماه سال یکهزار و چهارصد و یک برابر با سیزدهم رجب سال نمیدونم چند قمری سر شیفت بودم. توی درمونگاه شبانه روزی یکی از شهرهای کوچیک نزدیک ولایت. مریضها از اهالی همون شهر گرفته تا روستاهای اطراف که اون روز درمونگاه روستاشون تعطیل بود میومدند و میرفتند. حدود ساعت ده صبح بود که یه خانم حدودا سی ساله را آوردند که به شدت سردرد و حالت تهوع داشت. شوهرش درحالی که داشتم یک مریض دیگه را میدیدم در مطب را باز کرد و زنشو آورد تو و انداختش روی تخت و بعد ایستاد و به من خیره شد! به ناچار ویزیت مریضی که روی صندلی نشسته بود خلاصه کردم و بعد رفتم سراغ اون خانم. یه شرح حال مختصر گرفتم و بعد درحالی که برمیگشتم طرف میز و گوشی و فشارسنج را برمیداشتم و دوباره میرفتم به سمت مریض از شوهرش پرسیدم: حرص خوردن؟ گفت: نه! اصلا خونه نبوده، توی اعتکاف بوده. فشارش طبیعی بود. براش دارو نوشتم و بعد که سرمش تموم شد هم رفتند.

یکی دو ساعت بعد بود که چهارتا دختر دبیرستانی با هم اومدن توی مطب. گفتم: بفرمائید. یکیشون گفت: ما توی اعتکاف بودیم. همه اونجا سردرد و حالت تهوع گرفتن. گفتم: همه؟ گفت: بله. ما که دور بخاری نشسته بودیم حالمون بدتر بود اما بقیه هم مشکل داشتند. فقط یک علت منطقی برای چنین شرح حالی وجود داشت. مسمومیت با گاز و احتمالا مونوکسید کربن. گفتم: خب پس چرا بقیه اونجا نشستن؟ دختره گفت: خانمی که مسئول اعتکافه بهمون گفت اینجا هیچ مشکلی نیست. سردرد و حالت تهوعتون هم برای اینه که عادت به روزه گرفتن ندارین! کسی هم حق نداره به جائی زنگ بزنه یا بره درمونگاه وگرنه دیگه مجوز مراسم اعتکاف را برای سال بعد بهم نمیدن! ما هم وقتی حواسش نبود فرار کردیم! گفتم: خب فعلا برین از پذیرش قبض بگیرین تا براتون دارو بنویسم تا بعد. گفتن: ما کد ملی مونو بلد نیستیم. پول هم زیاد نداریم! فقط یکی شون کد ملی شو بلد بود که برای همون یکی نسخه نوشتم و داروها رو زیادتر نوشتم که همه شون بتونن استفاده کنن.

به محض این که دخترها از مطب بیرون رفتند مریض بعدی اومد تو و مجبور شدم اونو ویزیت کنم و بعد هم مریض بعدی و بعدی. یکدفعه در مطب باز شد و خانم مسئول تزریقات اومد تو و گفت: یه چیز جالب بهتون بگم؟ این دخترها میگن خانمه که مسئول اعتکافه یه بخاری گذاشته وسط سالن و دودکششو گذاشته توی یه ظرف آب! گفتم: اصلا این خانم مسئول اعتکاف کی هست؟ گفت: شماره شو از دخترها گرفتم و زنگ زدم بهش که گفت: اینجا حال هیچکس بد نیست! بچه ها همه تون با هم بگین که حالتون خوبه یک ... دو ... سه ... و بعد صدای یه سری دختر اومد که همه با هم میگفتن ماااا حاااالمون خووووبه!! بعد هم قطع کرد!

دیدم این طوری فایده نداره. لابلای دیدن مریضها یه پیام دادم برای مسئول واحد مبارزه با بیماری های شبکه. چند دقیقه بعد پیام داد که چنین موضوعی ربطی به من نداره به مسئول بهداشت محیط بگین. برای مسئول بهداشت محیط پیام دادم که چند دقیقه بعد زنگ زد و گفت: اسامی مریضها و کد ملی و شماره شونو بفرست!  من که فقط اسم و مشخصات همون دختری را داشتم که براش نسخه نوشته بودم. رفتم سراغ تزریقات که اونجا اسامی دخترها موقع زدن سرم ثبت شده بود اما کدملی و شماره ای درکار نبود و خود دخترها هم رفته بودند. هرچقدر فکر کردیم اسم اون خانمی که صبح اومده بود هم یادمون نیومد و توی اون حمله مریضها هم امکان گشتن توی نسخه ها را نداشتم. به ناچار همونها را فرستادم و از اون به بعد تلفن پشت تلفن بود که از مسئول واحد مبارزه و مسئول واحد بهداشت محیط و خانم "ق" مسئول جدید امور درمان میشد و همون سوالها را تکرار میکردند و نهایتا گفتند: ما الان داریم راه میفتیم!

مدتی گذشت. اون روز من فقط شیفت صبح و عصر بودم و وقتی پزشک شیفت شب اومد جریانو بهش گفتم و داشتم میرفتم که کارشناسان شبکه اومدند و یکی شون گفت: داری میری؟ ما به خاطر حرف شما رفتیم اونجا و جلو ادامه مراسمو گرفتیم و خانمه هم حسابی فحش کشمون کرد حالا میخوای بری؟! دیگه هرطور بود بهشون فهموندم که شیفت من تموم شده و بودن یا نبودن من عملا چیزی را تغییر نمیده. نهایتا پیش از این که صورتجلسه را بنویسند مهر و امضاش کردم و اومدم بیرون. بعد هم برگشتم خونه.

خلاصه که این هم از ماجرای اعتکاف امسال. شرمنده اما اگه الان نمینوشتمش بعدا هم دیگه نمیشد.

الان میگذارمش که دو سه روز دیگه خودش منتشر بشه. پست خاطرات بعدی هم چند روز بعدش!

نظرات 69 + ارسال نظر
سمیه پنج‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1401 ساعت 10:19 ب.ظ

به عنوان کسی که سالها در اعتکاف های دانشحویی شرکت کردم و اگر فرصتی پیش بیاد مشتاقم که بازم شرکت کنم بگم که اعتکاف فرصتی برای عبادت و فکر کردن است
فرصتی سه روزه برای اینکه با خودت و خدا خلوت کنی
احتمالا اگر به جای اعتکاف بگن مدیتیشن حستون بهش عوض میشه و اینطوری جبهه نمیگیرید

هر کسی به طریقی از زندگیش لذت میبره. و تا زمانی که مزاحمتی برای دیگران نداره نمیشه ایرادی بهش گرفت

فریبا دوشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1401 ساعت 05:56 ب.ظ

در مورد حکم ارتداد که البته حکم اسلام است و ربطی به شیعه ندارد، اگر کسی مرتد شود و عقایدش رو برای خودش نگه دارد مربوط به خودش است.مثل همجنس‌بازی که همیشه در همه جوامع بوده.
مشکل از جایی شروع می شود که یک نفر مثل سلمان رشیدی که مسلمان بود بر علیه اسلام یا قوانین اسلام عربده کشی کند.مثل کسی که داخل خانه خودش شروع به تخریب کند همه افراد خانواده جلوش را می گیرند.
این که مثلا در سوئد قرآن یا حتی انجیل آتش بزنند یا مثلا در ایران پرچم آمریکا بسوزانند آنقدر مهم نیست چون دشمن خارجی محسوب می شود.ولی شما فکر کن یک آمریکایی پرچم آمریکا را در خود آمریکا آتش بزند اصلا برای افراد اون جامعه قابل قبول است؟
حالا ممکن است بگویید چرا مجازات اعدام؟
این جرم ریشه یک جامعه رو هدف می گیره، حالا هر جای دنیا باشه.
شما ایرانی هستید هر جای دنیا برید نمی تونید از این ریشه جدا بشید.حالا مثلا مخالف حکومت باشید یه بحثی است ولی مخالف ایران یک پارچه وموافق تجزیه ایران باشید یک بحث دیگر.نتیجه عدم مجازات هم می شه کشور قدرتمند یوگسلاوی که الان به هفت کشور کوچک تجزیه شدند واکثر مردمشون آواره کشوره های دیگه برای بدست آوردن کار وحداقل زندگی.
حالا امت اسلام در همه دنیا امت اسلام هستند هیچ کس از این امت حق ندارد تیشه به ریشه این امت بزند.چون تیشه ای که از داخل زده می شود مثل سرنشین کشتی است که کشتی را سوراخ می کند.
اگر به جای سه نقطه مورد بفرمایید و اطلاع داشته باشم در خدمتم.

حداقل خوبه که قبول دارین همجنس گرائی توی ایران وجود داره. چون بعضی ها اعتقاد داشتند که اصولا چنین چیزی در ایران نیست. اما یک سوال: یک مرتد چطور میتونه عقیده شو برای خودش نگه داره وقتی در این کشور هرجائی که بره و توی هر پرسشنامه ای که باید پر کنه مذهبشو ازش میپرسند و هرجائی که بخواد استخدام بشه به جای تخصصش درباره تعهدش سوال میپرسند؟
بچه ای که توی یک جامعه مسلمان به دنیا اومده طبیعیه که مسلمان بشه. خب حالا وقتی بزرگ شد اگه به این نتیجه رسید که اسلام به درد نمیخوره چکار باید بکنه؟
هرسال تعدادی مسیحی از کشورهای مختلف به ایران میان و مسلمان میشن. واقعا اگر مسیحیت هم چنین قانونی داشت و این افراد بعد از برگشتنشون به کشورشون اعدام میشدند فکر میکنید چه اتفاقی میفتاد؟
من از والدین ایرانی در خاک ایران به دنیا اومدم و هرگز نمیتونم بگم ایرانی نیستم حتی اگر فرضا روزی تابعیت کشور دیگری را هم قبول کنم. اما مذهب یک عقیده است که هرلحظه انسان ممکنه به این نتیجه رسیده که در باور کردن اون عقیده اشتباه کرده و بخواد عوضش کنه.
فرض کنیم من به این نتیجه برسم که زمین گرد نیست و تخته. آیا چون تیشه به ریشه زمین گرد گرایان زدم باید اعدامم کنند؟

فریبا دوشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1401 ساعت 05:35 ب.ظ

البته که حجاب از اول تاریخ بشریت ودر همه جوامع اجباری بوده و هست.حتی حضرت آدم و حوا جلوی هم پوششی داشتند .افراد یک خانواده هم حتی اگر زن و شوهر باشند پوششی رو رعایت می کنند.
حالا بحث سر حد پوشش است نه اصل پوشش .در واقع پوشش همون ترجمه حجاب است.
حدود سال نود میلادی مدونا بدون هیچ پوششی به خیابان آمد وادعا کرد این تن خودم است ومن حیا ندارم.کمتر از پنج دقیقه پلیس اونو با کت پوشاند و به اداره پلیس برد و جریمه کرد.
موردی که خودم حضور داشتم در یک شهر ساحلی غربی سه تا مرد ایرانی با شکم های خیلی بزرگ وبدن پشمالو وباشورت مامان دوز تترون وارد مرکز خرید شدند بلافاصله نیروی انتظامی مرکز خرید که پلیس هم نبود اخراجشون کردند .
در عربستان هم خانمها نه به اجبار بلکه به میل خودشون پوشیه می زنند و چادر ایرانی و لباس لبنانی رو قبول ندارند به واسطه نوع هیکلشون.دلیل اصلی شون اینه بعضی مردهای عربستان قلب مریض دارند و نگاه هیزی دارند و اونها خودشون رو بیشتر می پوشنن.
در واقع حد پوشش در هر جامعه از لحاظ فرهنگی می تونه به نوع نگاه کردن مردان به زنان بستگی داشته باشه ویا قوانین نانوشته اون جامعه.
اتفاقا در قبل از دهه سی میلادی حجاب خیلی به نوع زندگی جوامع بستگی داشت.
حالا در جامعه ایران شاید خیلی مهم نباشه خانمها همون یه ذره پوشش رو رو سرشون بذارن یا نذارن چون اصلا پوشش سر محسوب نمی شه.مثل عشایر قدیم که چندان حجابی برای موهاشون نداشتن مشکلی هم نبود فرهنگشون بود.
مشکل از جایی شروع می شه که حد های حیا از بین بره.من شخصا دیدم قبل از انقلاب زنان با بیکینی ومردان فقط با یه شورت به بازارهای محلی مازندران میومدند وخرید می کردند.
بالاخره یا مردم یا دولت یک حدی رو باید مشخص کنند.قبل از انقلاب کسی جرات نداشت اعتراض کند اونم در جامعه اون زمان مازندران که مردم اعتقادات مذهبی داشتند و هنوز هم دارند.
من الان در روستایی از مازندران زندگی می کنم که همه چادری هستند حالا یا با اعتقاد یا اجبار فرهنگ روستا.
حد حجاب رو در واقع مردم اون جامعه مشخص می کنند .
در ضمن حجاب هم مسأله شخصی مثل نماز و روزه وحتی خمس نیست.

با این جمله تون کاملا موافقم که حد حجاب را مردم جامعه مشخص میکنند. و حالا بخش قابل توجهی از همین مردم دوست ندارند حجاب داشته باشند.
در همین عربستان هم که فرمودید همین الان پارتنر رونالدو داره بدون حجاب توی خیابون قدم میزنه و هیچکس هم کوچکترین تعرضی بهش نمیکنه. اگر زنان عربستان به خواسته خودشون اون نوع حجاب را دارند این تصمیم خودشونه و به هیچ کس ربطی نداره. اما خیلی از زنان ایران هم نمیخوان حجاب داشته باشند و جوابشون نباید داغ و درفش باشه.
گرچه با وضعیت امروز جامعه مردم اون قدر مشکلات دارند که حجاب فقط یه بخش ناچیزشه. شما را نمیدونم اما من دارم به چشم میبینم که اعتقادات مذهبی داره سال به سال در جامعه کمرنگ تر میشه و به نظر من یکی از علل مهمش اشتباهات این حکومته.
به قول احمد کسروی مردم ایران یک حکومت به روحانیون بدهکار بودند که از قضا قرعه به نام این زمان افتاد.

قدیمی یکشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1401 ساعت 10:05 ب.ظ

خب کجاست؟؟؟؟

لینکشو آخر پست بعدی گذاشتم

فریبا یکشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1401 ساعت 06:09 ب.ظ

گذشته از اعتقاد مذهبی شخصا اگر کسی به هر قشری تهمت بزنه یا کار ناشایست یا نادانسته نسبت بده من از اون قشر دفاع می کنم .مثلا بگن دکترها فقط دنبال نفع مادی هستن یا جراح ها فقط چاقو دست می گیرن که پول بگیرن.
این تیتر شما هم توهین به همه کسانی است که مراسم مذهبی ونه فقط اعتکاف انجام میدن.
بهشت هیچوقت اجباری نمی شه وفکر نمی کنم کسی عبادات شخصی رو اجباراً انجام بده اگر هم تظاهر کنه که دیگه بهشت اجباری معنی ندارد.
متاسفانه ساخت این واژه ها دین ستیزی ونه فقط در مورد دین اسلام است.
خوبه شما که جز فرهیختگان جامعه هستید در استفاده از این واژگان دقت بیشتری کنید.
فرقی ندارد ما چه گروهی رو مسخره یا سرزنش می کنیم به صرف اینکه یک یا چند نفر دانسته یا ندانسته خلافی مرتکب شدند.صرف مسخره کردن ناشایست است.
اینکه می فرمایید فقط گزارش است با تیترتون منافات دارد.

من قصد توهین نداشتم. اما شما که به بهشت اجباری اعتقاد ندارید نظرتون درباره چیزهایی مثل حجاب اجباری یا صدور فتوای قتل برای افراد مرتد و ... چیه؟

قدیمی یکشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1401 ساعت 09:06 ق.ظ

این پی دی اف‌سکینه قضیه ش چیه
کنجکاو شدم!

یک اتوبیوگرافی کوتاهه که یکی از دوستان فرستادن

تیلوتیلو شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1401 ساعت 01:45 ب.ظ https://meslehichkass.blogsky.com/


با اینهمه اطلاع رسانی هنوز همینطوری هستیم؟
یا خدا
خودمون هم به خودمون رحم نمیکنیم

تازه همون طوری هم هستیم
بله متاسفانه

نگار پنج‌شنبه 4 اسفند‌ماه سال 1401 ساعت 11:44 ب.ظ https://zanekhoshbakht.blogsky.com/

حتی جوونها هم هنوز در این حد؟؟؟

خیلی ها هنوز اعتقاد دارند و اعتقادشون هم محترمه.

من پنج‌شنبه 4 اسفند‌ماه سال 1401 ساعت 09:40 ب.ظ

سلام
از این پستتون خوشم نیامد بویژه از اسمی که براش گذاشته اید چون کاملاً موضعگیری شده است.

سلام
متاسفم
اما این پست هم مثل بیشتر پست های این وبلاگ فقط گزارش اتفاقات بود

Amir چهارشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1401 ساعت 11:21 ب.ظ

سلام آقای دکتر
من این فایل پی دی اف بی بی سکینه رو خوندم برام جالب بود. اگه از نظرتون اشکال نداره، و بهم اجازه بدین، من اونو تو وبلاگم هم بذارم.

سلام
خواهش میکنم
فکر نمی‌کنم نویسنده اش هم مشکلی داشته باشه

شیرین چهارشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1401 ساعت 01:21 ب.ظ

رها جان ظاهرا شمابیشتردردت گرفته!
همینکه اهل نمازوودعاواعتکافی و خیلی راحت بمن میگی تواهل رقص وپارتی هستی یعنی بایداون عبادات ونمازتوبزاری درکوزه آبشوبخوری! وقتی فکرکنی درست رفتارمیکنی سنجیده حرف میزنی ولی وقتی فقط عبادت میکنی وتعصب داری نتیجش میشه شخص شما
ضمنا بحث ما چه ربطی به آزادی داشت؟ دلت ازکجا پره؟!

امیدوار بودم که این بحث تموم شده باشه اما ظاهرا نشده.
باور کنید چند دقیقه است که دارم فکر میکنم این کامنتو تائید کنم یا نه؟
بهتره هر چه زودتر پست بعدیو بگذارم تا این بحثها تموم بشه!

طیبه چهارشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1401 ساعت 11:54 ق.ظ http://parandehdararamesh.blogfa.com

سلام آقای دکتر
خدا قوت
نه...قرار نیست در وبلاگم رو تخته کنم .می نویسم

سلام
پس موقتا از تیغ تیز حذف نجات پیدا کردین
اما فقط موقتا

قدیمی چهارشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1401 ساعت 11:40 ق.ظ

راستی این رها همون رهای معروف اینجاست؟؟؟؟

نمیدونم
مطمئن نیستم

قدیمی چهارشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1401 ساعت 11:40 ق.ظ

ن دکتر خیلی ها مردا رو بیشتر قبول دارن
تو شهر ما هنوز متخصصای مرد قدیمی کاملا شلوغن!
یادمه‌ خودتون قدیمااااااا ی پست گذاشتید ک چرا مردا نباید زنان بخونن!!!
اقوام خود‌ من دو تا بچه ش رو با ی دکتر مرد آورد سومی رو با زن! ولی اون دکتر زن کلی از بخیه های داخلیش‌ تعریف کرد ک برو از دکترت تشکر کن و اینا الان برای چهارمیش داره دوباره میره پیش اون آقا! چون میگه نمیدونم اون زنه چ گندی زده برم این درستش کنه و ببندم دیگه !!!!!
جالب ترش این برای بچه دومش سونو گفت بچه ت ورن نداره نارس هنوز وقتش نیست این آقای دکتر ی دست زد رو شکمش کفت ۲‌روز دیگه بیا زایمان همین ک من میگم
بچه ش ۳/۲۰۰ بوو و بدنیا اومد همه چیش اوکی بود!!!! دیدید بچه های سزارین همیشه خواب و بی حالن! این قشنگ چشما باز و سر حال بود!
کلا قضیه دکتر مردا بهترن همیشه هست!
راستی چرا گفتید برن دکتر مرد هر دو راحت ترن؟!
یعنی دکترای مرد ناراحت میشن زنا برن پیششون؟

بله اون پست را خوب یادمه
پس واقعا دکتر خوبی بوده
من همین طوری گفتم. بالاخره آدم با همجنسش راحت تره

فاطمه چهارشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1401 ساعت 10:12 ق.ظ

ممنون ازپیگیریتون

خواهش

محمد رها سه‌شنبه 2 اسفند‌ماه سال 1401 ساعت 11:06 ب.ظ http://Ikhnatoon.blogfa.com

سلام مجدد بر دکتر همیشه در صحنه
اومدم احوالی بپرسم و برم و در حین رفتن تشکر کنم از برداشتن لایک و دیسلایک.
چی بودن این آیتمهای رو اعصاب!

سلام از ماست
شما لطف دارید
واقعا دوست نداشتم این کار را بکنم اما ...

شبنم سه‌شنبه 2 اسفند‌ماه سال 1401 ساعت 11:00 ب.ظ

سلام
پس قصه نه نه سکینه کجاس؟ هر چی گشتم تو کامنتا نبود

سلام
من که حذفش نکردم.
نویسنده اش بعد از اون هم یک کامنت دیگه گذاشتند اونجا هم آدرسش هست

قدیمی سه‌شنبه 2 اسفند‌ماه سال 1401 ساعت 10:08 ب.ظ

ی بار ک رفته بودم سونو دکترش ک مرد بود یکی اومده بود برای سونو داخلی گفتن دکتر انجام نمیده!
####
یکی ی چیزی‌ گفته میخوام ببینم خالی بسته‌ی نه

خب وقتی متخصص خانم هست اگه برن پیش ایشون هردوطرف راحت ترند!
احتمالا خالی بستن براتون

مهربانو سه‌شنبه 2 اسفند‌ماه سال 1401 ساعت 05:18 ب.ظ http://baranbahari52.blogsky.com/

امان از حماقت بشر که تو همه ی اقشار و همه ی دوران ها دیده شده و میشه .. واقعا هم ربطی به جا و مکان و مسلک خاصی نداره .
دست شما درد نکنه که بی تفاوت نبودید .

واقعا
ممنون

لیمو سه‌شنبه 2 اسفند‌ماه سال 1401 ساعت 12:14 ب.ظ https://lemonn.blogsky.com/

چی بگم والا. وقتی تشت آب رو میبینن و صداشون در نمیاد و در جواب تلفن میگن ما خوبیم فکر نمیکنم زیاد دانا باشن البته فکر میکنم بیشتر از هرعاملی تعصب آسیب زاست وگرنه توی تمامی ادیان و بجز اون ذهن انسان این هست که جان آدم مهمتر از هرچیزیه.

اکثرشون دبیرستانی بودن ظاهرا
بله حق با شماست

قدیمی سه‌شنبه 2 اسفند‌ماه سال 1401 ساعت 11:29 ق.ظ

پس‌ تو دکترای مرد اصلا نمیتونن تخصصی داشته باشن ک زنا رو معاینه داخلی کنن؟؟؟

مگه این که از قدیم مونده باشند
البته متخصصین سونوگرافی میتونن سونو داخلی انجام بدن اما فکر نکنم منظور شما این باشه

mina سه‌شنبه 2 اسفند‌ماه سال 1401 ساعت 04:48 ق.ظ

ببخشید اگه میشه دو کامنتم رو اینجا زیر این پست نوشتم پاک کنید
بهتره چون یکجورایی از نظر خودم خصوصی بود و اینجا نمیشه خصوصی کامنت فرستاد

حذفشون کردم
اما خصوصی هم میتونستین بفرستین. از طریق قسمت تماس با من بالای وبلاگ

قدیمی سه‌شنبه 2 اسفند‌ماه سال 1401 ساعت 04:03 ق.ظ

دکتر سلام
میگم این خبر‌ درسته ک تو ی سری‌دانشگاه رشته زنان مردا هم پذیرش شدن؟؟؟؟ امسال نه کلا دارم میپرسم

سلام
یه زمانی میشدن و برای همین هنوز تعدادی دکتر مرد توی رشته زنان داریم اما الان سالهاست که دیگه این اتفاق نیفتاده.
حتی یکی از پزشکان که خارج از کشور تخصص زنان خونده بود اجازه کار پیدا نکرد و الان داره به عنوان پزشک عمومی توی ولایت کار میکنه

رها دوشنبه 1 اسفند‌ماه سال 1401 ساعت 06:58 ب.ظ

سلام
آقای دکتر شما که میدونید با این پست به یه سری قشر توهین میشه هدفتون از این پست چی بود؟ یعنی تو بقیه قشرها این حماقت ها وجود نداره؟
تمام اینایی که کامنت گذاشتن و توهین کردند اتفاقا ناآگاهی خودشون رو فریاد زدند اگه آگاهی کامل داشتن می‌فهمیدند مجموعه بزرگ قشر مذهبی همه کاراشون درست نیست و ما الان انواع اسلام داریم ولی فقط یه اسلام ناب داریم و خود آدم میتونه تشخیص بده کدوم درسته یا نه ولی شماها تشخص نمیتونیم بدید که حتی خود قشر مذهبی خیلی کارهارو قبول ندارند خلاصه که بحث بسیاره میتونین برید تحقیق کنید خیلی کارا رد میشه توسط همین قشر

شیرین خانم مراسم اعتکاف هزینه ش رو خود شخص پرداخت میکنه و کسایی رو هم که علاقمند بودند و توان نداشتند مردم خودشون خودجوش و نذر جمع کردند این یک دوم اینکه الان فکر کردن و عبادت با هم چه منافاتی با هم داره؟ اتفاقا افراد و شخصیت های بزرگ هم عبادت داشتند هم تفکر داشتند هرکدوم از اینها بدون هم آسیب زا و آفته سوم اینکه حالا یه عده ای برند یه گوشه نماز و دعا بخونن تو چرا دردت میاد؟ مگه کسی به شماها گفت چرا میرین پارتی و رقص و .... تو برو خانه سالمندان کی جلوتو گرفته و اینکه تو خبر نداری ولی همین قشر مذهبی این دست فعالیت هارو هم دارند فکر نکن فقط تو مسجد و نماز و دعا سیر می‌کنند باور نداری بگو تا عضو چندتا از همین گروه ها بشی با چشمای خودت ببینی چقدر کار میشه یعنی آدم خنده ش میگیره شعارتون آزادی
و همه اینا که میگن اینا میشینن دعا میکنن بقیه ازشون پذیرایی میشه دقیقا بی اطلاعی خودشونو جار زدند و اصلا فقط یه ذهنیت مسخره خودشونو نشون دادند نه خیر تو این فضاها اوج همکاری و همدلی دیده میشه همه رو مثل خودتون نبینین
تو همه قشری و گروه های آدم های احمقی مثل این خانم دیده میشه چه قشر مذهبی و چه قشر غیر مذهبی و مثلااا روشنفکر

سلام
تقریبا همه پستهای این وبلاگ بازگو کردن اتفاقاتیه که برای من افتاده. بدون هیچ گونه دخل و تصرف یا کم و کاستی. همون طور که از اون پستهای سوتی بیماران منظوری ندارم از این پست هم منظوری ندارم. اگه واقعا فکر میکنین این پست توهینه متاسفم اما من چنین برداشتی ندارم.
اگه کامنتهای اون دوستان را هم توهین میدونین پس کامنتهای شما هم نوعی توهین محسوب میشه.
یک بار دیگه هم میگم من خیلی از کامنتهای این پست را به دلیل این که علنا به قشر خاصی اوهین کرده بودند تائید نکردم اما کامنت شما و کامنتهائی که ازشون نام بردین برای من فقط ابراز نظر هستند و نه توهین.
با جمله آخرتون هم کاملا موافقم.

Amir دوشنبه 1 اسفند‌ماه سال 1401 ساعت 02:17 ب.ظ

ببخشید ، اون کامشین که اینجا کامنت گذاشته ، همون کامشین معروف تو بلاگ بیان هست دیگه ؟ یا دارم اشتباه میکنم؟

راستش ازشون نپرسیدم اما من به جز ایشون کامشین دیگه ای نمیشناسم!

.. دوشنبه 1 اسفند‌ماه سال 1401 ساعت 01:07 ب.ظ

من دبیرستانی بودم پدر دوستم تو خونشون با این روش که لوله بخاری رو داخل آب گذاشته بودن فوت کرد.
اون خانم رفتار غلط و نا آگاهانه ای داشتن.
ولی از فامیلای ما اعتکاف رفتن و خیلی تجربه خوب و مثبتی داشتن امیدوارم یه روز منم بتونم برم.

بله
نمیشه با یک اتفاق اینطوری درباره خوب یا بد بودن اعتکاف نظر داد

شیرین دوشنبه 1 اسفند‌ماه سال 1401 ساعت 11:52 ق.ظ

سلام دکترجان
واقعا سه روز تومسجدنشستن ودعاخوندن وازشون پذیرایی کردن ثواب داره؟؟؟با پول کی؟منه نوعی اگر سهمی ازون بودجه ای که واسه اعتکاف و هزینه اش شده داشته باشم اصلا راضی نیستم

صدتا کاردیگه هست که ثوابش خیلی بیشتره
منتهی اگردقت کنید هرکاری که یه منفعتی واسه آخوند جماعت داره صدالبته ثوابش بیشتره
ترجیح میدم بجای این سه روز دعا کردن برم کهریزک به سالمندا کمک کنم
این روزه ونمازو دعا ما تو اعتکاف خروجیش چیه؟ چه اتفاقی میفته؟
طرف میخواد مردمو بکشتن بده وهمچنان اصرارداره قضیه رو کتمان کنه این حق الناس نیست؟
بانی این مجلس که حتما سالهاس کارش برگزاری چنین مراسم هایی هست چرا این مراسما واعتکاف و ....روش هیچ تاثیری نداشته وبه هرقیمتی میخواد مراسم ادامه داشته باشد
جز منفعتش به چی فکرکرده؟
نمیدونم روایته یا توقران اومده که یکساعت تفکرازهفتادسال عبادت بهتره؟
آدمایی که فکرنمیکنن و فقط کارشون تقلید کورکورانه وتعصب شدیده بدترازینا هم سرشون بیاد حقشونه!

سلام
ظاهرا اول هزینه پذیرائی پرداخت میشه البته اطلاع دقیقی ندارم.
به هر حال برای هر فردی یک راه هست برای رسیدن به خدا

لیمو دوشنبه 1 اسفند‌ماه سال 1401 ساعت 10:53 ق.ظ https://lemonn.blogsky.com/

بهشت اجباری بهترین عنوانی بود که میتونستین انتخاب کنین. سرم درد گرفت از اینهمه بی مسئولیتی و پافشاری بر نادانی!
ممنون که شما به فکر جانشون بودین البته که گاهی به نظرم نادان همون بهتر که نباشه توی این دنیا!!

چیز بهتری به ذهنم نرسید!
چی بگم؟ البته همه شون که نادان نبودن

معلوم الحال یکشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1401 ساعت 09:47 ب.ظ https://daneshjoyezaban.blog.ir/

سلام
واقعا که دریای جهل بی انتهاست. برای به زور چپوندن آدما توی بهشت، میخواستن همشونو بفرستن سینه قبرستون؟

مامان فرشته ها یکشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1401 ساعت 06:57 ب.ظ

من قبلترها مجردی اعتکاف رفتم بابام برام افطاری میورد الان خودشون هزینه میدند مسئول ثبت نام تامین میکنه
حساسیت شما خیلی به موقع و بهترین کار ممکن بود تو ادارات خودمون هم همین بی مسئولیتی هست پاییز ۹۸قبل از اعلام کرونا به مسئولی زنگ زدم که افراد زیادی دارن براثر پنومونی فوت میشند واین بی سابقه هست و فصل اپیدمی بیماری شبه انفلوانزا هم بود اولش گفت به ما ربط نداره اصرار کردم زنگ زد مرکز استان اونجا گفتند از وزارتخونه چیزی نگفتند و تمام که بعدها با بررسی سی دی اسکن ریه متوفیان معلوم شد احتمال زیاد کرونا بوده
برخی مانند خانم مسئول برنامه احمقند و متاسفانه خیلی هم در قبول مسئولیتهای اینچنینی مشتاق و نتیجه میشه این فجایع

بله حق با شماست
همین منتظر موندن برای دستور از بالا درمورد همه چیز خیلی جاها کارها را خراب میکنه

نسیم یکشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1401 ساعت 04:03 ب.ظ

سلام
من خواننده خاموش هستم، همیشه از مطالبتون استفاده کردم و ممنونم. فکر نمی کنم انتخاب این عنوان برای بیان حماقت فردی که خودش رو مسئول اون مراسم بوده جالب باشه. کسی به زور وارد اون مراسم ها نمیشه.
مادر من چندین سال پیش که توانش رو داشتن تو این مراسم شرکت می کردن و تا جایی که یادمه ما برای افطاری برای مامانم و دوستاش غذا می بردیم. آقای دکتر فکر می کنم موافقت شما با تمام کامنت ها گذاشته شده و به علاوه یادآوری استفاده خطرناک از وسایل گاز سوز با این عنوان نشانه خوبی نباشه.مسخره عقاید به دور از شعار آزادی است. سوال اینکه هنوز هم کسایی اونجا میرن، نشانه گرفتن آزادی فردی و اعتقادی است! آزادی برای ما ایرانیا توهمی بیش نیست. ج.ا تو هر چی موفق نبوده ولی اصلش که همون مسئول بودن در برابر اعتقادات دیگرانه رو‌ درون هر ایرانی کاشته.

سلام
با شما موافقم
متاسفانه برخلاف میلم ناچار شدم بعضی از کامنتها را حذف کنم. کامنت‌هایی که خیلی توهین آمیزتر از کامنت‌هایی هستند که می‌بینید.
عقاید هرفردی تا جایی که به دیگران آسیبی نرسونه قابل احترامه

Amir یکشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1401 ساعت 11:45 ق.ظ

ببخشید ، میشه بهم بگین که اینجور موقع ها که یه بیماری همه گیر میاد تو یه جایی بر اثر یه اتفاقی ، مثل گاز یا اب الوده ( چشمه یا منبع اب الوده ، دقیقا باید به کی خبر داد و سلسله مراتبش چجوریه؟

مرسی

ما اینجا به مسئولان واحد مبارزه با بیماری های شبکه بهداشت اطلاع میدیم

Amir یکشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1401 ساعت 11:43 ق.ظ

یه چیز دیگه
یادم نیست توی دوران دانشجوییم بود یا جایی اینو دیدم
روی چراغ خوراک پزی ، اجر میذاشتن که اون اجر ، گاز منوکسید رو جذب خودش کنه

++یه خاطره بد هم دارم که زمان دبیرستانم ، یکی از اشناهامون برعکس نشتی گاز فوت کرد متاسفانه ، واقعا هنوزم که هنوزم یادش میفتم خیلی ناراحت میشم.

اینجا هم آجر میگذارن اما بیشتر بعنوان چیزی که تا مدتی گرما را حفظ میکنه

Amir یکشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1401 ساعت 11:41 ق.ظ

سلام اقای دکتر خوب هستین؟
ممنون بابت این یادداشت تون

راستش من تا الان اعتکاف نرفتم ، و تا جایی هم که توی احادیث درباره اعتکاف شنیدم ، میدونم که امام معصوم هم سر یه ماجرای مهمی ، اعکافشو نصف کاره ول کرد رفت به داد یکی دیگه برسه ، یعنی میخوام بگم ما از اون امام معصوم که بیشتر نمی فهمیم ، باید گاهی جلوی این تفکرات غلط رو با بیان حدیث درست ، جلوشو گرفت.

یه بار با دوستم رفته بودم قم ، زمان دانشجوییم بود ، بعد اون موقع یه برگه چسبونده بودن رو مسجد که این رسم که اول ماه فلان برین در مسجدها رو بزنید و بگین ماه غم رفت و ماه شادی امد ، اصلا چنین چیزی توی دین نیست و غلطه و این حرفا و امثال این حرفا که کم هم نیست.

یعنی میخوام بگم در نهایت باید جلوی تفکرات غلط با احادیث صحیح وایستاد وگرنه کلی چیز میز به طرف میبندن که تو ضد فلانی و بهمانی و فلان ، نه والا ، اینطوری هم نیست.

++اهان راستی لایک و دیسلایک ها رو برداشتین
اصن خیلی فان بود

سلام
ممنون
دقیقا
و برای همینه که میگن وقتی قائم قیام میکنه انگار دین جدیدی آورده
بله برداشتم ظاهرا بعضی ها ظرفیتشو نداشتن

آذردخت یکشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1401 ساعت 10:10 ق.ظ http://azardokht.blog.ir

واقعا که حماقت ته نداره.
خدا خیرتون بده که پیگیری کردید.

دقیقا
ممنون

طیبه یکشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1401 ساعت 08:33 ق.ظ http://parandehdararamesh.blogfa.com/

سلام آقای دکتر
ممنون از ثبت این خاطره
چیزی که همیشه برای من سواله اینه که چطور بعضیا قبول می کنند برن سه شبانه روز عبادت کنند(بخورن بخوابن نماز و قران بخونند) و یکی دیگه ازشون افطار سحرپذیرایی کنه .یعنی اینا پانمیشن خودشون هیچ کاری کنند؟ چطور ممکنه؟ اصلا این چطور عبادتیه؟ یه جوریه برام...هزینه این خورد و خوراک از کجا میاد؟ حلال هست؟ دولت میده؟ دولت از کجا میده؟ از بیت المال؟ عجیبه برام؟....

سلام
ببینین کی اومده!
دیگه رفته بودم توی فکر که لینک وبلاگتونو حذف کنم یا نه؟
واقعا دیگه نمینویسین؟
راستش من شنیده بودم افرادی میرفتن یه گوشه و عبادت میکردن اما اسمی از این که کسی ازشون پذیرائی کنه نشنیده بودم

لیلا یکشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1401 ساعت 08:05 ق.ظ

سلام و روز بخیر من کارمند شرکت گاز هستم متاسفانه قبلا فوتی با همچنین سیستمی داشتیم وخطرناکه ولی فکر میکردم با تبلیغاتی که شده افراد آگاهی نسبی پیدا کرده باشند و البته این موارد برای شرکت گاز مهم در صورت مشاهده مجدد با اونها تماس بگیرید یکی از مواردی است که عملکرد شرکت گاز سنجیده میشه چند سال پیش تحقیقی در مورد اینکه چرا مشترکین موارد ایمنی را بخوبی رعایت نمی کنند در شرکت ما انجام شد یکی از دلایل این بود که مردم اعتقاد داشتند تقدیر ائنها مشخص شده و خداوند اگر بخواهد به این وسیله بمیرند حتما اتفاق میافته و نمیگیم بخشی که مربوط به خودمون هست رو درست انجام بدهیم بخشی که مربوط به خداوند است رو بزاریمبرای خدا

سلام
ممنون از لطف شما
چند سال پیش یکی از اقوام ما به خاطر بوی بدی که توی آپارتمانشون پیچیده بود به مدیر ساختمان شکایت کرد و نهایتا مشخص شد چند جوون دانشجو توی طبقه پائینی شون به خاطر مشکلات دودکش توی خواب فوت کردند و چند روزه که کسی متوجه نشده.
فامیلمون بعد از چندوقت از اون خونه رفت و گفت دیگه نمیتونه اونجا بمونه

عاطفه یکشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1401 ساعت 03:13 ق.ظ

سلام
این مراسمات بسیار عالی هستند،
ولی خانم احمقی که صرفا به دلیل مجوز گرفتن و احتمالا نفع مالی یا هر نفع مادی دیگری اصرار به برگزاری در چنین شرایطی داشته، باعث خسران همین فضا شده
حقیقتا گاهی انسان نیاز داره به جلای روح و تنهایی و دوری از محیط و ارتباط با خدا
من تا حالا اعتکاف نرفتم و فکر نکنم بتونم برم
چون روزه های واجبم هم نمیتونم بگیرم

ولی یک بار صبح تنهایی و بدون بچه هام رفتم مشهد تا عصر حرم بودم و شب برگشتم
خیلی لذت بردم
یا سفر کربلا تا حالا سه بار رفتم
و هنوز هم چشمم به راه دعوت مجدده
حالا اینکه مثلا راننده کاروان ممکنه به دلیل سرعت زیاد یا عدم رعایت قوانین مردم رو به کشتن بده، دیگه تقصیر زیارت نیست
البته با شناختی که از شما دارم و برداشتی که من «یه بنده‌ی دیگه‌ی خدا» از متن داشتم، منظور شما به رفتار مستبد و حماقت بانی مجلس بوده
نه هدف از مجلس
به نظرم
شما عاقلانه ترین تصمیم و اقدام رو داشتید.

هر کسی اگر کار خودش رو با وجدان انجام بده ایران میشه ژاپن

سلام
حق با شماست
اگر هرکسی کار خودشو درست انجام بده که خیلی عالیه

بیتا یکشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1401 ساعت 02:23 ق.ظ

کجایند اون عقده ای هایی که دیس لایک میزدن؟ آب بریزید اونجایی که سوخته

شقایق خانم زندگی ننه سکینه که برایمان گذاشتی عالی عالی عالی هم دست شما درد نکنه هم دست دوستتون که این سرگذشت مافوق زیبا را نوشتن و نشر دادن این بوس هم خدمت شما

فکر نکنم دیگه این قدر هم مهم باشه ها
بله جالب بود

منجوق شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1401 ساعت 06:25 ب.ظ http://Manjoogh.blogfa.com

عجب!
راست می گن حماقت انتها نداره!

دقیقا

صبا شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1401 ساعت 11:38 ق.ظ http://gharetanhaei.blog.ir

برای همه بهشت های اجباری میشه سالها زار زد

دقیقا

فرشته شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1401 ساعت 11:26 ق.ظ

متاسفانه این روش دود کش توی سطل اب اکثر جاها استفاده میشه توی اکثر فروشگاه ها وسوپرمارکت ها روز گذشته وارد مغازه لباس شدم در حدی بوی گاز ودود می اومد که نتونستم خرید کنم ولی سه نفر فروشنده اونجا بودن وگویی اصلا ناراحتی نداشتن احتمالا برای یه عده عادی شده

یعنی میشه بهش عادت کرد؟

آرش شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1401 ساعت 08:28 ق.ظ https://apblog.ir/

سپاس از پیگیریتون و البته نگارش این نوشتار...
بازم خداروشکر که با مصمومیت موضع رفع شده و وضعیت در همین حد حل شده...

خواهش
بله به خیر گذشت

محمد رها شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1401 ساعت 03:24 ق.ظ http://Ikhnatoon.blogfa.com

دکتر چرا به اداره گاز مرکز استان زنگ نزدی؟ حوادث جانی مشترکین برای واحد ایمنی مرکز استان و ستاد ملی شرکت گاز گرون تموم میشه! و اگر مشترک از عواقب مسمومیت ناآگاه باشه یا به هر دلیلی با جان مردم بازی کنه رافع مسئولیت بچه های شرکت گاز نیست.

حق با شماست
اصلا به ذهنم نرسید

سمیرا شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1401 ساعت 02:16 ق.ظ

خدا خیرتون بده هم شما و هم اونایی که پیگیری کردن، اگه تعداد آدم های مسئول مملکت بیشتر بشه، وضعمون بهتر میشه

خواهش می‌گردد

کامشین جمعه 28 بهمن‌ماه سال 1401 ساعت 11:44 ب.ظ

این دیس لایک ها واقعا ترسناک هستند.

شرمنده
الان رفتم ببینم چطور میشه حذفشون کرد نفهمیدم

من جمعه 28 بهمن‌ماه سال 1401 ساعت 11:04 ب.ظ

سلام
آقا اصلا اجباری در کار نیست. اینقدر تعداد کسانی که به این مراسم می روند کمه که حد نداره. همه هم با جان و دل می روند. حواشی و آدم بی سلیقه هم همه جا پیدا میشه

سلام
چه عرض کنم؟

فرشته جمعه 28 بهمن‌ماه سال 1401 ساعت 07:09 ب.ظ

سلام آقای دکتر
من در عجبم از دیس لایکهایی که به کامنتهای برحق دوستان وارد شده...

سلام
دیگه هر‌کسی به هر وسیله ای که میتونه برای هدفش تلاش میکنه

عبد جمعه 28 بهمن‌ماه سال 1401 ساعت 03:51 ب.ظ

سلام آقای دکتر حساس شدین ها، بهشت اجباری! یعنی فقط در این مراسمات ناآگاهی هست جای دیگه پیدا نمی شه؟

سلام
نه همه جا ممکنه وجود داشته باشه و هرجایی که باشه اشتباهه

زهرا جمعه 28 بهمن‌ماه سال 1401 ساعت 03:21 ب.ظ http://pichakkk.blogsky.com

چه خوب که بی تفاوت نگذشتین و پیگیری کردین
نمیدونم چرا همه ش منتظر بودم در پایان بگین شما مقصر شناخته شدین و مراسم هم در هر صورت ادامه داشت و اون دانش آموزا هم تنبیه شدن که اومدن گزارش دادن

ممنون
یعنی دیگه تا این حد؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد